فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَسينَة - اَسائن، ج: يك تار از تارهاى زه كمان، طنابى كه محكم ببافند و در تنگ چارپايان و غير آن بكار برند.

اَسَنَ الْماءُ: راكد شد آب.

ماءٌ اَسُونى: آب راكد، آب شور مزه.

(اَسَا) الْجُرحَ اَسْواً و اَساً، ن: دارو كرد زخم و جراحت را.

اَسىّ و مَاْسُوّ، ص.

اَسا بَيْنَ الْقَوْمِ: اصلاح و نيكو كرد ميان گروه را.

اَسْوَيْتُهُ بِهِ: پيشواى وى گردانيدم او را.

اساهُ بِمالِهِ مُؤاساةً: غمخوارى نمود او را بمال خود و گردانيد او را در مالش شريك و برابر.

اَسَّاهُ تَاْسِيَةً: اندوهى نمود براى او، تسلى داد او را، صبر فرمود او را در معصيت.

اِئْتَسى بِهِ: پيشوا گرفت او را.

لا تَاْتَسِ بِمَنْ لَيْسَ لَكَ بِاُسْوَةٍ: اقتدا مكن آن كس را كه او پيشواى تو نيست.

تَاَسّى: تسلى گرفت، تسلى يافت.

تَاسَوْا: غمخوارى نمودند و تعزيت كردند بعض ايشان مر بعضى را.

اَساً: اندوه و غم.

اُسْوَة و اِسْوَة - اُساً و اِساً، ج: پيشوا و مقتدا، صبر، آنچه كه بدان تسلى اندوهگين گردد.

اَسُو و اِساء - اسِيَة، ج: دارو.

اسى - اُساة و اِساء، ج: پزشك و طبيب.

/ 5263