امام خمینی، انقلاب اسلامی و ادبیات معاصر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی، انقلاب اسلامی و ادبیات معاصر - نسخه متنی

مروی، ابوالفضل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام خميني،انقلاب اسلامي و ادبيات معاصر

ا گزارشگر: ابوالفضل مروي

ا عكاس: هاشم مرادي

نخستين كنگرؤ بررسي تاثير امام خميني(س) و انقلاب اسلامي بر ادبيات معاصر با حضور جمعي از نويسندگان كشور از 18 تا20 مهرماه سالجاري در اصفهان برگزار شد. افتتاحيه كنگره مزبور از ساعت 30/16روز شنبه 18 مهرماه در سالن دكتر شريعتي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان با تلاوت آياتي از كلام اللّه مجيد و سرود جمهوري اسلامي ايران آغاز و تا ساعت 20/8 همان روز ادامه يافت. جلسات كنگره در روزهاي بعد تا 20مهرماه در نگارستان امام خميني اصفهان ادامه پيدا كرد. در نخستين روز ابتدا مجري برنامه ـ آقاي جواد محقق شاعر معاصر ـ ضمن خيرمقدم به شركت كنندگان در كنگره قطعه شعري را قرائت كردند.

پيام كوثر

سپس حضرت آيت اللّه طاهري امام جمعؤ اصفهان و نمايندؤ ولي فقيه در اين استان به عنوان اولين سخنران در جايگاه حضور يافتند. ايشان گفتند: برنامه من فقط يك خيرمقدم است و بناي سخنراني ندارم لاكن به خود اجازه نمي‏دهم كه به جريان فردا اشاره نكنم. فردا دختر رسول اللّه به دنيا آمد. خداوند متعال راجع به همين كوثر به پيامبر اكرم دلداري مي‏دهد. آن هنگام كه ابراهيم ـ آخرين اولاد پيامبر ـ از دنيا رفت. منافقين خوشحالي مي‏كردند و به يكديگر بشارت مي‏دادند كه محمد ابتر شد.

سخنران سپس شرحي از طرز تفكر عرب جاهلي دربارؤ فرزندان دختر و رفتار زشت و ننگين آنان نسبت به دختران و همچنين معجزه سورؤ كوثر كه دشمنان رسول اللّه را ابتر اعلام مي‏كند بيان داشت و افزود: معجزه قرآن الان مشهود است. اولاد زهراي اطهر همه جا هستند و اگر علامتي نداشته باشند كه سيد بودن ايشان را در انظار نشان دهد ميل دارند بگويند كه سيد هستند و مهر رسول اللّه را دارند لاكن از دشمنان حضرت رسول اللّه يك نفر هم نيست كه بگويد من فرزند فلان هستم.

آيت اللّه طاهري سپس با تبريك تولد حضرت زهرا و همچنين تبريك تولد امام خميني كه با تولد مادر گرامي‏اشان مصادف بوده است دربارؤ شگفتي و عظمت پيامهاي امام و شيوؤ نگارش آنها به نكاتي اشاره كردند و گفتند: پيامهايي كه امام به مناسبت حج يا مناسبتهاي ديگر مي‏نوشتند با يكديگر تفاوت دارد. پيامهاي حج امام را كه مي بينيم تكراري و تشريفاتي و شبيه به هم نيست. هركدام داراي محتوايي غني است ولي تازه اين خيلي چيز مهمي نيست ـ هرچند وقتي خود ماها مي‏خواهيم يك پيام كوچك بدهيم درست نمي‏توانيم بنويسيم ـ مهم آن است كه حضرت امام قلم را برمي‏دارند و پيام را تا انتها بدون چرك نويس و پاكنويس مي‏نويسند و خط خوردگي هم ندارد مگر در بعضي موارد بسيار نادر.

بعد از رحلت امام بود كه فهميديم امام شعر هم مي‏گفتند. بعضي‏ها اطلاع داشتند ولي عامه مردم خير. آنهم وصيت‏نامه سياسي و الهي امام كه واقعاً منشور انقلاب است. اين ادبيات لطيف و گيرا و جذاب مگر بگوييم عنايت غيبي و نفس روح الامين است والا انسان هرقدر قوي باشد نمي‏تواند اين گونه پيام بنويسد كه آدمي هرچه بيشتر مي‏خواند بيشتر لذت مي‏برد و بيشتر به مواقف دقيق حضرت امام آشنا مي‏شود. اين كار انسان عادي نيست.

