مثالهائي از تكاليفي كه تابع عوامل مختلف است
اشاره شد كه بسياري از تكاليف بر حسب زمان، مكان و موقعيّت و توان افراد و وضع اجتماع و اوضاع مسلمين متفاوت است. يعني يك فرد معين، در زمانِ خاصّي، ممكن است، داراي تكليفي باشد، كه در زمانهاي ديگر آن تكليف را ندارد. يا اينكه كسي داراي تواني است كه به جهت داشتن آن توان، تكليف بر عهدة اوست (مثل برخي متخصّصين) اما فرد ديگر كه داراي آن توان نيست و بلكه زمينه براي كسب آن توان براي او فراهم نبوده است آن تكليف را ندارد، و همينطور بسياري از تكاليف كه تابع متغيرهاي مختلف است، برحسب تغييرِ آنها، متفاوت خواهد بود.براي روشنتر شدن اين سخن مثالهائي را ميآوريم:اگر دشمن بر بلاد مسلمين هجوم كند بر جميع مسلمانان دفاع از آن به هر وسيله واجب است. روشن است كه، اين واجب در زمانِ تهاجم دشمنان است، اما در زماني كه تهاجمي در كار نيست، اين تكليف وجود ندارد.زن در زمانِ بعد از عقد ازدواج جائز نيست بدون اجازه شوهر، (جز در مواردي كه استثناء شده است) از منزل بيرون رود. يعني اگر اينكار را انجام دهد مرتكب حرام شده است. در حالي كه «اجازه گرفتن از شوهر، براي خروج از منزل» قبل از عقد ازدواج، تكليف و وظيفهاش نبود.اگر كسي در مكاني زندگي ميكند كه در اطراف او گناهاني انجام ميشود و در نهي از منكر از جانب او، احتمال اثر وجود دارد (با بودن ساير شرائط) نهي از منكر بر او واجب است. امّا براي كس ديگري كه در آن مكان زندگي نميكند، و به همين جهت، از انجام گناهان در آن محيط اصلاً اطّلاعي ندارد، واجب نيست.اگر كسي در موقعيّتي است كه تلاش او، در زمينه قطع سلطة سياسي و اقتصادي بيگانگاني كه طرح نفوذ در سرزمينهاي اسلامي را دارند، ميتواند مؤثّر باشد، بر او واجب است در آن زمينه اقدام نمايد. در حالي كه براي آنكه در اين موقعيّت نيست و تلاش او در اين زمينه هيچ اثري ندارد، در اين مورد، تكليفي بر او نيست.در رابطه با مثال قبلي، افراد متخصّص در زمينههاي مختلف اقتصادي، صنعتي، كشاورزي و ... كه در رابطه با قطع سلطه اقتصادي بيگانگان ـ كه با نفوذ و وابستگي اقتصادي طرح استيلاء و بربلاد مسلمين را دارند ـ توانِ «ارائه طرحها و برنامهها» يا «اجراي طرحها و برنامهها» را دارند و نيرو بقدر كفايت وجود ندارد، بر آنها واجب است كه در آن زمينهها اقدام نمايند. (البتّه بديهي است كه مسئولين نظام نيز بايد موانع را از سر راه اينگونه افراد بردارند و مسلماً برميدارند.)بيترديد افرادي كه اين توان را ندارند، اين تكليف بر آنان نيست.البتّه ممكن است در اين قلمرو به گونهاي ديگر تكليف داشته باشند (مثل كسب تخصّصهاي لازم) و يا اصلاً تكليفي در اين زمينه نداشته باشند. (مانند كساني كه زمينه و امكانِ كسب اينگونه تخصصها را نيز ندارند.)اگر كسي توانِ قضاوت دارد «مجتهد جامع شرايط فتوا و قضا» انجام وظيفة قضاوت بر او واجب كفائي است، و مسلماً بر آنانكه از احكام قضائي اسلام بياطّلاعند و اصلاً زمينه كسب اجتهاد براي آنان وجود نداشته و توان قضاوت را ـ چه بالقوّه و چه بالفعل ـ ندارند، در اين زمينه تكليفي ندارند.با توجّه به مثالهاي ذكر شده روشن ميشود كه:«واجبات» و «محرّمات» و تكاليف، براي افراد، در بسياري از موارد مختلف است.بنابراين زمينهها و ابعاد معصيت ـ يعني: «تركِ واجب» و «انجامِ حرام» ـ نيز براي افراد، متفاوت است.نتيجه آنكه: دامنة فريضه «توبه» ـ «توبه از معصيت»، «توبه از تركِ واجب و فعلِ حرام»ـ نيز براي افراد يكسان نبوده و بسيار متفاوت است.براي شناختِ بهترِ «توبه» و «قلمرو و دامنة فريضة توبه»، بايد «واجبات» و «محرّمات» را خوب بشناسيم.براي شناخت دقيقتر تكاليف خويش، با هدف شناختِ «قلمرو و دامنة فريضة توبه»، در فصل سوّم كه تحت عنوان واجبات و محرّمات خواهد آمد، به معرّفي تكاليف در ابعاد مختلف خواهيم پرداخت.پيام نور
«حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ بِاَعْمالِهَا، وَ طالِبُوها بِاَداءِ الْمَفْرُوضِ عَلَيْها، وِاْلاَخْذِ مِنْ فَنائِها لِبَقائِها، و تَزَوَّدُوا و تَأَهَّبُوا قَبْلَ اَنْ تُبْعَثُوا.»از نفسهاي خود نسبت به كارهايشان حساب كشيد، و از آنها مطالبه كنيد و بخواهيد كه واجبات خود را انجام دهند، و از سراي فاني خود براي عالم باقيشان بهره گيرند، و توشه برگيريد و آماده و مهيا شويد قبل از آنكه (از عالم قبر در روز قيامت، براي حساب) برانگيخته شويد.[1] . رجوع شود به دستهبندي واجبات و محرّمات كه در ضميمة فصل سوم آمده است، و به منابع و مآخذ ذكر شده. تمامي آنچه در اينجا ذكر شده است، فتاوا و احكام صادره از حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ ميباشد.[2] . رجوع شود به باب امر به معروف و نهي از منكر در توضيح المسائل حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ يا تحرير الوسيله.