پیوریتن ها و صهیونیزم مسیحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیوریتن ها و صهیونیزم مسیحی - نسخه متنی

نصیر صاحبخلق

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



پيوريتنها و صهيونيزم مسيحى-4

پيوريتن‏ها و صهيونيزم مسيحى

صهيونيزم به‏عنوان پروژه بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس، با انقلاب پيوريتن‏ها در انگلستان كه علاقه زيادى به عهد عتيق (تورات) و يهوديان از خود نشان مى‏دادند مورد حمايت گسترده‏اى قرار گرفت. صهيونيزم مسيحى نام و عنوان حمايت فعالى است كه از سوى مسيحيون از جنبش صهيونيزم به عمل مى‏آيد.51

اين نظريه كه تشكيل دولت يهودى مى‏تواند نشانه‏اى بر بازگشت مجدد مسيح باشد اولين بار در سخنان و نوشته‏هاى اليور كرومول و پاول فلگن هاور از رهبران و تئولوگ‏هاى پروتستان قرن 17 مطرح مى‏گردد.52

در اين رابطه نقش ديكتاتور پيوريتن انگلستان يعنى كرومول نيز بسيار برجسته بود، چرا كه وى در قبال تقاضاها و درخواست‏هاى »مناشه‏بن اسرائيل«53 پيشگويى مذكور را كاملاً محقق كرد و به آنها اجازه استقرار در انگلستان، تنها كشورى كه در آن هيچ يهودى وجود نداشت، را داد.

اين گروه (پيوريتنها)، بعدها كار مهم‏ترى را نيز انجام دادند و طرح »هواداران يهود«54 را در شالوده آمريكا نهادينه نمودند اقدامات پيوريتنها پس از پايان قدرت كرومول در انگلستان پايان نيافت، بلكه ديگران آن را ادامه دادند به طورى كه كارن آرمسترانگ55 - نويسنده مشهور انگليسى - در كتاب خود با نام جنگ مقدس56 مى‏نويسد كه:

»خواسته پيوريتنها در انتقال يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس پس از سال‏هاى 1600 نيز با همان شدت و حدت دنبال مى‏شد.«57

حتى پيوريتن‏ها در سال 1649 كه اجازه استقرار و اقامت يهوديان در انگلستان داده شد، خواستار وساطت جهت انتقال يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس شدند. پيوريت‏ها به محض اينكه محقق شدن پيشگويى »انتشار و استقرار يهوديان در چهار گوشه جهان« را قرين به واقعيت يافتند، نسبت به آغاز دوره مسيح از خود بى‏تابى نشان داده و تصور كردند كه زمان برگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس فرا رسيده است.

البته گفتنى است »كابالائيست‏ها« آنقدر هم ساده و ناشكيبا نبودند. چرا كه آنها مى‏دانستند زمان موعود هنوز فرا نرسيده است و كارهاى زيادى هست كه بايد انجام پذيرد و يا به تعبير آرمسترانگ »اگر در آن زمان يهوديان بدون درنگ به سرزمين‏هاى مقدس بازمى‏گشتند يقيناً بلافاصله از آنجا اخراج مى‏شدند.«58

با اين وجود، پيوريتن‏ها از آن تاريخ، پيوسته خود را منتظر بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس نشان مى‏دادند و در جهت تحقق اين امر، نهايت تلاش خود را مى‏كردند. چنانچه در سال 1666 رخداد مربوط به »ساباتاى سوى«59 در ميان پيوريتن‏ها موجب بروز هيجان گسترده‏اى شد. جامعه يهودى پس از واقعه »سوى«، در خصوص بازگشت به سرزمين‏هاى مقدس بيش از پيش با يك حالت مملو از تمكين رفتار نمود، اما اين مسئله موجب هيچ تأثير منفى و بازدارنده‏اى در شدت اشتياق پيوريتن‏ها در راستاى بازگردانيدن يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس نگرديد.

