پاسخى روشن - سلمان فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلمان فارسی - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را مى بينيم كه در چهار چوب همان حكومتى بوده اند. (96) يكى چون عمار ولايت (( كوفه )) را بر عهده مى گيرد، ديگرى ، چون سلمان والى (( مدائن )) مى شود و كسانى چون مالك اشتر و حذيفه فرماندهى لشگر را بر عهده مى گيرند يا در جنگها شركت مى كنند و...در حالى كه از جمعيت حاكم و طرفداران آنها مراكز و مشاغل حساس را به انحصار خود درآورده و به هيچ وجه اجازه نمى دهند دشمنان حكومت در آن مشاغل و مواضع شركت كنند و بدانها دست يابند.

حال ، سر و سبب اين كه اين گروه در حكومت شركت مى كرده اند و آنها به اين مشاركت تن مى داده اند چه بوده است ؟

پاسخى روشن

در جواب سؤ ال فوق به نكات زير اشاره مى شود:

الف : اين اشخاص كه برگزيدگان و پيش قراولان هوشمند از صحابه رسول اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - بودند و در راءس ايشان سرور، امير و رهبرشان على - عليه السلام - قرار داشت تربيت شده اسلام بودند و در تعاليم آن ذوب شده بودند و به چيزى جز رضاى خدا سبحان ، ظهور دين و پيروزى حق اهميت و بها نمى دادند، خشم نمى كردند جز براى خدا و خشنود نمى شدند جز براى رضاى او هر چند متحمل سختى و دشوارى مى شدند. در حالى كه اميرالمؤ منين على - عليه السلام - هجوم به خانه اش ‍ و كتك زدن همسرش را كه دختر رسول الله - صلى الله عليه و آله - بود و ساقط كردن جنين و مصادره اموال او و جسارتها و مصائب بسيار ديگر را كه مشهور و در كتب مسطور است - حتى روايت شده كه عثمان شخصا حضرتش را زد (97) - تاب آورد و تحمل كرد... مى بينيم همان حضرت كه استعداد تحمل آن همه را نشان داد بعد از بيست و پنج سال تحمل ظلم ، شمشير بر مى كشد و در جنگها سختى كه دهها هزار نفر را قربانى ساخت وارد مى شود. اين نيست جز بدان سبب كه نخست رضاى خداى سبحان را در سكوت ديده و بدان رضا داده بود و زبان حالش اين بود كه : (( تا زمانى كه سلامت امور مسلمانها و مقدراتشان اقتضاء كند با سلم و مدارا رفتار مى كنم )) . اما در دوره بعد، عمل به تكليف شرعى را در جنگ مى بيند و در انجام آن ، ترديد و سستى به خود راه نمى دهد.

در مورد اين دسته از اخبار برگزيده از ياران آن حضرت - عليه السلام - نيز وضع به همين منوال بوده است و آنها نيز جز بدانچه كه رضاى خداى سبحان ، ظهور دين و صلاح مسلمين را در آن مى ديده اند اقدام نمى كرده اند.

ب - على - عليه الصلاة والسلام - و ياران گرامى آن حضرت - رضوان الله عليهم - معتقد بودند كه از نظر اسلام مبارزه براى مبارزه (يعنى مبارزه فاقد انگيزه مشروع ) مردود است و به معناى ناتوانى ، شكست و گريز از رويارو شدن با واقعيت و تحمل مسؤ وليت مى باشد؛ زيرا اين گونه معارضه و مبارزه زيانبار، نابود كننده و محكوم است .

همچنين اين برگزيدگان منافع و خواسته هاى شخصى خود را در حكومت نمى ديدند و جستجو نمى كردند تا به خاطر آن و در راه آن همه چيز را قربانى كنند بلكه ايشان در حكومت مسؤ وليت و فرصتى مى ديدند تا با خدمت به بندگان خدا و رعايت و هدايت ايشان خشنودى خداى سبحان را به دست آورند.

و همچنين از ديدگاه اينان (( مثبت گرايى )) اساس زندگى ، مبناى عمل و راه رهايى است و حتى در مواردى كه به ظاهر، مواضع منفى اتخاذ مى كرده اند از موضع مسؤ وليت و ناشى از (( مثبت گرايى )) سازنده و خيرخواهانه بوده و به عنوان شيوه اى براى هموار كرده مشكلات و از بين بردن موانع از طريق اقدام عملى بدان روى مى آورده اند.

/ 77