انسان کامل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انسان کامل - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثل كسي كه داراي عقده رواني " تكبر " است . امروز ثابت شده است كه تكبر ، واقعا بيماري است ، واقعا اختلال روحي و رواني است ، ولي آيا مي شود يك دارو براي تكبر در داروخانه پيدا كرد ؟ آيا مي شود انسان يك قرص بخورد و تكبرش از بين برود و تبديل به يك انسان متواضع شود ؟ آيا مي شود به يك انسان قسي القلب و جلاد مثل شمربن ذي الجوشن يك آمپول بزنند و يا يك قرص به او بدهند تا تبديل به يك انسان عطوف ، مهربان و با شفقت و رحمت شود ؟ نه ، [ امكان ] معالجه براي او هست ولي معالجه او ، راه ديگري دارد .

حتي گاهي بيماري جسمي از راه رواني معالجه مي شود ، همچنانكه گاهي بيماري رواني از راه جسم معالجه مي شود . مثلا يك بيماري ، واقعا جسمي است ولي با يك سلسله تلقينها و تقويتهاي روحي كه اينهم خودش داستاني دارد و يك مسأله عجيبي است [ معالجه مي شود . اين مطلب ] جزء دلايل قاطع بر اين است كه واقعا انسان ، موجودي است مركب از تن و روان ، و روان انسان از تن استقلال دارد و يك تابع مطلق از تن نيست ، همچنانكه تن ، تابع مطلق از روان نيست ، اين دو در يكديگر اثر دارند . به قول حكما : النفس والبدن يتعا كسان ايجابا و اعدادا بدن در روان اثر مي گذارد و روان در بدن ، و بدن كار مستقل از روان انجام مي دهد و روان هم كار مستقل از تن انجام مي دهد . اين خودش دليل بر اين است كه دستگاه رواني انسان ، خود يك دستگاه مستقل است . ما در صحبت از انسان كامل قبل از اينكه وارد [ اصل ] بحث شويم ، سخن از انسان سالم و انسان معيوب آورديم . اين مقدمه لازم
بود [ تا روشن شود كه مقصود ما ] عيب و سلامت مربوط به جسم نيست ، نمي خواهيم بحث پزشكي كنيم كه انساني صد درصد سالم است كه اگر برود " چكاپ " كند ، معلوم مي شود همه جهازات بدنش سالم است ، اين بحث به ما مربوط نيست ، ما اساسا به بدن ، كاري نداريم . پس واقعا ممكن است انسان از نظر رواني ، بيمار و معيوب باشد ، همچنانكه ممكن است از اين نظر سالم باشد . قرآن اين اصل را پذيرفته است ، مي فرمايد : " في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا " ( 1 ) در دل و روحشان بيماري است ، نمي فرمايد مثلا چشمشان بيمار است . قلبي كه قرآن مي گويد غير از قلب پزشكي اي است كه [ براي درمان آن ] لازم است به طبيب قلب مراجعه كنيم . " قلب " در قرآن يعني همان روح و روان انسان . درباره قرآن مي فرمايد : " و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين " ( 2 ) ما قرآن را براي شفا و رحمت ، براي مؤمنين فرستاديم .
قرآن ، شفاي مؤمنين است . اميرالمؤمنين مي فرمايد : " الا و ان من البلاء الفاقة " از جمله بلايا و شدايد فقر است " و اشد من الفاقة مرض البدن " و از فقر بدتر ، مريضي بدن است " و اشد من مرض البدن مرض القلب " ( 3 ) و از بيماري تن بدتر و شديدتر ، بيماري دل و قلب انسان است . يكي از برنامه هاي قرآن ، ساختن انسان سالم است و ماقبل از

1 سوره بقره ، آيه . 10


2.سوره اسراء ، آيه . 82 3.نهج البلاغه ، حكمت . 388

/ 202