نتيجهگيري
«انقلاب اسلامي ايران» به رهبري حضرت امام خميني(ره) در اداي تكليف شرعي آناني كه با خدا عهد بسته بودند ـ كه بر سيري ظالم و گرسنگي مظلوم صبر نكرده و تا احقاق حق مستضعفان و تحقق عيني ارزشهاي الهي بر روي زمين لحظهاي از پاي ننشينند.43 در ايران به وقوع پيوست. البته در پرتو همين انگيزه الهي، انقلاب اسلامي تحقق عيني آرمانهاي متعاليي را در درون خود ميپرورانيد كه وجود آنها به تن خسته محرومان و عاشقان ارزشهاي الهي، گرما ميبخشيد. اگرچه براي آگاهي از اين آرمانها طرق متعددي وجود دارد وليكن چشمهسار زلال كلام امام(ره) معمولاً بهترين منبع براي نيل به اين هدف ارزيابي ميشود و به همين سبب در نوشتار حاضر ضمن بررسي مجموعه فرمايشات حضرت امام(ره) سعي شد، اهم آرمانهاي انقلاب استخراج، دستهبندي و عرضه گردند. اين كار دو فايده مهم ميتواند داشته باشد:نخست آن كه: مقاله تذكاري است براي آناني كه سعي دارند با شناسايي خط اصيل انقلاب و معرفي آن به جامعه، از انحراف احتمالي آن ممانعت به عمل آورند.دوم آن كه: آگاهي از اين آرمانها ضمانتي است براي اجراي صحيح برنامههاي آتي انقلاب، چرا كه اصول مورد اشاره همگي جنبه كلي دارند و به عبارتي «راه انقلاب» را در فرداي حياتش به ما نشان ميدهند. اين آرمانها به ما ميگويند كه اگر حضرت امام(ره) در قيد حيات بودند، در قبال مسائل پيش آمده چه سياستي را پيشه خود ميساختند و از اين طريق كمكي هستند براي دست اندركاران اجرايي انقلاب.با توجه به آن چه گفته شد آرمانهاي مورد نظر حضرت امام(ره) را در سه بخش عمده مورد بررسي قرار داديم و به اين نتيجه رسيديم كه امام (ره) ضمن عنايت به «وجه الله»، با واقعگرايي خاص خود، نيازهاي دنيوي و اخروي يك جامعه اسلامي را لحاظ كرده، آرمانهاي متناسب هريك را در طول دوره حياتيشان ترسيم نمودند. به اين ترتيب نخست به حوزه تربيت و فرهنگ پرداختيم، ضمن تأكيد بر دو عنصر فرد و جامعه، آرمان «پرورش انسانهايي فرهيخته در جامعهاي خداپسند» را طرح نموديم كه غايت انقلاب اسلامي را شكل ميدهد. امام(ره) در همين رهگذر به دو حوزه مهم ديگر، يعني سياست و اقتصاد اشاره مينمايند و از تحقق عدالت سياسي و اقتصادي، تأسيس يك جمهوري اسلامي مستقل و مقتدر كه در آن آزاديهاي شرعي براي همگان به منظور پرورش و تهذيب معنوي وجود دارد و گسترش اسلام به تمامي جهان، به عنوان آرمانهاي اوليّه انقلاب ياد مينمايند. نكته قابل توجه آن كه، امام(ره) به صورت تك بعدي انسان و جامعه اسلامي را مورد بررسي قرار نميدهند، بلكه كليه نيازهاي دنيوي و اخروي او را مد نظر قرار داده و سعي مينمايند در ارائه آرمانها، ديدگاهي جامع و مانع را ترسيم كنند. نمودار ذيل ضمن آن كه آرمانهاي انقلاب اسلامي از ديدگاه حضرت امام(ره) را به ما ميشناساند، كليت و وحدت دروني آنها را نيز به خوبي نشان ميدهد.1 ) براي قرائت تاريخچه اين بحث نگاه كنيد به: ـ هانا آرنت، انقلاب، عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمي، 1361.ـ كارل ورت، پيتر، انقلاب، ابوالفضل صادقپور، تهران، زوار، 1348.بقيه در صفحه 41 ـ ارسطو، سياست، حميد عنايت، تهران، بينا، چ4، 1364.
2 ) از جمله كارهاي انجام شده در اين زمينه كه حكم بنيان اوليه بحث انقلاب را دارند ميتوان به كتب ذيل اشاره نمود:ـ مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، تهران، صدرا، 1368.ـ مرتضي مطهري، پيرامون جمهوري اسلامي، تهران، صدرا، بيتا.ـ ابوالفضل عزتي، اسلام انقلابي و انقلاب اسلامي، تهران، هدي، بيتا.ـ عباسعلي عميد زنجاني، انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، تهران، كتاب سياسي، 67.ـ جلال الدين فارسي، انقلاب تكاملي اسلام تهران، آسيا، بيتا.
3 ) از اين جمله حضرت سيدالشهدا استنباط شده است كه فرمودند: «همانا من خود خواهانه و از سر خودخواهي و همچون ستمگران قيام ننمودهام، بل خواهان امر به معروف و نهي از منكر هستم و اين كه بر اساس سيره جدّم، حضرت رسول(ص) حركت نمايم».
