فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَبَرَ اْلقَوْمَ: هلاك گردانيد قوم را.

اَبِرَ، ف: نيك شد.

اَبَّرَ النَّخْلَ تَاْبيراً: گرد نرى داد و اصلاح كرد درخت خرما را.

نَخْلٌ مُؤَبَّرَةٌ: شاخه و شكوفه خرمائيست اصلاح شده.

اِئْتَبَرَهُ: خواست ازاو گرد نرى و اصلاح درخت خرما را - مُؤْتَبِر، ص.

اِئْتَبَرَ الْبِئْرَ: كند چاه را.

تَاَبَّرَالنَّخْلُ: پذيرفت شكوفه و شاخه خرما اِبار را يعنى اصلاح را.

اِبْرَة - اِبَر و اِبار، ج: سوزن آهنى، استخوان پى پاشنه و طرف باريك ذراع دست، تيزى و تندى پاشنه يا طرف آرنج دست بسوى انگشتان، سخن چينى، درختى است مانند درخت انجير، نيش كژدم.

اِبرَة - اَبَرات و اَبِر، ج: نهال درخت مُقل.

اَبَرَ: رسوا كرد، بدنام كرد، تهمت زد، بد گوئى كرد.

اِبْرَة: ميل بافندگى، نوك سر تيز سوزن، عضو مذكر گياه پرچم، علف خرس، شمعدانى معطر، گل پنجه على، شوكران، قطب نما، آهن ربا، سوزن قلاب دوزى.

اَبَّار: سوزن فروش و سازنده آن.

اِبْرىّ: سوزن فروش، كيك.

اَشْيافُ الْاَبَّارِ: داروئيست براى چشم.

مَاْبُور: شاخه و شكوفه خرما گرد نرى و اصلاح شده.





/ 5263