حكايت مفلسى كه عاشق پسر پادشاه شد و بدين گناه او را محكوم به مرگ كردند - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت مفلسى كه عاشق پسر پادشاه شد و بدين گناه او را محكوم به مرگ كردند





  • هرچ گاهى بردم و گه باختم
    محو گشتم، گم شدم، هيچم نماند
    قطره بودم، گم شدم در بحر راز
    گرچه گم گشتن نه كار هر كسيست كيست در عالم ز ماهى تا به ماه
    كيست در عالم ز ماهى تا به ماه



  • جمله در آب سياه انداختم
    سايه ماندم ذره ى پيچم نماند
    مي نيابم اين زمان آن قطره باز
    در فنا گم گشتم و چون من بسيست كو نخواهد گشت گم اين جايگاه
    كو نخواهد گشت گم اين جايگاه


/ 333