1 - كسانى كه در نتيجه اعمال سياست برترى عرب بر غير عرب از جانب هياءت حاكمه و خصوصا اطرافيان و ياران آن ، كرامت انسانيشان پايمال و حقوقشان تضييع گرديد،به هنگامى كه به علت اعمال و كردار عثمان در ايام خلافتش - بويژه در سالهاى اخير در سالهاى اخير خلافتش - مردم عليه او شوريده و با شدت بيشتر با او برخورد كردند.(( ابن عبد ربه )) در سخن عثمان توسط مردم مدينه و مصر چنين مى گويد، (( از قبايل عرب قبيله (( خزاعه )) ، (( سعد بن بكر )) و (( هذيل )) و چند طايفه از (( جهينه )) و (( مزينه )) و نيز عجمى الاصلهاى يثرب از جمله محاصره كنندگان عثمان بودند و عده اخير، سخت ترين مردم عليه او بودند )) .(315)2 - چون عرب كوفه نزد (( عبدالرحمان بن مخنف الازدى )) رفته از او خواستند همراه با آنان عليه مختار قيام كند،بدانها گفت : (( مى ترسم پراكنده شويد و به اختلاف افتيد، شجاع مردان و تكسوارانى چون فلانى و فلانى و نيز بردگان و (( موالى )) شما با آن مرد (مختار) هستند و وحدت كلمه دارند و موالى شما بيش از دشمنانتان كينه شما را در دل دارند و با شجاعت عرب و خصومت عجم با شما مى جنگند )) .(316)3 - معروف و مشهور است كه عمر بن خطاب به دست فردى غير عرب يعنى (( ابولؤ لؤ ة )) غلام مغيرة بن شعبه كشته شد.(317)و همه اين نتايج و پيامدها طبيعى بوده است چرا كه انسانند و شعور و احساس و همچنين كرامت انسانى و آرمانهاى بشرى دارند كه بايد ملاحظه و مراعات شوند و بدانها پاسخ مناسب داده شود در غير اين صورت آتش مى سوزاند،درخت برگ مى دهد و دريا غرق مى سازد.
آثار سياست على و آل على (ع )
سياست اميرالمؤ منين - عليه السلام - آثار و نتايج منفى و مثبتى بر جاى گذاشت ...از جمله پيامدهاى منفى سياست اميرالمؤ منين اين بوده كه برابر دانستن عرب و غير عرب به خصوص در تقسيم بيت المال ،از مهمترين علل و اسباب مخالفت با آن جناب شد و توزيع برابر بيت المال ،نخستين اشكالى بود كه بر او گرفتند و موجب آن شد كه كينه او را به دل بگيرند! (318) و همين سياست مساوات و برابرى ،از علل شورش طلحه و زبير و به وجود آمدن ماجراى جنگ جمل بود.(319)عمار،ابوالهيثم ،ابوايوب ،سهل بن حنيف و جماعتى به آن حضرت - عليه السلام - گفتند: (( خدا به رشد و راستى هدايتت كند،آنها پيمان تو را شكستند و به وعده اى كه به تو دادند وفا نكردند و پنهانى ما را به نافرمانى تو خواندند؛ زيرا برابرى را نپسنديدند و مزاياى ويژه را از دست داده اند و چون تو بين آنها و عجمها برابرى برقرار كردى ناراضى شدند... )) .(320)