زینب کبری (س) الگوی پرستاران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زینب کبری (س) الگوی پرستاران - نسخه متنی

عبدالکریم پاک نیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زينب كبرى عليها السلام، الگوى پرستاران

عبدالکريم پاک‏نيا

اولين دختر حضرت اميرمؤمنان على عليه
السلام در پنجم جمادى الاولى سال پنجم
هجرى در مدينه منوره به دنيا آمد. اين دختر
شايسته آنچنان به صفات و خصلتهاى پسنديده
پدر گرامى‏اش شباهت داشت که زينب (زينت
پدر) نام گرفت. او در 5 سالگى در مصيبت از
دست دادن جد گرامى‏اش حضرت خاتم الانبياء
صلى الله عليه و آله به سوگ نشست و با چند
ماه فاصله مظلوميت و شهادت مادرش زهرا
عليها السلام را لمس نمود. مشاهده 25 سال
غربت و تنهايى پدر و سپس ديدن فرق شکافته
او در محراب مسجد کوفه زينب کبرى عليها
السلام را در کوران حوادث روزگار قرار داد.

مسموميت و غربت‏برادرش امام حسن عليه
السلام جلوه ديگرى از بى‏مهريهاى
نامردمان در مقابل اين دخت رسالت و ميوه
امامت‏بود. او با کوله بارى از اين
تجربه‏هاى آموزنده و تلخ، کمر همت‏بسته و
براى پاسدارى از خونين‏ترين حماسه تاريخ و
رساندن پيام اسلام و حقيقت‏به گوش جهانيان
با برادرش امام حسين عليه السلام هجرتى
تاريخى و سرنوشت‏ساز را آغاز نمود که
کمترين مصيبتهاى آن، نظاره‏گر بودن شهادت
برادران، فرزندان و برادر زاده‏هاى عزيز و
گرامى‏اش بود.

اين مقال مى‏کوشد به مناسبت تقارن روز
پرستار با تولد حضرت زينب عليها السلام دو
موضوع را بررسى کرده و به هم پيوند دهد.
نخست‏به جلوه‏هايى از هنر حياتبخش
پرستارى در سيره حضرت زينب عليها السلام
نظرى افکنده و ره توشه‏هايى را از زندگى
آن بانوى گرامى به خوانندگان گرامى تقديم
کند و آنگاه به جايگاه ارزشمند شغل
پرستارى در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام
اشاراتى داشته باشد.

سرمشق پرستاران

زينب کبرى عليها السلام از همان دوران
طفوليت‏به پرستارى از بيمار، مصدوم و
مجروح پرداخت. پرستارى از مادرش حضرت زهرا
عليها السلام، در ايام بيمارى، نقطه آغاز
اين زندگى است. بعد از ارتحال جانگداز رسول
خدا صلى الله عليه و آله حضرت فاطمه عليها
السلام در اثر فراق پدر و مصيبتهاى بعد از
آن، در بستر بيمارى افتاد. حضرت زينب ـ که
شاهد ناجوانمردانه‏ترين حوادث تاريخ بود
ـ از مادرش پرستارى و پذيرايى مى‏کرد. او
در 6 سالگى ضمن پرستارى از مادر، وى را براى
ايراد خطبه تاريخى تا مسجد همراهى کرد، و
آنگاه تمام خطبه را حفظ نموده و به آيندگان
منتقل نمود.

پرستارى از پدر بزرگوارش هنگام مجروح شدن
در جنگهاى مختلف و هنگام ضربت‏خوردن، از
ديگر موارد خدمات حضرت زينب عليها السلام
است. همچنين روزهايى که امام حسن مجتبى
عليه السلام در اثر خيانت همسرش در بستر
بيمارى افتاده بود بهترين ياور و خدمتگزار
آن بزرگوار خواهر گرامى‏اش حضرت زينب
عليها السلام بود. و بالاخره در صحنه
دردناک کربلا، زينب کبرى عليها السلام
وظيفه پرستارى خود را به اوج رساند.

