عرفان زينب(س) در خردسالي - زینب (س) پیامبر عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زینب (س) پیامبر عاشورا - نسخه متنی

محمد محمّدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به مناسبت ماه صفر ماه ابلاغ پيام شهيدان كربلا سرگذشت بانويي بزرگ و شكوهمند را پيش چشم مي آوريم كه به راستي تكميل كننده نهضت عاشورا و تبيين كننده ماهيّت آن نهضت بود، و در عين آن كه بار سنگين فراق و اسارت را بر دوش مي كشيد، در همه جا از فرصت استفاده كرد تا پيام و اهداف نهضت عظيم حسين(ع) را براي همه روشن كند، و به افشاگري بر ضدّ ستمگران بپردازد، و به راستي شاعر در شأن او چقدر زيبا گفته:




  • تا قلم لب بر مرکب مي زند
    شيعه مي پژمرد اگر زينب نبود
    اوّلين بيمار چشمت مصطفي
    در تو جاري رستخيز مرتضي
    كرسي و لوح و قلم در دست توست
    عصر عاشورا عَلَم در دست توست



  • بوسه بر جا پاي زينب مي زند
    كربلا مي مُرد اگر زينب نبود
    اي زبان صدق و تصديق و صفا
    عصمت زهرا عزيز مرتضي
    عصر عاشورا عَلَم در دست توست
    عصر عاشورا عَلَم در دست توست



حضرت زينب(س) چون قهرماني وصف ناپذير پس از عصر عاشورا كمر همّت بست تا در برابر انواع طوفان هاي شكننده حوادث، راست قامت باقي مانده، او اين نهال نوپاي عاشورا را پرورش داد، آن را به كوفه و شام و مدينه و هر جاي ديگر كه توانست با خود برد، و با هجرت ها و مجاهدات خستگي ناپذيرش به تربيت و رشد آن پرداخت.

بنابراين نهضت عاشورا ثمره مجاهدات امام حسين(ع) بود، و زينب پرورش دهنده اين نهال، از اين جهت كه آن را بسيار عالي پرورانيد، و بسيار جالب پيام هاي آن را به جهانيان ابلاغ فرمود:

شايد بر همين اساس بود كه پيامبر(ص) ويژگي هاي زينب(س) را هم چون خديجه كبري(س) خواند، در آن هنگام كه خبر ولادت حضرت زينب(س) را به پيامبر(ص) دادند، آن حضرت فرمود: «نوزاد را نزدم بياوريد»، وقتي كه زينب(س) را به نزد او بردند، فرمود: «به حاضران و غايبان وصيت و سفارش مي كنم كه احترام اين دختر را پاس دارند، همانااين دختر شبيه حضرت خديجه(س) است.»1

در اين تشبيه اسراري عميق نهفته است، و بيان كننده آن است كه همان گونه كه وجود پربركت حضرت خديجه(س) براي پيشرفت اسلام داراي آثار بسيار مبارك و كارساز بود، و هم چون مادري، اسلام را پرورش داد و همه امكانات خود را براي پيشرفت اسلام با كمال ايثار نثار كرد. زينب(س) نيز اين گونه به جا پاي جدّه اش خديجه(س) پا نهاد، و از اسلام حمايت كرد، و نهضت عاشورا را كه حادثه اي عظيم براي نجات اسلام از دستبرد ناپاكان بود، پروراند و همه امكاناتش را در اين راه نثار نمود.