4 ) گفتني است كه ديدگاه شيعه نسبت به اهل تسنن در اين زمينه انقلابيتر است، به طوري كه در ميان اهل تسنن هستند فقهايي كه به تحريم انقلاب حكم دادهاند، امّا شيعه قيام عليه حاكم غير الهي را نه تنها جايز بل واجب معرفي كرده است. بدين منظور ميتوان به فتاواي علماي هر دو فرقه در ذيل عنوان «امر به معروف و نهي از منكر» در سطح حاكمان مراجعه نمود.
5 ) شايان ذكر است كه در اين خصوص تحقيقي به قلم آقاي محمد رضا حاتمي در دست بررسي و انتشار است كه تحت عنوان «تئوري انقلاب از ديدگاه اسلام» به تحليل ديدگاه اهل تشيّع و تسنّن پيرامون، «جواز شرعي انقلاب» پرداخته است. مؤلف واژه معادل انقلاب اسلامي را در فرهنگ اسلامي «امر به معروف و نهي از منكر» ميداند.
6 ) صحيفه نور، ج14، ص103.
7 ) ر.ك: مرتضي مطهري، پيرامون جمهوري اسلامي، تهران، صدرا، ص60 و 172 و 174.
8 ) امام خميني، تفسير سوره مباركه حمد، ص5 ـ 74.
9 ) صحيفه نور، ج19، ص215.
10 ) امام خميني(ره): «نقش خانوادهها و [خصوصا] مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسيار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمايت پدران متعهّد به طور شايسته و با آموزش صحيح تربيت شده و به مدارس فرستاده شوند، كار معلمان نيزآسانترخواهدبود».(صحيفهنور،ج15،ص2ـ161)
11 ) امام خميني(ره): «معلم امانتداري است كه غير همه امانتها، انسان امانت اوست... شما بايد اين عدهاي كه در دست شماست [را [تعليم كنيد و اهميت تربيت را از تعليم بيشتر بدانيد». (صحيفه نور، ج14، ص30 ـ 29)
12 ) صحيفه نور، ج14، ص 112ـ3.
13 ) وصيت نامه حضرت امام خميني(ره)، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ص12.
14 ) صحيفه نور، ج2، ص20.
15 ) همان، ج13، ص211 ـ 209.
16 ) همان، ج14، ص 232ـ4.
17 ) امام خميني(ره): «بايد توجه داشته باشيد كه در اين سازمان مسلمانان متعهد حتي يك نفرشان نبايد بيرون بروند، مگر تخلّفاتي بكنند كه اين يك مسأله ديگري است و
44 ) صحيفه نور، ج4، ص157.
45 ) همان، ج20، ص129.
46 ) وصيت نامه سياسي الهي حضرت امام (ره) پيشين، ص13.
47 ) همان، ص21.
48 ) امام خميني(ره): «شما كاري نكنيد كه مردم از شما بترسند، شما كاري بكنيد كه مردم به شما متوجه بشوند... كاري بكنيد كه دل مردم را به دست بياوريد». (صحيفه نور، ج7، ص253)
49 ) امام خميني(ره): «به مسؤولين محترم جمهوري اسلامي ايران براي چندمين بار سفارش ميكنم و اين نصيحت و سفارش من هميشگي است كه... در شرايط كنوني و آيندههاي دور... از بهانهجويي و سنگاندازي و مانع تراشي و كاغذ بازي كه مانع رشد ... ملت دلاور اسلام است، خودداري ورزند». (صحيفه نور، ج19، ص297)
50 ) صحيفه نور، ج18، ص231.
51 ) همان، ج14، ص66 و ج12، ص269.
52 ) همان، ج1، ص120.
53 ) امام خميني(ره): «ما با هيچ ملتي بد نيستيم... اسلام براي همه است، دلسوز براي بشر است...». (صحيفه نور، ج10، ص164)
54 ) حضرت امام (ره) فرمودهاند كه: «ما با هر كس كه به طور انساني رفتار كند ـ ما با او ـ دوستيم». (صحيفه نور، ج10، ص164) و همين قيد دُوَل ستمگري همچون اسرائيل را از آرمان فوق مستثنا مينمايد.
55 ) صحيفه نور، ج7، ص33.
56 ) همان.
57 ) همان، ج7، ص34.
58 ) همان، ج16، ص 30ـ4.
59 ) وصيت نامه سياسي الهي حضرت امام(ره)، پيشين، ص14.
60 ) وصيت نامه سياسي الهي حضرت امام (ره).
61 ) صحيفه نور، ج20، ص128.
62 ) همان، ج4، ص272.
63 ) امام علي(ع): «خداي تعالي به پيشوايان حق واجب گردانيده كه خود را با مردمان تنگدست برابر نهند تا اين كه فقير و تنگدست را پريشانيش فشار نياورد، نگران نسازد». (نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه200، ص664)
64 ) صحيفه نور، ج3، ص84.
65 ) همان، ج7، ص146.
66 ) همان، ج21، ص56.
67 ) امام خميني: «آنها كه دم از اقتصاد ميزنند و زيربناي همه چيز را اقتصاد ميدانند، آنها از باب اين كه انسان را نميدانند يعني چه، خيال ميكنند كه انسان هم يك حيواني است... حيوان هم همه چيزش فداي اقتصادش است. زيربنا [در نظام ما[ توحيد است». (صحيفه نور، ج9، ص72)
68 ) همان، ج21، ص204.