آرمسترانگ در اين مورد مى‏نويسد:

»اين واقعه نيز پروتستان‏ها انگليس را از ضرورت بازگشت يهوديان به سرزمين صهيون بازنداشت. چرا كه آنها تحت آموزش گسترده و مفصلى در ارتباط با عهد عتيق قرار گرفته بودند و فلسطين را سرزمينى متعلق به يهوديان مى‏انگاشتند و از اين فرضيه خود نيز نمى‏گذشتند.

بدين ترتيب در قرن 18 شاهد سربرداشتن نوعى صهيونيست غير يهودى60 در ميان انگليسى‏ها هستيم كه امروزه اين نحوه نگرش در تراژدى‏هايى كه در خاورميانه به وقوع مى‏پيوندد، نقش بزرگى را ايفا مى‏كند.«61

ضمناً كتاب »دو سفر به قدس«62 نوشته »ناتانيل كروچ«63 كه در سال 1704 به رشته تحرير درآمد يكى از نمونه‏هاى شگفت‏انگيز و بارز »صهيونيزم غير يهودى« است كه در قرن 18 پديدار گرديده است.

همچنين شايان ذكر است كه »كروچ« با به‏كار بردن نام مستعار »روبرت برتون«64 كتاب مذكور را نوشت و در اين كتاب مشاهدات خود را طى دو سفرى كه به سرزمين‏هاى مقدس داشت، بيان كرد.

در اين كتاب بخشى كه بيش از ديگر فصول به آن تأكيد شده بود و بيشترين بازتاب را در پى‏داشت، طرح سخن از »تبديل شدن فلسطين به يك بيابان بى‏آب و علف بود، چرا كه نويسنده يادآور مى‏شود كه سرزمين قدس بنا بر آنچه در عهد عتيق ذكر گرديده است، »سرزمين شير و عسل« بوده، اما وضعيت امروز فلسطين نقطه مقابل تعريفى بود كه در تورات مقدس از آن ياد شده بود، و تنها دليل اين وضعيت اسف‏بار گرفتن اين سرزمين از دست صاحبان اصلى آن يعنى يهوديان است« كروچ تنها شرط تبديل صرف سرزمين مقدس به سرزمين شير و عسل را بازپس گيرى آن توسط يهوديان مى‏داند.

كتاب مذكور بسيار مورد پسند مردم واقع گرديده و توانست نحوه نگرش جامعه انگلستان به سرزمين‏هاى مقدس را به‏طور قابل توجهى تحت تأثير قرار دهد.65

به‏هر حال اين هواداران و سمپاتيزانى يهودى كه برخواسته از سنت‏هاى پيوريتن بود در قرن 20 صهيونيزم مسيحى را به‏وجود آورد.

شايد ديدگاه »جوسياودگ وود«66 يكى از نمايندگان مجلس بريتانيا و يكى از شخصيت‏هاى معروف صهيونيزم - مسيحى، در شناخت و فهم مبانى فكرى اين جريان نمونه خوبى باشد. وى كه خود رإ؛ ّّ7 خانواده‏اى پيوريتن‏زاده شده بود، در راستاى ايجاد يك دولت يهودى در فلسطين هر آنچه را كه از دستش ساخته بود به عمل آورد.67 وى ضمن اتفاق نظر با جابوتينسكى صهيونيست، نوعى راديكاليزم را به نمايش گذاشته و از مبارزه مسلحانه يهوديان دفاع نموده بود.

وى جهت يافتن منابع حمايت از دولت يهودى ضمن سفر به آمريكا يا با ويلسون رئيس‏جمهور آمريكا ديدار نموده و تلاش كرده بود تا آمريكا را در آن شرايط زمانى پرفشار وارد معامله خاورميانه نمايد. ودگوود، به‏عنوان يك نمونه كامل از يك صهيونيست - مسيحى در قرن 19 از نژادگرايى انگلوساكسون كه در روند يهودى شدن قرار گرفته بود، حمايت مى‏كرد. اين سخنان وود كه »در يك طرف عهدى كه خداوند با قوم برگزيده خود بست يهوديان، و در طرف ديگر انگلوساكسون‏ها قرار دارند«68 و يا »با بازپس‏گيرى فلسطين توسط يهوديان از (كوه) صهيون نورى پديدار خواهد گرديد«69 از جمله شاهد مثال‏هاى انديشه انگلوساكسون او با منشأ پيوريتنى است. اين نحوه هوادارى از يهوديان كه در سنت‏هاى انگليسى و آمريكايى وجود دارد يكى از دلايل حمايت اين دو قدرت از صهيونيزم است.


