غير عرب و امر معروف و نهى از منكر - سلمان فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلمان فارسی - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نسب عرب است در ميان آنها باشد از نظر زبان ، محل تربيت و پرورش و معلمان و مشايخ عجمى است ... )) .

آنگاه پس از ذكر مثالها و نمونه هايى گفته است : (( جز عجمها كسى به حفظ علم و كتاب و تدوين آن برنخاست .

و مصداق سخن رسول الله - صلى الله عليه و آله - ظاهر گشت كه فرمود:اگر دانش به اطراف آسمان آويخته باشد قومى از اهل فارس بدان دست خواهند يافت ... )) .(335)

9 - زمخشرى گفته است : (( مردى قريشى گفت : سعيد بن مسيب از من پرسيد داييهايت كيانند؟

گفتم : مادر من كنيز بوده . با شنيدن اين جواب ، من در چشمش كوچك و پست آمدم و درنگ كردم تا (( سالم بن محمد بن ابى بكر )) وارد شد گفتم : مادر او كيست ؟

گفت : كنيزى . سپس على بن الحسين وارد شد گفتم : مادر او كيست ؟

گفت : كنيزى . آنگاه گفتم : مرا چون كنيززاده هستم خرد و كوچك ديدى ! آيا اين همه براى من اسوه و الگو نيستند. پس به چشم او بزرگ جلوه كردم . ).(336)

10 - اين طرز عمل و محاجه اين مرد قريشى يادآور نحوه بر خورد زيد بن على - رضوان الله عليه - با هشام بن عبد الملك است آنگاه كه هشام بدو گفت :شنيده ام در پى به دست آوردن مسند خلافت هستى در حالى كه تو شايسته آن نيستى .

زيد گفت : چرا؟

هشام گفت : چون پسر كنيز هستى .

زيد گفت : اسماعيل پسر كنيز بود و اسحق پسر زن آزاد بود اما خداوند سرور بنى آدم (( پيامبر اسلام - صلى الله عليه و آله )) را از فرزندان اسماعيل به وجود آورد.

اين ماجرا در قالب نصوص ديگرى نيز نقل شده به منابع مربوطه كه بخشى از آنها را در بحث از سياست امويان در زمينه تبعيض نژادى نام برديم مراجعه شود.

غير عرب و امر معروف و نهى از منكر

غير عرب به حق پايبندتر و در عمل به شرع و احكام آن كوشاتر بوده اند. پيشتر گذشت كه سياهان - كه عرب نبوده اند - به يارى ابن حنفيه برخاسته اند عليه عبدالله بن زبير شوريدند. غلام عبدالله بن عمر به نام (( رباح )) در ميان آنها بود چون ابن عمر سبب و انگيزه شركت او در آن شورش را پرسيد رباح گفت :

(( به خدا سوگند! قيام كرديم تا شما را از باطلتان به حق خود باز گردانيم ... )) .(337)

ضميمه

سلمان با چه كسى عقد اخوت بست ؟  

پيش از آن كه سخن راجع به سلمان را به پايان بريم بدانچه درباره مؤ اخات (پيمان برادرى ) او - رضوان الله تعالى عليه - گفته شده نظر مى افكنيم :

گفته اند: (( پيامبر - صلى الله عليه و آله - بين او و (( ابوالدرداء )) عقد اخوت بست )) .(338)

در جاى ديگر آمده است : (( بين او و (( حذيفه )) برادرى ايجاد فرمود )) .(339)

و در روايتى ديگر گفته شده : (( آن حضرت بين سلمان و مقداد عقد اخوت بست )) .(340)

انكار حديث (( مؤ اخات )) و جواب بدان

اما (( ابن سعد )) گفته است : (( محمد بن عمر ما را خبر داد كه موسى بن محمد بن ابراهيم بن حارث از پدرش حديث كرده و نيز محمد بن عمر از محمد بن عبدالله از زهرى روايت كرده كه گفته است : آن دو (( محمد بن ابراهيم و زهرى )) هر مؤ اخاتى بعد از جنگ بدر را انكار كرده مى گفتند: بدر ارث بردن (( در نتيجه مؤ اخات )) را قطع كرد. و در زمان جنگ (( بدر )) سلمان برده بود و پس از آن آزاد گرديد و نخستين غزوه اى كه در آن شركت جست غزوه (( خندق )) بود در سال پنجم هجرت )) .(341)

به همين جهت بلاذرى در اين باره چنين گفته است : (( گروهى مى گويند رسول الله - صلى الله عليه و آله - بين ابودرداء و سلمان برادرى ايجاد نمود در حالى كه سلمان بين غزوه (( احد )) و (( خندق )) اسلام آورد.

واقدى گفته است : علما منكر مؤ اخات پس از جنگ بدر هستند و مى گويند: جنگ بدر مواريث را قطع كرد )) .(342)

و ابن ابى الحديد گفته : (( عمر گفته است چون رسول الله - صلى الله عليه و آله - بين مسلمانان اخوت برقرار ساخت بين سلمان و ابودرداء برادرى ايجاد نمود. اما ضعف و غرابت اين سخن پوشيده نيست . ).(343)

/ 77