جغجغه تمدن غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جغجغه تمدن غرب - نسخه متنی

قاسم اردكاني

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جغجغه تمدن غرب :
فوتبال؛ سلاحي در دست استعمار نو

قاسم اردكاني

ورزش به عنوان يك سرگرمي مفيد، قابليت قرار گرفتن در برنامه روزانه تمام افراد جامعه را داراست؛ اما تنها تا زماني كه در خدمت سلامت جسمي و اعتلاي سلامت روحي و سالم‌سازي و جهت‌دهي اوقات فراغت افراد باشد. امروز وقتي صحبت از ورزش مي‌شود، بسياري ناخودآگاه ذهنشان به فوتبال معطوف مي‌شود؛ فوتبال اين معجزه شگفت‌انگيز پست مدرن كه ميليون‌ها نفر را ديوانه‌وار به دنبال نتايج غير قابل پيش‌بيني خود مي‌كشاند. «آيا فوتبال با الگوي مديريت غربي آن، اهداف مثبت و سازنده ورزش را به دست مي‌دهد يا خير؟» پاسخ به اين سؤال با تشريح اهدافي كه غرب از توسعه و ترويج فوتبال و دامن زدن به حساسيت‌هاي آن پيگيري مي‌كند، روشن خواهد شد. هر چند اين مختصر، ظرفيت تشريح اين اهداف را دارا نيست.

1.توليد انبوه غفلت براي ملّت‌هاي جهان سوم

در گذشته استعمارگران براي تاراج ثروت‌ها و منابع ملت‌هاي جهان سوم، با لشكركشيِ زميني، هوايي و دريايي؛ قدرت خويش را بر آنان تحميل مي‌كردند، امّا امروز استعمارگرانِ نو براي در امان ماندن از بيداري و هشياري ملّت‌ها و پيشگيري از اعتراضات مردمي در جهان سوم، بهترين راه را مشغول كردنِ دائميِ ذهن مردم به سرگرمي‌هاي غفلت‌زا مي‌دانند. استعمارگران با اين كار، دو هدف بزرگ را نشانه گرفته‌اند: نخست مشغول كردن ذهن ملّت‌ها و ديگري تخليه هيجانات آن‌ها.

شايد جواب اين سؤال كه چرا زادگاه فوتبال، انگلستان است، اما نام كشورهاي فقيري چون برزيل در صدر رده‌بندي فيفا به چشم مي‌خورد نيز همين باشد، زيرا استعمارگران از فوتبال تنها براي بازي كردن خود استفاده نكردند؛ بلكه بيشتر آن را براي بازي دادن ملت‌هاي جهان سوم به كار گرفتند. به عبارت ديگر آنان فوتبال را به عنوان دستگاه توليد غفلت به منظور سرگرم كردن جوانان اين كشورها و چپاول ذخاير غني مادّي و فرهنگي آنان در اختيار گرفتند. به عنوان مثال يك كمپاني اقتصادي انگليسي كه در اروگوئه مشغول تجارت قهوه و كائوچو بود؛ در سال‌هاي 1920 تا 1924 وقتي با اعتراض كاركنان خود نسبت به كمبود دستمزدشان مواجه شد، توپ فوتبال را به عنوان ارمغاني انگليسي به آن‌ها هديه داد و به آموزش اين ورزش به خانواده‌هاي كارگران پرداخت. پس از مدت كمي، همه كارگران و خانواده‌هايشان، تمام وقت بيكاري خود را با شوق و شور فراوان صرف فوتبال و لذت بردن از آن مي‌كردند، و كار به جايي رسيد كه سرپرست اين كمپاني در نامه‌اي به رئيسش در انگلستان چنين نوشت: «... امروز كمتر خانواده‌اي در اروگوئه پيدا مي‌شود كه به فوتبال اظهار علاقه نكند. ما امروز با كمترين دستمزد، بيشترين بهره را از كارگران خود مي‌بريم و آن‌ها هيچ اعتراضي به اين مسئله ندارند...»1

2. دور شدن گام به گام جوانان از فضاي علمي و سياسي جامعه و جهان و عدم الگوپذيري از نخبگان اين عرصه