زينب(س) شخصيّتي است كه پيامبر(ص) صبر كرد كه نامگذاري او از جانب خداوند بزرگ صورت گيرد، جبرئيل نزد پيامبر(ص) آمد و عرض كرد: «خداوند به تو سلام مي رساند و مي فرمايد: «نام اين دختر را زينب بگذار، چرا كه اين نام را در لوح محفوظ نوشته ايم.»2

واژه «زينب» از دو كلمه زَين و اَب، تركيب يافته كه به معناي زينت پدر است، اين نام براي حضرت زينب(س) نشان دهنده آن است كه روش و منش او، مايه زينت و سرافرازي پدرش حضرت علي(ع) خواهد بود، در اين مقايسه زيبا نيز به عظمت زينب(س) پي مي بريم، چرا كه وجود پربركت حضرت علي(ع) يعني يگانه حامي پيامبر(ص)، نخستين ايمان آورنده به اسلام و بزرگ ترين فداكار دين اسلام، در حدّي كه گفتند: اسلام در آغاز به اخلاق پيامبر(ص) و شمشير علي(ع) و اموال انفاق شده خديجه(س) پيشرفت نمود، بنابراين زينب(س) به قدري به حضرت علي(ع) نزديك بود، كه راهكارهاي زندگي اش، روش و منش اميرمؤمنان علي(ع) را مي آراست، و موجب سرافرازي و سربلندي علي(ع) بود.

عرفان زينب(س) در خردسالي

به گفته روان شناسان: «سه اصل در تكوين و تكامل شخصيت انسان، نقش اساسي دارد: 1ـ وراثت 2ـ تربيت 3ـ محيط.»

اين سه اصل به طور صحيح و كامل در پيدايش شخصيّت زينب(س) تأثير داشت، همه ارزش ها را از پدر و مادرش علي(ع) و فاطمه(س) به ارث برد، تحت نظر مستقيم اين پدر و مادر نمونه پرورش يافت و در محيطي رشد كرد كه كانون فضايل و صفا و صميميّت بود؛ در مدينه، در ميان خاندان ممتاز نبوّت و شيفتگان مخلص اين خاندان، بر همين اساس انوار درخشان انسانيّت و ارزش هاي والاي اسلامي و انساني در وجود او شكوفا و بارور شد. بدين سبب، از همان خردسالي، به اصطلاح در يك شب، ره صد ساله را پيمود از اين رو روايت شده، روزي حضرت علي(ع) زينب را كه در آن هنگام كودك خردسال بود در آغوش گرفت، در ضمن نوازش به زينب(س) فرمود: «بگو: دو»
زينب(س) سكوت كرد. علي(ع) فرمود: دخترم چرا ساكت هستي؟ صحبت كن بگو: «دو»، زينب(س) با شيرين زباني ويژه اي
عرض كرد: «پدر عزيزم! زباني كه به گفتن «يك» حركت و عادت نموده، چگونه كلمه دو بگويد؟» (منظور زينب(س) يكتايي خدا بود كه تمام ذرّات وجودش به توحيد الهي گواهي مي داد.)

حضرت علي(ع) در پاسخ معني دار زينب(س) خرسند شد، او را به سينه اش چسبانيد و پيشاني اش را بوسيد.

بار ديگر زينب(س) سؤالي مطرح كرد ، از پدر بزرگوارش پرسيد: «پدر جان! آيا فرزندانت را دوست داري؟» علي(ع) فرمود: آري، البته! چگونه شما را دوست نداشته باشم، با اين كه ميوه دل من هستيد؟»

زينب(س) (كه متوجّه توحيد افعالي خداوند بود) عرض كرد: پدر عزيزم! در دل دو دوست جمع نمي شود، دوستي خالص براي خدا است، لطف و مهرباني براي ما است.»3

اين بيان شيوا و پرمحتواي زينب(س) سخن حضرت علي(ع) را توضيح داد، كه دوستي ظاهري همان مهرباني است، و دوستي حقيقي بايد منحصر به خداي يكتا و بي همتا باشد. حضرت علي(ع) با طرح اين گونه سؤال ها، مقام ملكوتي زينب(س) را به ديگران معرّفي مي كرد. آري بانويي كه در كنار پنج تن آل عبا ـ عليهم السلام ـ رشد كرده، چرا چنين نباشد؟!

/ 4