فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تَاْسيل: تيزكردن هر چيز را گويند.

مُؤَسَّل: تيز كرده شده.

تَاَسَّلَ اَباهُ: مانند پدر خود گرديد.

اَسَل: گياهى است بى برگ و بلند كه در آب رويد به شكل، نيزه و تير، خار درخت خرما، هرچه تيز و باريك باشد از شمشير و كارد و مثل آن، هر گياه راست كه كجى نداشته باشد.

اَسَلَةُ اللِّسانِ - اَسَلات، ج: طرف زبان.

اَسَلَةُ الْبَعيرِ: شتر نر.

اَسَلَةُ النَّصلِ: نوك پيكان.

اَسَلَةُ النَّعْل: سر كفش.

اَسَلَةُ الذِّراعِ: طرف باريك آرنج متصل به كف.

اَسيل: نرم، هموار، برابر، صورت دراز و كشيده.

رَجُلٌ اَسيلُ الْخَدِّ: مرد دراز رخسار.

هُوَ عَلى اسالٍ مِنْ اَبيهِ: او شبيه پدر خود است در خوى و عادت.

دارَةُ مَاْسَلٍ: از سراها و منازل عرب.

اَسَل: نى، بوريا.

اَسْلَة: خار.

مُؤْسَل: تيز، برنده، نوك دار، گوشه دار.

(اِسْم(: )چون اصل او از ماده سُمُو مى باشد لذا در سمو مذكور است).

(اُسامَة(: شير )علم شده براى او(، )نام يكى از صحابه پيغمبر اكرم بود و معروف است حديث جيش اسامه).

هذا اُسامَةُ وَ اَنْتَ اَشْجَعُ مِنْ اُسامَةَ: اين شير درنده است و تو شجاعترى از شير.

(اِسْماعيل): پسرحضرت ابراهيم و هاجر، بناكننده خانه كعبه، جد رسول الله است.

/ 5263