مسئله الگو و الگوپذيري، همواره يكي از اساسي‌ترين مسائل روانشناختي و جامعه‌شناختي به شمار مي‌رود، اما امروز اين مسئله چالشي بزرگ، پيش روي خود دارد. در اكثر جوامع، شناخت جوانان از نخبگان علمي و فرهنگي بسيار ناچيز است؛ حال آن‌كه اطلاعات فراواني حتي از زندگي بسيار خصوصي بازيكنان فوتبال، نقل محافل و مجالس آنان است، تا آن‌جا كه نشريات فراواني يكسره به انتشار اين اطلاعات مي‌پردازند و در شمار پرتيراژترين نشريات كشور قرار مي‌گيرند در مورد شخصيّت‌هاي سياسي نيز همين قضيّه صادق است. يكي از مهم‌ترين چهره‌هاي سياسي بين‌المللي، رئيس سازمان ملل است. امروز او در جهان به اندازة كوچك‌ترين بازيكنان مطرح فوتبال نيز شناخته شده نيست. اين فاصله گرفتن، حاصلي جز كاهش انگيزه علم‌آموزي و پژوهش و ركود نشاط سازنده سياسي به دنبال نخواهد داشت. 2

3. مخفي كردن فعاليت‌هاي سياسي و پوشاندن تبعات ناشي از آن، زير بمباران خبري جام جهاني فوتبال

هنگام برپايي اين مسابقات، تمام اخبار سياسي تحت الشّعاع آن قرار مي‌گيرد و تمام نگاه‌ها در همه جاي دنيا به اخبار آن معطوف مي‌شود؛ بنابراين فرصت براي انجام كودتاها، حمله‌ها و فعاليت‌هاي بزرگ سياسي، به دور از ذهن و چشم رسانه‌ها و ملت‌ها فراهم مي‌شود. با آغاز جام جهاني 2006 آلمان، همه شاهد بوديم كه تنها بخشي از ملّت ايران از تشديد حملات غاصبان صهيونيست عليه مظلومان فلسطيني آگاهي يافتند و بقيه مردم دنيا، غالباً توجهي به اين مسئله مهم سياسي نداشتند.

4. بهره‌برداري هنگفت اقتصادي

هميشه در كنار رقابت‌هاي بزرگ مثل جام جهاني فوتبال، رقابت ديگري هم بين شركت‌هاي اقتصادي فرامليتي برگزار مي‌شود. رقابتي نه بر سرِ توپ و جام، بلكه بر سر سود بيشتر. رقابتي كه معمولاً با پيروزي شركت‌هاي صهيونيستي مثل كوكاكولا و پپسي پايان مي‌پذيرد. به غير از جام جهاني، مؤلفه‌هاي سودآورِ بسياري در فوتبال، چشم پرطمع غول‌هاي اقتصادي غرب را به خود خيره كرده است. عقد قرارداد با حاميان مالي (Sponsor)، خريد و فروش بازيكنان، تبليغات درون زمين، تبليغات روي لباس و وسايل ورزشي بازيكنان، فروش سيگار، نوشيدني و فست‌فودها درون و بيرون ورزشگاه‌ها و مواردي از اين قبيل، همواره سودهاي فراواني را به حساب صاحبان بنگاه‌‌هاي اقتصادي فرامليتي و مديران باشگاه‌هاي ورزشي واريز مي‌كند. در اين بين، فيفا نيز با سود ساليانه حدود 300 ميليارد دلار، از بركات حاصل از اين ورزش بسيار مفرّح، بي‌نصيب نمانده است. براي درك عمق اين فاجعه، كافي است آمار گرسنگي و بيماري‌ها و مرگ و مير ناشي از آن در آفريقا (طبق گزارش سازمان ملل حدود 13 ميليون نفر در آفريقا با مرگ و مير ناشي از گرسنگي مواجه هستند3 را با درآمد كشور آلمان از برگزار كردن جام جهاني 000/000/200/1 يورويي4 گذشته مقايسه كنيم تا نتيجه سيطره اختاپوس امپراتوري ثروت صهيونيسم جهاني بر محبوب‌ترين ورزش جهان‌، بيش از پيش بر ما روشن شود.5

5. ترويج فرهنگ غربي و شيوه قهرمان‌پروري و تخريب فرهنگ بومي و منش پهلواني

فرهنگ مصرف‌گرايي، عادي‌سازي خشونت و رواج مصرف سيگار، مواد مخدر و الكل؛ تنها بخشي از آن چيزي است كه به ذهن متحيّر و بهت‌زده جادوشدگان پاي تلويزيون تزريق مي‌شود؛ امّا سه مسئله از ديگر مسايل مهم‌تر مي‌نمايد:

اوّل جايگزين كردن شهوت قهرماني و شيوه قهرمان‌پروري به جاي منش پهلواني و روحيه اخلاقي و انساني. در فوتبال، بسياري براي قهرمان شدن و برتري بر ديگران تلاش مي‌كنند، تمارض مي‌كنند، درگير مي‌شوند، ناسزا مي‌گويند، اعتراض مي‌كنند و هيچ چيز در خدمت اعتلاي روح، رسيدن به كمال و رشد مكارم اخلاق به كارگرفته نمي‌شود؛ بلكه تنها جام قهرماني است كه براي رسيدن به آن، هر عملي مشروع مي‌شود.

