مجازات قتل - قصاص و زندگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاص و زندگی - نسخه متنی

محمدحسین مهوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف: در حدّ ممكن از تكرار جرم توسط مجرم جلوگيري كند.

ب: بيشترين تاثير را در جلوگيري از ارتكاب آن جرم به وسيله ديگران داشته باشد.

ج: خسارتهاي وارده به كساني را كه مورد تجاوز قرار گرفته‏اند در حدّ ممكن، جبران نمايد.

مجازات قتل

قتل افراد از نظر اسلام بر سه‏گونه است:

1ـ قتل عمد: قاتل با اراده و اختيار براي كشتن شخصي، عملي انجام دهد كه به مرگ او بيانجامد.

2ـ شبه عمد: قاتل، تصميم كشتن نداشته و عملي انجام دهد كه غالبا كشنده نيست هر چند اتفاقا در اين مورد به مرگ مقتول انجاميده است.

3ـ خطاي محض: هدف قاتل از كاري كه به قتل مي‏انجامد، نه شخص مقتول بلكه چيز ديگري است و قتل كاملاً تصادفي است. مثلاً كسي، سنگي به سويي پرتاب مي‏كند و تصادفا شخصي را مي‏كشد.

قتل خطاي محض و شبه عمد در اسلام، مجازات قصاص ندارند و قاتل موظف به پرداخت ديه است. اين مجازات در حدّ امكان، خسارت خانواده مقتول را از فقدان سرپرست جبران مي‏كند. در اين دو صورت قاتل، تصميم به قتل نداشته و طبيعتا خود ناراحت است علاوه بر آنكه پرداخت ديه نيز بر ناراحتي او مي‏افزايد و سبب مي‏شود كه در آينده او و ديگران بيشتر احتياط كنند و قتل غيرعمد به حداقل ممكن مي‏رسد. اما كسي كه عمدا اقدام به قتل مي‏كند در اسلام، مستّحق قصاص است. خانواده مقتول و اولياء خون او حق دارند قاتل را قصاص يا عفو نمايند. قرآن كريم در اين باره مي‏فرمايد:

«اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، در باره كشتگان بر شما قصاص، مقرّر شد؛ آزاد در مقابل آزاد، بنده در مقابل بنده و زن در مقابل زن و هر كس كه از جانب برادر[ديني]اش [يعني وليّ مقتول، چيزي حقّ قصاص] به او گذشت شود، به طور پسنديده پيروي كند و با رعايت احسان، خونبها را به او بپردازد. اين [حكم] تخفيف و رحمتي از پروردگار شماست؛ پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد، وي را عذابي دردناك است. و اي خردمندان، شما را در قصاص زندگاني است باشد كه به تقوا گراييد.»4

كسي كه با قصد و عمد اقدام به قتل نمايد در واقع براي انسانيت، ارزشي قايل نيست و خون انسانها در نظر او اهميتي ندارد تا از اين عمل شنيع بپرهيزد و نه از ايمان واقعي به خدا و اعتقاد به معاد بهره‏مند است تا فكر مجازات اخروي او را بازدارد. كسي كه به عمد، خون بي‏گناهي را مي‏ريزد، انسانيت خود را از دست داده و اگر زمينه فراهم باشد از كشتن ديگران هم باكي ندارد و خداوند متعال مي‏فرمايد:

«هر كس كسي را ـ جز به قصاص قتل يا به كيفر فسادي در زمين بكشد، چنان است كه گويي همه مردم را كشته باشد.»5

بنابراين تنها عاملي كه مي‏تواند چنين اشخاصي را از ارتكاب قتل باز دارد، مردم بي‏دفاع را از انواع تعرّضات آنها حفظ كند و به جامعه، آرامش و امنيت بخشد، تصوّر مجازاتي است كه پس از ارتكاب قتل، گريبانگير آنها خواهد شد. با اين حال آيا مي‏توان تصور كرد كه ترس از زندان، آن هم در كمال آسايش و راحتي و با همه امكانات زندگي، فكر كشتن ديگران را از سر افراد گستاخ بيرون كرده و يا انديشيدن به كار در اردوگاههاي كار اجباري بازدارنده آنها باشد؟ مگر بارها مشاهده نشده كه چنين افرادي پس از زندان، اعمال خلاف را ادامه داده و حتي در زندان مرتكب قتل مجدّد شده‏اند؟

كساني كه مسخ شده و در حد حيوان درّنده و پست‏تر از آن سقوط كرده‏اند حفظ حقوق ديگران براي آنها مفهومي ندارد و تنها عاملي كه مي‏تواند چنين انسان‏هاي شرور را از فكر آدم‏كشي منصرف كند، تصوّر قصاص شدن است. اين عامل موجب مي‏شود كه قتل عمد در جامعه به حداقل ممكن برسد و مجموع مقتولان و قاتلان قتل عمد كه در جامعه، قصاص مي‏شوند به مراتب كمتر از وقتي باشد كه اين عامل بازدارنده در جامعه وجود ندارد و چنين اشخاصي بر سر كوچكترين مسايل، در كمال جسارت خواهند گفت: آدم مي‏كشم و به زندان مي‏روم.

خداوند متعال در آيه مورد بحث مي‏فرمايد:

«و اي خردمندان براي شما در قصاص زندگاني است باشد كه به تقوا گراييد».

اين آيه فكر و انديشه مسلمانان را مخاطب قرار داده و از آنها مي‏خواهد به دور از عواطف زودگذر و ترحّم به قاتل بينديشند كه قصاص، موجب كاهش آمار قتل در جامعه است و جامعه بر اثر قصاص، زنده مي‏شود و در پايان مي‏فرمايد: «لعلّكم تتّقون» باشد كه با اجراي قصاص در جامعه از آدمكشي و خونريزي دست برداريد.

/ 12