بخش پنجم
پروتستان‏ها و صهيونيزم مسيحى

همان‏گونه كه پيشتر نيز اشاره شد مسيحيت صهيونيستى در ميان پروتستان‏ها پديدار شد و از جانب آنان تلاش زيادى براى بازگردانيدن يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس انجام پذيرفت.70 به زعم بعضى از منابع، از جمله منابع يهودى حركت پروتستانتيزم و آغازگر آن مارتين لوتر حركتى يهودى‏گرايانه توسط فردى يهودى بود. افراد يهودى‏اى مثل »آبراهام فاريسول«71 كه لوتر را يهودى پنهان‏كار متجددى معرفى مى‏نمود كه تلاش داشت تا حقيقت دين و عدالت را استوار سازد و نوآورى‏هاى او را اقدامى در راستاى بازگشت به يهوديت اعلام مى‏دارند.72 به همين جهت نيز حركت اصلاحى آغاز شده توسط لوتر از سوى يهوديان خدمتى در راستاى تئولوژى دينى يهود مبنى بر آماده‏سازى زمينه تحقق بهشت زمينى كه لازمه آمدن مسيح بود تلقى نمودند و او را فردى مى‏انگاشتند كه ضمن متمايل نمودن مسيحيان به ترك انديشه‏هاى (به اصطلاح) غلط خويش آنها را نجات داده و در راستاى آمدن مسيح اقدام به پيراستن راه مى‏نمود.73

ضربه ويرانگرى كه توسط لوتر به كليساى كاتوليك وارد شد از سوى يهوديان مورد حمايت قرار گرفت.74 چرا كه بنا به گفته »خاخام كابالائيست آبراهام. ب - اليزرها - لوى«75 »لوتر در پنهان يهوديى بود كه تلاش مى‏كرد تا آرام آرام مسيحيان را به انعطاف وادارد«76 و اين تلقيات بود كه موجب شد تا مارتين لوتر از سوى كليساى كاتوليك فردى نيمه يهودى اعلام شود.

پروتستان‏ها با وابستگى به عهد عتيق (تورات)، اعتقاد به بازگشت مسيح و حق حكومت يهوديان بر دنيا را پذيرفتند. براساس اعتقاد پروتستانى، پس از تحقق شروط پيش‏بينى شده در كتاب مقدس يعنى تشكيل دولت يهود در سرزمين‏هاى مقدس و در اختيارگيرى قدس و ساخت معبد مقدس، عيسى موعود باز خواهد گشت و اين بار يهوديان به وى ايمان خواهند آورد و تحت رهبرى عيسى مسيح از قدس بر جهان و ديگر ملت‏ها حكومت خواهند نمود77 و در اثناى حكومت يهوديان دنيا پروتستان‏ها نيز مورد مهر و محبت قرار خواهند گرفت و به ثروت‏هاى چشم‏گيرى دست خواهند يافت اما واقعيت امر اين بود كه مسيح موردنظر يهوديان با مسيح مسيحيان متفاوت بود. آنها به حضرت عيسى (موعود مسيحيان) باور نداشتند و به همين جهت نيز اقدام به قتل او نمودند و بر اين باور خود نيز باقى بوده و هستند. اما على‏رغم اين واقعيت آنها (يهوديان) و شخصيت‏هاى سرشناس آنها به‏طور ضمنى اين اعتقاد مسيحيان را پذيرفته و هيچ عكس‏العملى در خصوص اين باور و اعتقاد پروتستان‏ها كه خلاف نظر و اعتقاد يهوديان است از خود نشان ندادند و با خوشحالى و شعف نظاره‏گر حمايت پروتستان‏ها از طرح و نظريه بازگشت مسيح شدند.78

