سبب اينكه موسى (عليه السلام) از خداوند خواست كه برادرش هارون را به يارى او بفرستد و در تعليل اين درخواست خود گفت:" من مى‏ترسم آنان تكذيبم كنند" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 47

كرد اين جمله مى‏فرمايد: دستهايت را جمع كن، و آن را از ترس باز مكن، براى اينكه تو از ضرر آن ايمنى".

ليكن اين دو وجه- به طورى كه ملاحظه مى‏فرماييد- وقتى صحيح است كه جمله" اضمم ..." تتمه جمله" أَقْبِلْ وَ لا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ" بوده باشد، و حال آنكه اين نظم با فاصله شدن جمله" اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ ..."، در ميان دو جمله، آنهم بدون واو عطف، نمى‏سازد.

بعضى ديگر گفته‏اند:" اين جمله كنايه است از امر به عزم بر آنچه خدا از او خواسته، و تحريك او بر اينكه در ابلاغ رسالت خدا جديت به خرج دهد، تا ترس در بعضى احوال، او را از انجام ماموريتش باز ندارد.

و از نظر ما بعيد نيست كه مراد از آن اين باشد كه: خواسته است آن جناب سيماى خشوع و تواضع را به خود بگيرد، چون عادت مردم متكبر و خودپسند اين است كه همواره بازوها را از پهلو جدا مى‏دارند كه گويا در حال خميازه‏اند، در نتيجه جمله مورد بحث به عنايتى در معناى جمله" وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ" «1» خواهد بود، كه رسول گرامى (ص) را دستور مى‏دهد براى مؤمنين تواضع كند.

" قالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ" در اين جمله به داستان مرد قبطى كه به دست آن جناب كشته شد اشاره نموده، و اظهار مى‏دارد مى‏ترسم مرا به جرم قتل نفس و به عنوان قصاص بكشند.

سبب اينكه موسى (عليه السلام) از خداوند خواست كه برادرش هارون را به يارى او بفرستد و در تعليل اين درخواست خود گفت:" من مى‏ترسم آنان تكذيبم كنند"

" وَ أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِي رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ" در مجمع البيان" «2» گفته:" وقتى گفته مى‏شود" فلانى ردء فلانى" است، معنايش اين است كه: او را يارى و پشتيبانى مى‏كند".

جمله" إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ" تعليل درخواستى است كه كرده، و آن اين بود كه:

برادرم هارون را با من بفرست، و از سياق برمى‏آيد كه آن جناب از اين ترس داشته كه فرعونيان تكذيبش كنند، و او خشمگين شود، و نتواند حجت خود را بيان نمايد، چون در حال خشم لكنتى كه در زبانش بوده، بيشتر مى‏شده، نه اينكه معنايش اين است كه: هارون را با من بفرست تا مرا تكذيب نكنند، زيرا آنهايى كه وى را تكذيب مى‏كردند باك نداشتند از اين‏

(1) پر و بال خود را براى مؤمنين بگستران. سوره حجر، آيه 88.

(2) مجمع البيان، ج 7، ص 253.

/ 593