فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشىِ الدَّواءُ الْعَظْمَ: به گردانيد دارو استخوان را.

ايتَشَى الْعَظْمُ: به شد شكستگى استخوان.

اشاءُ النَّخْلِ - اَشائَة واحد: درختان كوچك خرما.

اُشىّ: سفيدى پيشانى اسب.

اشى: اسم پدر داود پيغمبر (ص).

(اَصَّ) الشَّىْ ءُ، ض: درخشيد آن چيز.

اَصَّهُ، ن: شكست آن را و نرم گردانيد.

اَصَّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً، ن: انبوهى نمودند بعض ايشان بعض ديگر را.

اَصَّتِ النَّاقَةُ اَصيصاً، ض ن: سخت گرديد گوشت ماده شتر و محكم شد پيوستگى شانه هاى او و پرشير گرديد.

اِصبَهان: نام شهر معروف ايران، اصفهان.

تَاْصيص: محكم و سخت گردانيدن، چسبانيدن بعضى را به بعضى.

تَاَصَّصَ الْقَوْمُ و اِئْتَصَّ: مجتمع گرديدند گروه.

اَصّ و اُصّ و اِصّ - اصاص، ج: اصل.

اَصُوص - اُصُص، ج: شتر ماده يك ساله فربه و باقوت، دزد.

/ 5263