انديشه بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس (ارض موعود) نيز بر مبناى پيش‏گويى‏هاى كتاب مقدس (عهد عتيق) در دوران پسين اصلاحات از سوى دين‏مداران پروتستان و خصوصاً پيوريتن‏هاى انگليسى مقبوليت قابل توجهى يافت. اين تلقى از بازگشت، از قرن 16 از انگلستان به ساير نقاط اروپا نيز تسرى پيدا كرده و به ويژه پس از قرن 17 در امريكا بسيار قدرتمند شد.

كسانى كه در رأس اين سلفى‏گرى مسيحى بودند از روساى دولت‏ها خواستار اقدامات سياسى در خصوص بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس شدند. البته اين اقدامات تا قرن 19 هيچ نتيجه علمى‏اى به‏بار نياورد اما در اين سده در ساختار اين حركت تغييراتى به‏وجود آمد و فعاليت و تحركات مسيحيان ياد شده در ارتباط با بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس بيش از پيش افزايش يافت.79

در اواخر قرن 19 مسيحيان پروتستان جهت تحقق پيشگويى ياد شده پيشنهادهايى را مطرح نمودند.80 همچنين بعضى از مذاهب پروتستان كه در اين قرن به‏وجود آمدند ايده بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس كه برگرفته از پيشگويى‏هاى عهد عتيق بود را به صورت پايه و بنيان انديشه‏هاى خداشناسى خود درآورند از جمله فرق و مذاهب پروتستان قابل ذكر در اين رابطه عبارتند از:

بخش ششم
مذاهب پروتستان صهيونيست - مسيحى

1. مذهب برادرى پليموس:81

اين مذهب توسط جان.ن.داربى82 بنيانگذارى شد و دكترين مبتنى بر كهانت‏هاى كتاب مقدس در خصوص بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس را پذيرفت. بر مبناى اين دكترين متعاقب بازگشت و رجعت عيسى مسيح(ع) او و يهوديان وابسته به او از قدس بر كل جهان حكومت خواهند كرد. بسيارى از كليساهاى پروتستان بنيادگرا اين نظريه را پذيرفته و از آن پاسدارى نموده‏اند.83

2. ادونتيستها:

اين فرقه در سال 1830 در آمريكا پايه‏گذارى شد و به مرور زمان خود به فرقه‏هاى مختلفى تقسيم شد. بسيارى از اقليت‏هاى مذهبى (وابسته به آن) از بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس حمايت نموده و مى‏نمايند84 ادونتيسم نهضت مشابه نهضت‏هايى مثل ايرونيگ85 و داربى86 بود و به‏عنوان مشابه آمريكايى آنها سربرداشت. مؤسس آن ويليام ميلر87 (1782-1894) كشاورزى انگليسى بود. او تحصيلات رسمى نداشت، اما كليه نوشت‏جاتى را كه به آنها دسترسى داشت خواند. او مطالعه مشتاقانه‏اى بر روى كتاب مقدس به ويژه كتاب دانيال و مكاشفه، انجام داد و به بازگشت حتمى مسيح قانع شد. او بازگشت مسيح را طبق فرازهايى از كتاب مقدس مانند رساله دوم پطرس 10-8:3 و دانيال 14:8 و 27-24:9 براى سال 1843 پيش‏بينى نمود و در سال 1841 اين نظريه خود را منتشر نمود. با عدم تحقق پيشگويى، انشعاب در اين جريان كليسايى آغاز گرديد. از جمله اين جريان‏هاى كليسايى مى‏توان به شاخه‏هاى ادونتيست‏هاى تبشيرى، كليساى مسيحى ادونت، كليساى خدا و عيسى مسيح اشاره داشت.

