فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَصيص: لرزه و بيم و ترس، ظروف شكسته يا گلدان، كاسه بزرگ كه در آن بول كنند، بناى استوار، نوعى ظرف است كه دو گوشه دارد و در آن گل و لاى كشند.

اَصيصَة: خانه هاى جنب هم و مجتمع.

هُمْ اَصيصَةٌ واحِدَةٌ: ايشان در يكجا مجتمعند.

(اَصَتَتِ) الْاَرضُ، ض: زمين بى گياه شد.

(اصَدَ) الْبابَ و اَوْصَدَهُ: بند كرد و بست درب را.

اَصَّدْتُهُ تَاْصيداً: پيراهن كوچك پوشانيدم او را.

اُصدَة و مُؤَصَّدَة و اَصيدَة: پيراهن كوچك كه در زير لباس پوشند، شتران خردسال.

اِصدَة - اِصَد، ج: جاى جمع شدن مردم.

اَصيد: صحن خانه.

اِصاد: گودال ميان كوهها كه در آن آب جمع شود، چيزى است مانند طبق.

اصِدَة: چيزى است مانند طبق.

(اَصَرَ) الشَّىْ ءَ اَصراً، ض: شكست آن چيز را، مايل كرد آن را و بازداشت، قرار داد اصار براى خيمه.

اِصار و اِصارَة: طناب و ريسمان كه به آن دامن خيمه را به ميخ بندند.

اِصار - اُصُر و اصِرَة، ج: ميخ و طناب خيمه، زنبيل، گياه، گليمى كه در آن گياه پركرده آورند.

/ 5263