گفتار مردى صوفى از روزگار خود - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار مردى صوفى از روزگار خود





  • صوفيى را گفت مردى نامدار
    گفت من در گلخني ام مانده
    گرده ى نشكستم اندر گلخنم
    گر تو در عالم خوشى جويى دمى
    گر خوشى جويي، در آن كن احتياط
    خوش دلى در كوى عالم روى نيست
    نفس هست اينجا كه چون آتش بود گر چو پرگارى بگردى در جهان
    گر چو پرگارى بگردى در جهان



  • كاى اخى چون مي گذارى روزگار
    خشك لب ، تر دامني ام مانده
    تا كه نشكستند آنجا گردنم
    خفته ى يا باز مي گويى همى
    تا رسى مردانه زان سوى صراط
    زانك رسم خوش دلى يك موى نيست
    در زمانه كو دلى تا خوش بود دل خوشى يك نقطه كس ندهدنشان
    دل خوشى يك نقطه كس ندهدنشان


/ 333