هنر اصيل

بعد از حضرت آيت اللّه طاهري آقاي موسوي استاندار استان اصفهان در جايگاه سخنراني قرار گرفت و ضمن خير مقدم به شركت كنندگان در كنگره و تبريك سالروز تولد حضرت زهرا و امام خميني برگزاري كنگرؤ بررسي تاثير امام خميني و انقلاب اسلامي بر ادبيات معاصر را گام موثري در راه شناخت افكار و انديشه‏هاي امام و شيوؤ رهبري ايشان اعلام داشت و طي سخناني زندگي در اسلام را بر پايه عقل و انديشه و هدف پيامبران را تزكيه و تعليم و استقرار عدالت در جامعه برشمرد و شيوه رهبري امام خميني را مطابق شيوؤ رهبر پيامبر عظيم‏الشان اسلام دانست و افزود: انقلاب اسلامي، انقلابي ارزشي است و تاثير امام خميني و اين انقلاب بر ادبيات در دو بخش است:


1ـ احيأ مفاهيم اصيل اسلامي


2ـ وارد كردن واژه‏هاي اسلامي در عرصه اجتماعي و فرهنگي .

استاندار استان اصفهان سپس طي بخشي دربارؤ واژگان اسلامي بخصوص كلمه ناس كه تاكيد بر نظرات و افكار مردم و احترام به آنان دارد گفت: يكي از اركان نظام اسلامي ما ،مردم هستند و اساساً موضوع دين، هدايت مردم است و خطاب قرآن هم به مردم است و امام هم در اين راه از ادبيات قرآن استفاده و به هنرمندان توصيه مي‏كند كه در راستاي اعتماد به نفس و اميد دادن به مردم و شناساندن اسلام به مردم تلاش كنند.

سخنران سپس با قرائت جملاتي از امام خميني دربارؤ هنر منجمله عبارت زير و آرزوي توفيق براي كنگره در تبيين انديشه‏هاي امام بخصوص شيوؤ رهبري ايشان، به سخنان خود پايان داد.

تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل‏دهندؤ اسلام ناب محمدي ـ صلي اللّه عليه و آله و سلم ـ اسلام ائمه هدي ـ عليهم اسلام ـ اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگان تاريخ تلخ و شرم آور محروميتها باشد.

سخنران بعدي حجة الاسلام والمسلمين بهجتي شفق امام جمعه اردكان و عضو هيئت رئيسه كنگره بودند كه ضمن تبريك دو ولادت حضرت زهرا و امام خميني قطعه شعري را به همين مناسبت قرائت كردند:




  • با هم مصادف است دو ميلاد باشكوه
    ميلاد عصمت حق و ميلاد روح حق
    يعني خميني آيت عظماي كردگار



  • زين اتفاق غرق نشاط است روزگار
    يعني خميني آيت عظماي كردگار
    يعني خميني آيت عظماي كردگار



سپس گزارش كوتاهي از پيشنهاد طرح كنگره كه توسط معاونت هنري موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني بعمل آمده بود و اقدامات بعدي آن (منجمله دعوت از صاحب‏نظران، تعيين جلسات لازم. تعيين موضوعات مورد بحث كنگره، فراخوان، مقالات رسيده ـ كه حدود 100 مقاله و 200اثر ادبي رسيده است ـ و تاييد بيش از 50مقاله و انتشار خلاصه مقالات و نشريه فصلي قرار كه از همين كنگره انتشار آن آغاز شده است) بيان كردند و موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني را همچون شجرؤ طيبه‏اي دانست كه بركات آن ادامه دارد.

وي افزود: مجله حضور را قبلاً داشتيم كه بيشتر جنبؤ علمي و پژوهشي دارد و مجلؤ قرار بيشتر ادبي و هنري خواهد بود.

سخنران سپس گفت: شعر ساليان دراز افت كرده بود و از آن بوي تعهد و اخلاص نمي‏آمد. شعري كه دلها را تكان دهد و از سرچشمه حكمت و عرفان برخيزد چندان نبود. روايتي است كه گنجهايي زير دست خداست كه كليد آن دست شعر است. اين شعر چگونه مي‏تواند از عرفان و حكمت خالي باشد.

سخنران در خاتمه ضمن اشاره به تاثير امام در ايجاد ادبيات متعهد اسلامي حركات و اشارات امام حتي دست تكان دادن او را سازنده توصيف كرد و گفت:




  • مـن خمـينـي را از آن خـواهـم كــه او
    هم خم‏است و هم مي است و هم ني است



  • هم خم‏است و هم مي است و هم ني است
    هم خم‏است و هم مي است و هم ني است



مرواريد درياي عقل

آخرين سخنران قبل از ظهر آقاي دكتر ديناني بودند كه سخنان خود را با اين بيت از ملك الشعراي بهار آغاز كردند:




