آيه: 61 وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ - تفسیر نور سوره النحل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره النحل - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 61 وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ

ترجمه:

و اگر خداوند مردم را بخاطر ستمشان مؤاخذه و عذاب كند، هيچ جنبنده اي را روي آن (زمين ) باقي نمي گذارد ولكن (سنت خداوند بر مهلت دادن است و) كيفر آنان را تا زمان معيني به تأ خير مي اندازد، پس همينكه اجلشان فرا رسد نمي توانند نه ساعتي پس و نه ساعتي پيش افكنند.

نکته ها

گرچه قانون كلّي خداوند، تأ خير عذاب است ، اما گاهي خداوند، ستمگران را گوشمالي مي دهد تا عبرتي براي ديگران باشد، نظير آنچه بر سر قوم لوط و نوح و ثمود آمد.

سؤال : چرا آيه مي گويد; با گناه انسان ، همه جنبنده ها نابود مي شوند.!?

! پاسخ : مراد از دابّه در اين آيه ، يا فقط انسان ها هستند، نظير آيه ;(ان ّنشرّرالدّدواب عنداللّه الصم ّ البكم ) (513) و يا بخاطر آن است كه با هلاكت نسل بشر، آنها نيز از بين مي روند، زيرا آفرينش آنها براي انسان بوده است .

از امام معصوم سؤال شد كه چرا بعضي مردگان ، چشمشان باز است و بعضي بسته است ? حضرت در پاسخ فرمودند: چون آنها كه چشمشان باز بوده فرصت بستن پيدا نكرده اند و آنها كه بسته بوده فرصت بازكردن نداشته اند. (لا يستأ خرون ساعه و لايستقدمون ).

خطر و اثر برخي ظلم ها، فراگير است و شامل همه جنبنده ها از انسان و حيوان مي شود، چنانكه مي فرمايد: (واتقوا فتنه لاتصيبن ّ الذين ظلموا منكم خاصه) بترسيد از گناهاني كه آثار شوم آنها تنها دامن ستمگران را نمي گيرد.

پيام ها:

1- كيفر الهي ، بر اساس ظلم خود ماست . (يؤاخذ اللّه ...بظلمهم )

2- ستم ، خانمانسوز است و هستي نسل بشر را تهديد مي كند. (بظلمهم ما ترك عليها من دابّه)

3- سنت خداوند بر مهلت دادن و تأ خير كيفر است . (يؤخرهم ) در كار خداوند، امهال هست ، اما اهمال نيست . كيفر الهي دير و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.

4- مهلت خداوند، اجل و سرآمدي دارد. (يؤخرهم الي اجل مسمّي )

5- مهلت خداوند بر اساس لطف او و براي توبه و جبران است ، پس به آن مغرور نشويد. (و لو يؤاخذ ... ما ترك عليها من دابه ولكن يؤخرهم ...)

6- رها بودن و آزاد بودن ستمگران در اعمالشان ، نشانه اي بر حقانيت آنها نيست . (يؤخرهم )

7- اجل انسان قابل تغيير نيست . (لا يستأ خرون ساعه و لا يستقدمون )


513-انفال ، 22

/ 129