دوم كاهش ارزش و منزلت انسان و انسانيت و نزول آن تا تبديل شدن به كالايي براي خريد و فروش به منظور سودآوري براي مديران باشگاه‌ها. انساني كه قرآن به تكريم و بزرگداشت او افتخار مي‌كند و او را شايسته مقام خليفة‌اللهي مي‌داند، در الگوي غربيِ مديريت فوتبال، به مهره‌اي سودآور در شطرنج اقتصاد سرمايه‌داريِ پست مدرن تبديل شده است. ارزش انسان‌ها در اين تجارت‌خانه بزرگ، تنها به قيمت تجاري آن‌هاست.

سوم تبليغ يكي از خطرناك‌ترين برنامه‌هاي استعماري غرب يعني جهاني شدن. مسابقه فينال جام‌جهاني است و ميليون‌ها نفر در آفريقا، آمريكاي جنوبي و آسيا، جشنواره‌اي از مظاهر فرهنگ شوم غرب را به تظاهر نشسته‌اند، روشن است كه ماشين توليد بي‌هويتي و پوچي و بي‌خداييِ غرب براي تسخير ذهن بينندگان تلويزيوني، از اين فرصت طلايي بيشترين بهره را خواهد برد. رسانه‌هاي غربي، براي تسخير ذهن بينندگان تلويزيوني، از اين فرصت طلايي بيشترين بهره را خواهد برد. رسانه‌هاي غربي، تمام تلاششان را براي رسيدن به يك هدف به كار مي‌گيرند و آن هم ساختن جهاني است يكدست، بر مبناي فرهنگ پوشالي غرب و در خدمت اقتصاد و سياست آن. براي مثال مي‌توان از مدل آرايش سر و صورت، كيف مدرسه دانش‌آموزان، مدل‌هاي لباس و دكوراسيون اتاق‌هاي شخصي؛ به عنوان بخشي از تجليّاتي كه از آغاز شدن سير خطرناك‌جهاني شدن خبر مي‌دهند، نام برد.

ورزش في نفسه داراي آثار مثبت فراواني است و مي‌توان از بسياري از ورزش‌هاي سالم جهت پرورش جسم و روح و پرورش روحيه تعاون و همكاري استفاده كرد و با مديريت صحيح و برنامه‌ريزي مناسب از آن‌ها براي تعالي برخي ارزش‌ها و فضايل انساني نيز كمك گرفت و تأثيرات جانبي فوتبال بر آن دسته از بينندگان و تماشاگراني بيشتر است كه خود كمتر اين هيجانات را به طور عيني و واقعي تجربه كرده‌اند. با توجّه به اين نكته، پرواضح است كه منافع غرب در شرايطي تأمين مي‌شود كه توده مردم از امكانات ورزشي مناسب بي‌بهره بوده و امكان تخليه مناسب هيجاناتشان از آن‌‌ها گرفته شود.




1. كيهان ورزشي، ص 44، ش 161، ص 8.

2. متأسفانه اشتياق كاذب به شخصيت‌هاي جهاني فوتبال در ميان جوانان جوامع مذهبي تا بدان جا پيش مي‌رود كه اطلاعات بسياري از اين جوانان از زندگي فوتباليست‌هاي بيگانه به مراتب بيش از آگاهي آن‌ها از زندگي سراسر درس آموز پيشوايان مذهبي خودشان است.

3. w ww.isna.ir.

4. w ww.bbc.com.

5.ر ك: w ww.hamshahri.org.

سوتيترها

با آغاز جام جهاني 2006 آلمان، همه شاهد بوديم كه تنها بخشي از ملّت ايران از تشديد حملات غاصبان صهيونيست عليه مظلومان فلسطيني آگاهي يافتند و بقيه مردم دنيا، غالباً توجهي به اين مسئله مهم سياسي نداشتند.

/ 1