بزرگ‏ترين گروه به ظهور رسيده از اين نهضت ادونتيست‏هاى روز هفتم مى‏باشد. علت اين‏كه آنها را ادونتيست‏هاى روز هفتم مى‏نامند اينكه آنها روز هفتم مراسم دينى خود را در روز شنبه برگزار مى‏كنند و مى‏كوشند كه در آن روز از كارها دست بكشند ويژگى‏هاى خاص اين نهضت از جمله اعتقاد به سلطنت هزارساله مسيح، نگهدارى سبت و قوانين مربوط به رژيم غذايى و دقت در عشريه، مسيحيت اوليه‏اى كه رنگ يهوديت داشته است را به‏خاطر مى‏آورد.88

3. مورمون‏ها:

اين فرقه در سال 1830 در آمريكا و توسط فردى به نام جوزف اسميت89 (1805-1844) پايه‏گذارى شد. وى در بخش »ويندسور«90 واقع در ايالت »ورمونت«91 به‏دنيا آمد. وى سواد و معلومات چندانى نداشت. هر چند كه وى از سوى پيروان خود يك پيامبر قلمداد مى‏شد، اما رقباى او وى را غالباً كلاهبردار و نيرنگ‏باز معرفى مى‏كردند وجه تسميه اين فرقه از نام (به اصطلاح) فرشته‏اى به‏نام مورونى92 كه اسميت ادعا مى‏كرد در مقابل او ظاهر شده و به او مأموريت تأسيس مجدد كليساى مسيح در آخرين روزهاى جهان را داده است برگرفته شده است. اين فرقه نيز به بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس و ضرورت اين امر به عنوان يكى از شروط بازگشت مسيح معتقد بوده و از آن دفاع مى‏كرد. در سال 1841 »اورسون هايد«93 مبلغ مورمون به قدس اعزام شد. وى در آنجا ضمن نيايش صهيونيستى تعلق كليه سرزمين‏هاى مقدس به يهوديان را با فرياد در كوه زيتون اعلام داشت.94

4. كريستا دلفيان95

اين مذهب جديد پروتستان در سال 1844 توسط جان توماس96 نويسنده كتاب Elpis Isvael پايه‏گذارى شد. اين مذهب و معتقدين به آن علناً از بازگشت يهوديان به سرزمين‏هاى مقدس حمايت مى‏كردند و يهوديان را نيز مورد حمايت عملى قرار مى‏دادند. به‏طورى‏كه يكى از پيش‏كسوتان صهيونيزم به‏نام »هيبات صهيون«97 نيز مورد حمايت آنها بوده است.98

5. طريقت يهودى مسيحى99

اين فرقه در انگلستان پديدار گرديده و يك طريقت و يك كيش100 است و تحت عنوان church of God Buitish-Israel فعاليت مى‏نمايد.101 علاوه بر اين‏ها نهاد چندين نهاد سازمانى مسيحى طرفدار اسرائيل وجود دارند كه در جهت تقويت و تحكيم موقعيت رژيم صهيونيستى فعاليت مى‏نمايند كه در بخش بعد به آن اشاره مى‏كنيم:

بخش هفتم
سازمان‏ها و نهادهاى صهيونيستى مسيحى

1. سفارت بين‏المللى مسيحيت اورشليم (قدس)102

نام اختصارى آن ICEJ است. در آخرين هفته سپتامبر سال 1980 و بعد از اينكه 13 كشور سفارتخانه‏هاى خود را در اين شهر تعطيل نمودند تأسيس گشت.103 اين واقعه پس از اشغال غير قانونى بخش شرقى بيت‏المقدس و اعلام آن به‏عنوان پايتخت اسرائيل كه مورد اعتراض افكار عمومى دنيا قرار گرفت، به وقوع پيوست. اين تشكيلات با هدف طرح حمايت مسيحيت در اعلام قدس به‏عنوان پايتخت اسرائيل به‏وجود آمد.104 سفارت بين‏المللى مسيحيت اورشليم سازمانى است مركب از »بخشوده‏شدگان« و »هزاره‏گرايان«105. ICEJ بنيان‏گذار و مؤسس كنگره‏اى است با نام »كگره مسيحى - صهيونيستى«. در اجلاس‏هاى اين كنگره هيأت‏هاى مسيحى و اسرائيل شركت نموده و در ارتباط با اهداف و برنامه‏هاى سازمانى به تصميم‏گيرى مى‏پردازند. ICEJ مورد حمايت دولت اسرائيل بوده و كليه نخست‏وزيران رژيم صهيونيستى از بدو تأسيس در كليه جلسات اين سازمان شركت نموده و سخنرانى مى‏كنند.

