بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آينه پژوهش ـ شماره 36 ،بهمن – اسفند 1374 معرفيهاي اجمالي
معرفي کتاب «منتهي المقال»
احمد عابدي منتهي المقال في احوال الرجال، ابوعلي الحائري، تحقيق مؤسسه آلالبيت عليهم السلام لاحياء التراثِ، قم ج1، 1416 ق، 64 + 393 ص . مهمترين راه حفظ اصالت دين تمسک به احاديث پيامبر اکرم و ائمه اطهار – عليهم السلام – است و فراگيري احاديث مستلزم شناخت راه رسيدن آنها است . آشنايي با سلسله سند احاديث و راويان و اطلاع از جرح و تعديل آنان در انحصار علم رجال است . شايد به دست آوردن احاديث صحيح و تشخيص آنها از احاديث جعلي و دروغ بياستفاده از علم رجال امکان نداشته باشد . يا توان گفت بسي مشکل است علامه آقابزرگ تهراني فرموده : «کسي که رجال نباشد، فقيه نمي گردد» (ر. ک : مصفي المقال، ص د). بنابراين اهميت کتابهاي علم رجال و ضرورت رجوع به آنها خصوصاً براي فقيهان کاملاً روشن است . از زمان غيبت صغري تا کنون کتابهاي بسياري در موضوع علم رجال نوشته شده که تعداد آنها از هزار کتاب و رساله تجاوز مي نمايد . از اواخر قرن نهم تا زمان حاضر تأليفات در اين موضوع از شتاب بيشتري برخوردارند؛ تنها در دوره اي کوتاه اخباريين، با اين استدلال که علم رجال اختصاص به غيبت کردن مردگان و افشاء اسرار مردم است، باعث رکود تأليفات در اين علم شدند . در اوايل قرن يازدهم ميرزا محمد بن عليبن ابراهيم استرآبادي (متوفي 1028) کتاب کبير رجالي خود موسوم به (منهج المقال في تحقيق احوال الرجال) را تأليف کرد . اين کتاب مورد توجه بسياري از فقها و دانشمندان رجال قرار گرفت و عده زيادي بر آن شرح يا تعليقه نوشتند که «تعليقة منهج المقال» معروف به «التعليقة البهبهانية» از آقا محمدباقر بن محمد اکمل وحيد بهبهاني (متوفي 1205) معروفترين آنهاست . ابوعلي محمد بن اسماعيل بن عبدالجبار حائري (1159 – 1216) نيز که از اعقاب و نوادگان ابنسينا، شاگرد وحيد بهبهاني و سيد علي طباطبائي صاحب رياض و علامه بحرالعلوم – رضوان الله عليهم – بوده است ، وقتي عدم مراجعه طلاب به دو کتاب فوق را ملاحظه کرد، تصميم گرفت کتابي رجالي بنويسد که امتيازات آنها را داشته و در عين حال مختصر بوده و از تشويش و پراکنده کاري جلوگيري کند . به همين جهت کتاب «منتهي المقال في احوال الرجال» را تأليف کرد که نامش ناظر به کتاب «منهج المقال في تحقيق احوال الرجال» است . وي در اين کتاب ذيل نام هر يک از راويان – که به ترتيب الفبا ذکر شده اند – کلام ميرزا را از «رجال کبير» نقل کرده و سپس تعليقات وحيد بهبهاني را به دنبال آن مي آورد؛ آنگاه کلمات علماي ديگر را نقل کرده و نظر خود را نيز بيان داشته است . مؤلف در مقدمه کتاب تاريخ ائمه اطهار – عليهم السلام – کساني که امام زمان – عليه السلام – را ديده اند و کينه هاي معصومين نزد اهل رجال – مشترکات و بعضي از نکته هاي درايه را ذکر کرده و پس از ذکر نام راويان به ترتيب کتاب « منهج المقال » در خاتمه کتاب پنج فايد رجالي را ذکر کرده است . گاهي در کتاب بر وحيد بهبهاني با جمله «سلمه الله» و گاهي با «رحمه الله» درود مي فرستند که معلوم مي شود قسمتي از کتاب در حيات وحيد قسمتي ديگر پس از وفات او تأليف شده است . ضمناً مؤلف در اين کتاب «مجاهيل» يا افرادي را که در رجال نامي از آنها نيامده است ، اما در سند روايات وجود دارند ذکر نميکند، با اين استدلال که فايدهاي در ذکر آنها نيست؛ از اين رو شاگرد او مولي درويش علي حائري رساله اي به نام «تکلمة رجال أبيعلي» تدوين کرده و افرادي را که استادش از رجال خود ساقط کرده، استدراک نموده است تا کتاب استاد را تکميل کرده باشد . همچنين محمد علي آل کشکول کتاب «کمال منتهي المقال » را به همين منظور نوشته است . مؤسسه آلالبيت – عليهم السلام – در دويستمين سالگرد وفات مرحوم ابوعلي اين کتاب را تصحيح و جلد نخست آن را چاپ کرده است و احتمالاً مجموع مجلدات آن هشت جلد خواهد شد . اين تصحيح بر اساس دو نسخه خطي انجام شده که يک نسخه آن ظاهراً خط خود مؤلف است که در دانشگاه تهران وجود دارد . در اين کتاب رمزهاي بسيار زيادي هست و گرچه مؤلف در ابتداي کتاب، آنها را توضيح داده است، اما به خاطر سپردن آنها مشکل و براي هر صفحه کتاب چند بار به مقدمه آن مراجعه کردن مشکلتر است؛ اما دراين تصحيح چون تقريباً تمامي آن اقوال به منابع اصلي ارجاع داده شده، اين مشکل بر طرف گرديده است . کثرت پاورقيها و اصلاح نام افرادي که در متن کتاب آمده، اما با مصادر اصلي مطابق نيستند، حکايت از تلاش و رنج و زحمت فراوان مصححان و محققان آن مؤسسه دارد . اميد است هر چه زودتر دوره اين کتاب تکميل و در اختيار فقيهان و رجالِ رجال قرار گيرد. احمد عابدي