پرستارى از امام سجاد عليه السلام

حضرت زينب عليها السلام بارها به يارى
امام سجاد عليه السلام شتافته و پرستارى و
حفظ جان آن حضرت را سر لوحه برنامه هايش
قرار داده بود که به عنوان نمونه دو مورد
بيان مى‏شود:

1. امام سجاد عليه السلام مى‏فرمايد:

شبى
که فرداى آن پدرم به شهادت رسيد، من نشسته
بودم و عمه‏ام زينب نزد من بود و از من به
نيکوترين صورت پرستارى مى‏کرد.(1)

2. در عصر عاشورا ـ هنگامى که به خيمه‏ها
حمله کردند ـ دختر فداکار على عليه السلام
با از خود گذشتگى تمام امام سجاد عليه
السلام را از ميان آتش نجات داد. يکى از
سربازان دشمن مشاهدات خود را چنين گزارش
کرده است:

در هنگام غارت خيام بانوى بلند
قامتى را ديدم که مثل پروانه به گرد يک
خيمه آتش گرفته دور مى‏زند، گاهى به داخل
خيمه مى‏رود و گاهى بيرون مى‏آيد، با
سرعت نزد او رفتم و گفتم: اى بانو! مگر شعله
آتش را نمى‏بينى؟!

چرا مانند ساير بانوان
فرار نمى‏کنى؟

با صدايى بغض آلود گفت:

«اى
مرد! ما شخص بيمارى در اين خيمه داريم که
توان نشستن و برخاستن را ندارد، چگونه او
را رها کنم در حالى که آتش از هر سو به طرف
او شعله مى‏کشد؟!»(2)




  • اگر خونين، دل غمباورم بود
    ميان خيمه آتش گرفته
    به رافت‏سايه او بر سرم بود



  • محبتهاى زينب ياورم بود
    به رافت‏سايه او بر سرم بود
    به رافت‏سايه او بر سرم بود



غمخوار يتيمان




  • نه تنها زينب از دين ياورى کرد
    به دوران اسارت با يتيمان
    نوازشها به مهر مادرى کرد



  • به همت کاروان را رهبرى کرد
    نوازشها به مهر مادرى کرد
    نوازشها به مهر مادرى کرد



در عصر عاشورا حضرت زينب عليها السلام نه
تنها از امام سجاد پرستارى مى‏کرد، بلکه
جمعى زن و کودک داغدار، گرسنه، تشنه،
بى‏پناه و مجروح و کتک خورده را که شديدا
به سرپرستى، پرستارى و نوازشهاى عاطفى
نياز داشتند، تحت‏حمايت معنوى خود قرار
داد. او نه تنها از اين گروه بى‏پناه حمايت
مى‏کرد بلکه خود را سپر بلاى آنان قرار
داده بود. تازيانه‏هاى دشمن را به جان
مى‏خريد و نمى‏گذاشت که بچه‏ها و اطفال
يتيم در معرض بى‏مهريهاى دشمن قرار گيرند.
او تمام اين مشکلات را در راز و نيازهايش با
خداوند عالميان در ميان مى‏نهاد و گاهى
نيز در خطاب با پيکر مجروح برادر، درد دل
نموده و مى‏گفت:

«يابن امى لقد کللت عن
المدافعة لهؤلاء النساء والاطفال وهذا
متنى قد اسود من الضرب؛(3)
اى پسر مادرم! در
دفاع از اين زنان و کودکان درمانده شده‏ام
و اين چهره سيلى خورده من است که از ضربات
[دشمن] سياه شده است.»

زينب کبرى با فداکاريهاى خويش در عرصه
خدمت رسانى، به بالاترين درجه ايمان و
برترين مرتبه احسان نائل گرديد. او از همه
چيز خود در راه احياى ارزشهاى الهى گذشت،
رفاه و آسايش و آرامش زندگى در منزل
عبدالله جعفر را رها کرده، با اجازه همسرش
در ميدان مبارزه با مشکلات سرسخت زندگى
گام نهاد. او براى تکميل قيام امام حسين
عليه السلام از هيچ کوششى فروگذارى نکرد و
جهت اعتلاى دين اسلام و تجديد حيات دوباره
آن تمام زحمات و رنجهاى مادى و معنوى را به
جان خريد. او در اين راه به نحو شايسته‏اى
از بانوان و اطفال قافله پرستارى کرده و در
تمام صحنه‏ها ديگران را بر خود مقدم داشت.