ICEJ معتقد است كه اوامر خداوند را به‏جاى مى‏آورد و در جهت جامه عمل پوشانيدن به پيشگويى‏هاى كتاب مقدس تلاش مى‏نمايد. به‏عنوان مثال اظهارات »جان وان در«106 مسيحى - صهيونيست آلمانى در اولين كنگره مسيحى - صهيونيستى مبنى بر اين‏كه: »اينكه اسرائيلى‏ها چه مى‏خواهند اصلاً اهميت ندارد. آنچه خداوند مى‏گويد براى ما اهميت دارد! خداوند آن سرزمين‏هاى را به يهوديان اعطا نموده است.107

بيانگر نوع نگرشى اين سازمان به موضوع است. اين سازمان داراى نگرشى به شدت ضد اسلامى است. به‏عنوان مثال در بخشى از خبرنامه منتشر شده توسط بخش كنسول‏گرى سفارت بين‏المللى مسيحيان پيترزبورگ108 چنين آمده است:

»عليه روح اسلام دعا كنيد، ارواح شيطانى اسلام، مسؤول گرفتارى‏هاى ذيلند:«

الف. اسارت معنوى جهان عرب؛

ب. افزايش احساسات ضد سامى در سراسر جهان؛

ج. موضع خصمانه عليه اسرائيل در اغلب كشورهاى خاورميانه و ملل ديگر جهان كه اكثراً مسلمان هستند؛

د. استفاده از نظريه حق‏السكوت نفتى عليه كشورهايى كه در جهان طرفدار اسرائيل مى‏باشد؛

ه''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''. اين تمسخرى بزرگ عليه خداوند است... كه مسجد مسلمانان در مقدس‏ترين محل در قله موريان109 قرار داشته باشد. اين براى ساير عبادت‏گاه‏ها و معابد مقدس خفت است؛

و. اين اسلام است كه طى ده ساله اخير در انديشه از بين بردن مسيحيان بوده و اين مسلمانان بوده‏اند كه در لبنان صدها هزار مسيحى را كشتار كرده‏اند.«110

اين تشكيلات همچنين مخالف تشكيل دولت فلسطين در سرزمين‏هاى (به اصطلاح) ارض موعود بوده و سومين كنگره مسيحى - صهيونيستى برگزار گرديده ICEJ تشكيل چنين دولتى را در سرزمين‏هاى اشغالى محكوم نموده است.111 اين سازمان همچنين مخالف هرگونه قرارداد و هرگونه درخواست نماينده فلسطين است كه موجب ناخشنودى اسرائيل گردد و يا (به اصطلاح) حقوق اسرائيل در آن ناميده گرفته شود.

اكثريت اعضاى ICEJ مخالف برخورد معتدل اسرائيل (با فلسطينيان) هستند و از صهيونيزم تلقى‏اى افراطى دارند.