  • شعر داني چيست، مرواريدي از درياي عقل
    شاعرآن افسونگر كين طرفه مرواريد سفت



  • شاعرآن افسونگر كين طرفه مرواريد سفت
    شاعرآن افسونگر كين طرفه مرواريد سفت



وي ضمن بحثي دربارؤ شعر و شاعري گفت: شخصيت امام ابعاد گوناگون دارد. ايشان يك حكيم، يك عارف، يك فقيه، يك شخصيت انقلاب ـ سياسي و يك شاعر هستند. قبلاً ببينيم شعر چيست. در مورد شعر تعاريف زيادي هست. بعضي آن را حادثه‏اي مي‏دانند كه در عرصؤ زبان اتفاق مي‏افتد. بعضي تعاريف ديگري كرده‏اند... ولي من همان بيت ملك الشعرا را مي‏پسندم. اگر از اين ديدگاه به شعر نگاه كنيم بسياري از مناظره‏هاي تاريخي به صلح بدل مي‏شود.

شعر بي‏نياز از عقل و استدلال نيست. عشق هم از عقل است در درون عشق عقل است...

سخنران سپس طي سخنان مشروحي از عظمت شعرا و حكماي ايران بخصوص مولانا و حافظ ياد كرد و گفت: باور نمي‏كنم در صحنؤ شعر و ادب كشوري به پاي ايران برسد. شاعري همچون گوته به شاعر بزرگ آلماني و نيچه فيلسوف آلماني كه تاريخ فلسفه جهان را از ابتدا، طي مجلدات زيادي به نقد كشيده است، عاشق حافظ هستند. در حالي كه فارسي نمي‏دانستند ـ موهبتي كه فقط فارسي زبانان دارند تا حافظ و مولانا را بخوانند و بفهمند ـ آنان ترجمؤ اشعار حافظ را خوانده بودند. اگر نيچه فارسي مي‏دانست شايد چند سال زودتر ديوانه مي‏شد. چون نيچه آخر الامر ديوانه شد. متاسفم كه فارسي زبانان حافظ نمي‏خوانند يا مي‏خوانند و نمي‏فهمند. زبان حافظ در دنيا بي‏نظير است انسانها بايد فارسي بدانند تا بتوانند حافظ را بخوانند و آدم شوند. سخنران در ادامه ضمن توصيف جايگاه رفيع شعر آن را وسيعترين زبان دانست كه بشر دارد و افزود: زبان شعر گسترده‏تر از زبان فلسفه است. شعر زبان احساسات نيست. اين گفته درست نيست. هنر و هنرمند همزادند و با هم بوجود مي‏آيند. شعر زبان وجود است.

وي سپس با اشاره به تاثير انقلاب اسلامي در هنر معاصر يكي از بركات اين انقلاب را نجات از دوران ابتذال شعر كه در حكومت شاهنشاهي رواج داشت برشمرد و رجعت به اصالتها منجمله موسيقي اصيل ايراني را مغتنم دانست و بر ادامه راه هنر متعهد و مردمي تاكيد كرد.

اوّلين بخش نشست روز نخست در ساعت 6 بعدازظهر براي اقامه نماز و پذيرايي از مهمانان خاتمه يافت و ساعتي بعد با تلاوت آياتي از كلام اللّه مجيد مجدداً دنبال شد.

ياد امام

اوّلين سخنران بعداز نماز آقاي دكتر حداد عادل رئيس فرهنگستان زبان فارسي بودند كه طي سخناني با مناسب دانستن برگزاري اين گونه كنگره‏ها اظهار داشتند: ما دائماً محتاج يادآوري امام و انقلاب هستيم. هم خود ما و هم نسلي كه جريان انقلاب و زمان امام را درك نكردند وهم كساني كه حرفهاي ديروز خود را فراموش كرده‏اند.

وي دربارؤ تاثير امام گفت: تاثير امام نه به عبارت رهبري انقلاب اسلامي بلكه به اعتبار خود او نيز هست. امام خميني پيش از اينكه رهبر انقلاب باشد مردي حكيم، اديب، نويسنده و شاعر بود. ديوان امام كه جزيي از اشعار اوست گواه اين امر است. امام با شاعران و ادبيات زمان خود آشنا بود. ادبيات آئينؤ زندگي است و طبيعي است كه با انقلاب و تصويري كه زندگي از اين آئينه نشان مي‏دهد تحول ايجاد شود. در هر انقلابي در جهان يك تحول در ادبيات مي‏بينيد. سبكها متحول مي‏شود، بيان دگرگون مي‏شود و... ادبيات مفصل دورانهاي متمايز از يكديگر است.