زينب کبرى عليها السلام به پيروى از
برادرانش امام حسين عليه السلام و حضرت
عباس عليه السلام سهميه آب خود را به
کودکان مى‏داد و در راه کوفه و شام با
اينکه گرسنه و تشنه بود، همانند پدرش على
عليه السلام و مادرش فاطمه زهرا عليها
السلام به واژه ايثار معنى بخشيد.

امام زين العابدين عليه السلام
مى‏فرمايد:

«کانت تقسم مايصيبها من
الطعام على الاطفال، لان القوم کانوا
يدفعون لکل واحد منا رغيفا واحدا من الخبز
فى اليوم والليلة؛(4)
[عمه‏ام زينب در مدت
اسارت،] غذائى را که به او مى‏رسيد ميان
بچه‏ها تقسيم مى‏کرد [و خود رنج گرسنگى و
تشنگى را تحمل مى‏نمود]؛ چرا که عوامل
دشمن در هر شبانه روز يک قرص نان به ما
مى‏دادند.»

ارزش پرستارى

پرستارى از منظر اسلام آنچنان ارزشمند
است که حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و
آله پرستاران راستين را دوستان پيامبران
الهى قلمداد کرده، مى‏فرمايد:

«من قام على
مريض يوما وليلة بعثه الله مع ابراهيم
الخليل فجاز على الصراط کالبرق الخاطف
اللامع؛(5)
کسى که يک شبانه روز از بيمارى
پرستارى کند، خداوند او را با ابراهيم
خليل عليه السلام محشور خواهد کرد و او
همانند برق خيره کننده و درخشان از صراط
عبور مى‏کند.»

پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در سخن
ديگرى مى‏فرمايد:

«من اعان ضعيفا فى بدنه على امره اعانه
الله على امره ونصب له فى القيامة ملائکة
يعينونه على قطع تلک الاهوال وعبور تلک
الخنادق من النار حتى لاتصيبه من دخانها
ولاسمومها وعلى عبور الصراط الى الجنة
سالما آمنا؛(6)
هر کس به يک ناتوان جسمى يارى
کند، خداوند او را در کارهايش يارى خواهد
کرد و در روز قيامت فرشتگانى را مى‏گمارد
تا او را در پيمودن اهوال قيامت و عبور از
گودالهاى آتش ـ بدون اينکه آسيبى از دودها
و سموم آن به او برسد ـ و در گذشتن از صراط
به سوى بهشت او را با سلامت کامل و
امنيت‏يارى دهند.»

اساسا اگر پرستار به وظايف محوله خود به
درستى اقدام نمايد و در رفع نيازهاى بيمار
از کوششهاى لازم فروگذارى نکند، مورد
رحمت‏خداوند قرار مى‏گيرد و با اين خدمت
پسنديده، گناهانش پاک مى‏شود. رسول گرامى
اسلام فرمودند:

«من سعى لمريض فى حاجة
قضاها، خرج من ذنوبه، کيوم ولدته امه؛(7)
هر
کس در رفع نيازهاى بيمارى بکوشد، از
گناهانش پاک مى‏شود همانند روزى که مادرش
او را به دنيا آورد.»

در اينجا به برخى از وظايف پرستاران اشاره
مى‏کنيم:

الف. تغذيه مناسب بيمار

شخص بيمار براساس روحيه آسيب‏پذير خود،
نياز به رسيدگى و دلجويى و پذيرايى دارد، و
ممکن است‏خوردنيهاى متنوعى را بخواهد. از
منظر رسول اکرم صلى الله عليه و آله پرستار
بيمار اگر غذاها و خوردنيهاى دل خواه مريض
را تهيه کرده و به وى بخوراند، در زمره
بهشتيان خواهد بود.

پيامبر اکرم صلى الله
عليه و آله فرمودند:

«من اطعم مريضا شهوته
اطعمه الله من ثمار الجنة؛(8)
هر کس غذاى
دلخواه مريض را به او بخوراند، خداوند از
ميوه‏هاى بهشت‏به او مى‏خوراند.»

