«الزيارة المفجعة» - زيارت دوم حضرت زينب كبرى(عليها السلام) - زیارتنامه حضرت زینب علیها السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زیارتنامه حضرت زینب علیها السلام - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«الزيارة المفجعة» - زيارت دوم حضرت زينب كبرى(عليها السلام)

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

سلام بر بانويى كه دلش از جاى كنده شد براى حسين

الْمَظْلُومِ الْعُرْيـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى،

مظلوم كه باتنى برهنه بر خاك افتاده.

وَقـالَتْ بِصَوْت حَزين: بِاَبي مَنْ نَفْسي لَهُ

و (در آن حال) با صدايى غمگين گفت: پدرم به فداى كسى كه جانم به

الْفِداءُ، بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى، بِاَبِى

قربانش، پدرم به قربان آن كه با دلى پر اندوه از دنيا رفت، پدرم

الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى، بِاَبي مَنْ شَيْبَتُهُ

فداى كسى كه لب تشنه شهيد شد پدرم به قربان كسى از محاسنش

تَقْطُرُ بِالدِّمـاءِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلى

خون مى چكيد. سلام بر كسى كه گريست بر بدن

جَسَدِ اَخيهـا بَيْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَكى

برادرش در ميان كشتگان تا آنجا كه از گريه او هر

لِبُكـائِهـا كُلُّ عَدُوّ وَصَديق، اَلسَّلامُ عَلى

دشمن و دوستى گريست سلام بر كسى

مَنْ تَكَفَّلَتْ وَاجْتَمَعَتْ في عَصْرِ

كه سر پرستى كرد و گرد آورد در عصر

عـاشُوراءَ بِبَنـاتِ رَسُولِ اللهِ وَاَطْفـالِ

عاشورا دخترانِ رسول خدا و كودكان

الْحُسَيْنِ، وَقـامَتْ لَهَا الْقِيـامَةُ في شَهـادَةِ

حسين(عليه السلام) را و قيامت براى او برپا شد در شهادت

الطِّفْلَيْنِ الْغَريبَيْنِ الْمَظْلُومَيْنِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ

دو طفل غريب و مظلوم (امام حسين (عليه السلام)). سلام بر كسى

لَمْ تَنَمْ عَيْنُهـا لاَِجْلِ حِراسَةِ آلِ رَسُولِ اللهِ في

كه چشمش به خواب نرفت، به خاطر نگهبانى از خاندان رسول خدا

طَفِّ نَيْنَواءَ، وَصـارَتْ اَسيراً بِيَدِ الاَْعْداءِ،

در سرزمين طفّ (نينوا) و به دست دشمنان اسير

اَلسَّلامُ عَلى مَنْ رَكِبَتْ بَعيراً بِغَيْرِ وَطـاءِ،

گرديد. سلام بر بانويى كه بر شتر بى جهاز سوار

وَنـادَتْ اَخـاها اَبَا الْفضْلِ بِهذَا النِّداءِ: اَخي اَبَا

گشت و برادرش ابوالفضل را اينگونه ندا كرد:

الْفضْلِ! اَنْتَ الَّذي اَرْكَبْتَني اِذا اَرَدْتُ الْخُرُوجَ

برادرم! ابوالفضل، تو بودى كه مرا سوار مى كردى وقتى مى خواستم

مِنَ الْمَدينَةِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ خَطَبَتْ في

از مدينه بيرون روم. سلام بر كسى كه سخنرانى

مَيْدانِ الْكُوفَةِ بِخُطْبَة نـافِعَة حَتّى سَكَنَتِ

كرد در ميدان شهر كوفه; سخنرانى سودمندى كه آرام شد

الاَْصْواتُ مِنْ كُلِّ نـاحِيَة، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ

صداها از هر سو. سلام بر كسى كه

احْتَجَّتْ في مَجْلِسِ ابْنِ زِيـاد بِاحْتِجـاجـات

در مجلس پسر زياد استدلال كرد با دلائل

واضِحَة، وَقـالَتْ في جَوابِه بِبَيِّنـات صـادِقَة،

آشكار وگفته هاى او را با دليلهاى روشن و درست پاسخ داد،

اِذْ قـالَ ابْنُ زِيـاد لِزَيْنَبَ سَلامُ اللهِ عَلَيْهـا كَيْفَ

آنگاه كه پسر زياد به زينب(عليها السلام) گفت: چگونه

رَاَيْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخيكِ الْحُسَيْنِ؟ قـالَتْ: مـا

ديدى كار خدا را نسبت به برادرت حسين؟ فرمود: نديدم

/ 12