سخنران سپس ضمن شرحي دربارؤ تاثير امام خميني و انقلاب اسلامي در ادبيات معاصر با اشاره به بعضي از ابعاد اين تاثير آن را در دو بخش :


1ـ تاثير در صورت وساختار


2ـ تاثير در محتوا و مضمون


مورد بحث قرار دادد و گفت: انقلاب در هر دو جنبه موثر بوده است و تحول ايجاد كرده. از نظر صورت و ساختار رواج واژگاني كه در ادبيات ما محجور بودند، واژگان قرآن و اسلامي مانند امت، مستضعف، استكبار، شهيد، جهاد و ... واژگان اصيل متعلق به مكتب اسلام. البته اين واژگان از چند ده كلمه متجاوز نيست و آنقدرها نيست كه منجر به عربي م‏آبي و تضعيف زبان فارسي شود.

آقاي دكتر حداد عادل يكي ديگر از تاثيرات مشهود در ادبيات انقلاب را توجه بيشتر به شعر در برابر نثر دانست و همچنين توجه به قالبتهاي سنتي و كهن شعر كه اين قالبها به صورتي موجه و آبرومند در محافل مربوط به انقلاب شكل يافت و از ميان انواع قالبهاي كهن توجه به غزل بيشتر بوده است و بعد از آن رباعي و از غزلهاي عرفاني و عشقي ـ عرفاني يا عرفاني ـ حماسي نمونه‏هاي والايي بوجود آمد و از سرعت حركت شعر نو كاسته شد.

سخنران آنگاه به موضوع تاثير امام و انقلاب اسلامي بر مضمون و محتواي ادبيات اشاره كرد و اين تاثير را بسيار مهمتر از تاثير بر صورت و شكل برشمرد و طي سخناني دربارؤ بوجود آمدن مضامين متعالي در هنر، عبور هنرمند از ساحت دنياي تنك مادي، توجه به مفاهيم معنوي، ظلم ستيزي و مردم‏گرايي، پديد آمدن عفت در كلام و قلم شعرا و نويسندگان، تطهير زبانها و قلمها در انقلاب و... نكاتي را يادآور شد و همچنين در مورد اينكه عده‏اي با بعضي پرده‏دريها تلاش دارند ارزشهاي منسوخ دوران طاغوت را دوباره زنده كنند تذكر داد.

وي اضافه كرد: ما از كمال مطلوب فاصله داريم. ما مسلمانان حضور شايسته‏اي در عرصه‏هاي ادبي و سياسي و اجتماعي جهان نداشته‏ايم در پاره‏اي عرصه‏ها مانند امور رسانه‏اي و روزنامه‏نگاري بي‏تجربه بوده‏ايم و البته در اين فرصت كم امكان تكوين و كمال نبوده است ولي بايد آن را شناخت و براي آن اقدام كرد.

وي همچنين گفت: ما در ادبيات داستاني در مقايسه با ساير ملل ضعيف هستيم. از طرف نويسندگان انقلاب رمان در خور انقلاب اسلامي با رعايت اصول فني آن بوجود نيامده است. وضع در رمان تاريخي و داستان كوتاه نيز همين طور است. ما به ميزان تاثير، ظرفيت و اهميّت داستان در جهت بخشيدن و تحول افكار نسل جوان پي‏نبرده‏ايم.

آقاي دكتر حداد عادل در ادامه بحث ضعف در عرصه هنر داستان را اسباب ضعف هنرهاي نمايشي و فيلمنامه برشمرد و بر تامل و تفكر بر موضوعات ادبي تاكيد كرد و گفت: آيا در ادبيات انقلاب اسلامي ما بايد صرفاً بر طاغوت ستيزي، دشمن ستيزي، جهاد، شهادت، ايثار و ... تكيه كنيم يا علاوه بر آنها چشم‏اندازهاي ديگري رانيز مدنظر داشته باشيم. هر زمان اقتضاي خودش را دارد،. البته بايد ياد ايثارها را زنده نگه داريم ولي مي‏توانيم به اقتضاي زمان مضامين ادبي را وسيعتر كنيم. اگر كسي طبيعت را توصيف كند آيا در حوزؤ ادبيات اسلامي هست يا خير. من فكر مي‏كنم نبايد خود را محدود به مضامين خاص كنيم. اسلام و توحيد ملاك ما بايد باشد. با حفظ ارزشهاي اسلامي، حفظ عفت شاعران و نويسندگان مي‏توان در زمينؤ روابط بشري آفرينشهاي ادبي داشت. مي‏توانيم براي دوستي و عشق به صورت پاك و ملكوتي آن آثاري موافق ارزشهاي اسلامي داشته باشيم و با اين تجارب راه را براي نمونه‏هاي هنري در عرصه تئاتر و سينما باز كنيم.

سخنران در خاتمه گفت: شاعر و نويسنده بايد از هوي و شهوات و خودباختگي و تقليد از ديگران خود را تطهير كند تا بتواند در اين عرصه وارد شود.

/ 5