ب. شرح داروهاى مريض

معمولا بيمار در اثر ناراحتى فکرى و روحى
نمى‏تواند داروهاى خود را کاملا بشناسد و
در وقت معين از آن استفاده کند. چه زيباست
که پزشکان محترم و پرستاران بزرگوار به
طور کامل چگونگى استفاده از داروها و
منافع و عوارض آنرا به مريض شرح دهند. حضرت
عيسى عليه السلام مى‏فرمايد:

«يلتذ
المريض نعت الطبيب العالم بما يرجو فيه من
الشفاء؛(9)
بيمار از شنيدن توصيفهاى پزشک
حاذق و شفابخش بودن داروها لذت مى‏برد.»

ج. تقويت روحيه بيمار

رفع نگرانيها و احساسات منفى بيمار از
جمله امور مهمى است که در سرعت‏بخشيدن به
سلامتى و بهبودى او مؤثر است؛ همچنانکه
تشديد احساسات منفى و از دست دادن اميد به
آينده‏اى بهتر، بيمارى او را مضاعف خواهد
کرد. پرستار موفق سعى مى‏کند خود را
غمخوار و محرم راز بيمار قرار دهد. او با
برقرارى ارتباطات عاطفى و کلامى مثبت و
خدمات شايسته مى‏تواند اعتماد بيمار را
جلب کرده و مونس تنهاييهاى وى باشد، و در
آن لحظات حساس و بحرانى که زمينه و فضاى
مناسب فراهم است، با شيوه‏هاى مختلف
بيمار را بنوازد و با لحن کلامى مهربان و
عاطفى از انبوه ناراحتيهاى وى بکاهد.
ارشاد و هدايت‏بيمار، اميدوار کردن او به
آينده‏اى بهتر و شنيدن درد دلهاى وى، از
جمله امور مثبتى است که يک پرستار و يا
پزشک مى‏تواند از آنها استفاده کرده و از
آن نتيجه مطلوب دريافت دارد.

پيامبر
بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله
فرمودند:

«اذا دخلتم على المريض فنفسوا له
فى الاجل ـ فان ذلک لايرد شيئا ـ وهو يطيب
النفس؛(10)
هنگامى که نزد بيمار مى‏رويد او
را به زنده ماندن اميدوار کنيد ـ هر چند
اين کار چيزى را برنمى‏گرداند ـ اما در
شادمانى روح‏اش تاثير دارد.»

د. رعايت‏حال بيمار

پرستار وظيفه شناس همواره تلاش مى‏کند تا
بيمار خود را در راحتى و آسايش نگه دارد، او
با سخنان نسنجيده و کارهاى ناشايست، بيمار
را نمى‏رنجاند. با رسيدگى به موقع،
خورانيدن داروها، دادن غذاهاى شفابخش، به
بهبودى مريض سرعت مى‏بخشد. او گفتار رسول
خدا صلى الله عليه و آله را نصب العين خود
قرار مى‏دهد که در اين مورد فرموده است:

«لا تؤذوه ولاتضجروه؛(11) [بيمار را اذيت
نکنيد و دلتنگ و غمگين نسازيد.»

شخص بيمار به جهت مشکلات خاصى که دارد
ممکن است‏به بهانه‏هاى مختلف و با
کوچک‏ترين ناراحتى خشمگين شود. پرستاران
آگاه و با تجربه اين نکته را در نظر داشته و
به سخن امام صادق عليه السلام جامه عمل
مى‏پوشانند که فرمودند:

«لاتغيضوه؛(12)
بيمار را خشمگين [و عصبانى] نکنيد.»

نشستن طولانى نزد مريض، سؤالهاى مکرر (به
غير از پرسشهاى ضرورى پزشکى)، اعتنا نکردن
به خواسته‏ها و نيازهاى وى، و او را به حال
خود رها کردن، از جمله عوامل خشم بيمار است.

اگر بيمار را ناراحت کنيم ممکن است او
وادار به نفرين شود و دعاى بيمار از جمله
دعاهايى است که سريعا مستجاب مى‏شود. امام
صادق عليه السلام فرمودند:

«ثلاثة دعوتهم
مستجابة؛ الحاج والغازى والمريض، فلا
تغيظوه ولاتضجروه؛
دعاى سه نفر مستجاب
است؛ زائر خانه خدا، مجاهد در راه خدا و
بيمار؛ مواظب باشيد که او را عصبانى و
دلتنگ نکنيد.»




  • آرزو دارم که گر گل نيستم خارى نباشم
    باربردارى زدوشى نيستم بارى نباشم



  • باربردارى زدوشى نيستم بارى نباشم
    باربردارى زدوشى نيستم بارى نباشم



هـ . درخواست دعا از بيمار

پرستاران مى‏توانند براى حل مشکلاتشان
از بيماران تحت مراقبت‏خود، التماس دعا
کنند و مطمئن باشند که آنان به خدا
نزديک‏ترند. امام صادق عليه السلام فرمود:

«هرگاه يکى از شما از برادر بيمارتان عيادت
نمود، از او التماس دعا نمايد؛ چرا که دعاى
شخص با ايمانى که در حال بيمارى است همانند
دعاى ملائکه پذيرفته مى‏شود.»(13)

از منظر فرهنگ وحيانى اهل بيت عليهم
السلام ايام بيمارى فرصت مناسبى براى
تصفيه باطن، توبه از گناهان و رسيدن به
خواسته‏هاى مشروع، تفکر در زندگى گذشته و
قدردانى از سلامتى و انديشيدن به آفريدگار
جهان و نعمتهاى فراوان اوست. رسول بزرگوار
اسلام صلى الله عليه و آله اين حقيقت را
اين گونه به سلمان فارسى توضيح داد:

«اى
سلمان! بيمارى تو آثار مثبت و خوبى برايت
دارد، تو در حال بيمارى همواره به ياد خدا
هستى، دعاى تو در آن حال پذيرفته است و
بيمارى، تو را از گناهان پاک مى‏کند.»(14)

و. دعا براى شفاى بيمار

پرستاران دلسوز، افزون بر کوششهاى ظاهرى
و خدمات معمولى مى‏توانند براى بهبودى و
شفاى بيمار دعا کنند و با اين عمل
رضايت‏خداوند را جلب کرده، دل بيمار را به
دست آورده و در شفاى او شريک باشند. پيامبر
گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در عرصه
خدمت‏به بيماران پيشگام بود، از آنان
دلجويى مى‏کرد، گاهى پرستارى آنان را به
عهده مى‏گرفت و براى سلامتى‏شان دعا
مى‏کرد.

امام على عليه السلام نقل مى‏کند:

شبى بيمار شدم، پيامبر اکرم صلى الله عليه
و آله آن شب از من مراقبت و پرستارى کرد و
تا طلوع صبح مواظب حال من بود. آنگاه در
مسجد با اصحاب نماز جماعت‏به جاى آورد و
در حق من دعا کرد:

«اللهم اشف عليا وعافه
فانه اسهرنى الليلة مما به؛(15)
خدايا! على را
شفا ده و سلامتى بخش که به خاطربيماريش
امشب تا صبح نخوابيده‏ام.»


1. ارشاد مفيد، ج‏2، ص‏93.

2. وفيات الائمه، ص‏159.

3. شجره طوبى، ج‏2، ص‏237.

4. وفيات الائمه، ص‏441.

5. وسائل الشيعه، ج‏16، ص‏344.

6. تفسير امام عسکرى عليه السلام، ص‏635.

7. همان.

8. مستدرک الوسائل، ج‏2، ص‏93.

9. بحارالانوار، ج‏14، ص‏310.

10. مستدرک الوسائل، ج‏2، ص‏154.

11. مستدرک الوسائل، ج‏5، ص‏255.

12. وسائل الشيعه، ج‏7، ص‏127.

13. کافى، ج‏3، ص‏117.

14. من لايحضره الفقيه، ج‏4، ص‏375.

15. بحارالانوار، ج‏40، ص‏1.

/ 1