ICEJ با هدف خدمت به آرمان‏هاى صهيونيزم در سطح دنيا برنامه‏هاى وسيعى را تهيه ديده و در دست اجرا دارد. بيشترين فعاليت‏هاى سفارت مذكور در خارج از اورشليم توسط كنسولگرى‏هاى آن كه براى اجراى برنامه وسيعى به حمايت از اسرائيل تجهيز گرديده، انجام مى‏گيرد. اين كنسول‏گرى‏ها اداره امور سمينارها، سازماندهى فعاليت‏هايى كه براى افزايش فروش محصولات اسرائيل به عمل مى‏آيد، دعوت به سخنرانى از سازمان‏هاى صهيونيستى، سازماندهى تورهاى مسافرتى، تهيه پيشنهادات براى نوشتن نامه به نمايندگان كنگره و چاپ خبرنامه‏ها و مقالات را برعهده دارند. علاوه بر اين تأمين مالى و حمايت از گروه‏هاى دعا براى اسرائيل يكى ديگر از فعاليت‏هاى اين كنسولگرى‏هاست. در حال حاضر دفتر اين كنسول‏گرى در ايالات متحده آمريكا مشغول فعاليت‏اند.112 علاوه بر آمريكا اين سفارت در كشورهاى برزيل (دو كنسول‏گرى) كانادا كلمبيا، هندوراس، فيليپين، نپال، استراليا، ايسلند جنوبى و نيوزيلند نيز داراى كنسول‏گرى است.113

ICEJ از چهار گوشه دنيا مسيحيان بنيادگرا را در قالب تورهايى به سياحت اسرائيل (و تماشاى بخشى از شريعه غربى) مى‏برد. اين تشكيلات همچنين ضمن اقدامى هماهنگ با دولت اسرائيل در تعطيلات عيد سايه‏بان‏هاى114 يهوديان، تورهايى منظم تشكيل داده و هر ساله هزاران مسيحى را به اينجا مى‏آورد. اين تشكيلات كه پيام‏هاى خود را به واسطه اين تورها در سطح جهان مطرح مى‏نمايد در عين حال از كوچ يهوديان از كشورهاى عربى و كشورهاى اتحاد شوروى سابق به اسرائيل حمايت مى‏كند.

همچنين ICEJ تأمين كننده كمك‏ها و فعاليت‏هاى اجتماعى است. مثل ايجاد شهرك‏هاى مهاجرنشين در اسرائيل. البته اين امر تنها اقدام اين تشكيلات نبوده بلكه ICEJ از محل كمك‏هاى جمع‏آورى شده خود از كليساهاى اتريش، نيوزيلند، آلمان و آمريكا از گروههاى تروريست اسرائيل كه با هدف ويران‏سازى مكان‏هاى مقدس اسلامى فعاليت مى‏نمايند، نيز حمايت به‏عمل مى‏آورد.

اين تشكيلات كه مورد تأييد علنى حكومت اسرائيل است و داراى مقام و موقعيت بسيار بالايى در قدس است، مركز تظاهرات مسيحى - صهيونيست‏ها نيز هست.

بسيارى از ديگر سازمان‏هاى مسيحى - صهيونيستى از سياست‏هاى آن تبعيت مى‏نمايند و در خصوص خاورميانه به تحليل‏هاى مسيحى آن اعتماد دارند.

همچنين ICEJ در حال انتشار مجله‏اى به عنوان »گزارش خاورميانه«115 است. اين مجله در خصوص وقايع خاورميانه از موضعى جانبدارانه از اسرائيل برخوردار است. بعضى از عناوين اين مجله عبارتند از:

»وظيفه نابودى يهوديان را عرفات به جاى هيتلر برعهده گرفت«116

»مسئله خاورميانه و مسئله فلسطين محور صلح منطقه نيست«117

»توطئه جنگ عليه اسرائيل: اتحاد ايران، عراق، سوريه و ساف«118

مجله مذكور بين دولت خودمختار فلسطين و سازمان آزادى‏بخش فلسطين: هيچ تفاوتى قائل نبوده و تلقى يكسانى از حكومت فلسطين و سازمان‏هاى تروريستى دارد.

2. بنياد معبد مقدس اورشليم119

نام اختصارى آن JTF است و هدف آن تخريب مسجدالاقصى و قفبتّه‏الصخره و به‏جاى آنها ايجاد سومين معبد يهودى است. با اين هدف از گروه‏هاى افراطى يهودى حمايت به عمل مى‏آورد.

اين بنياد از سوى »ترى ريسن هو«120 كه خود از فرقه مسيحى /burn-again/ (تولد نوين) است بنيان‏گذارى شده است. وى داراى تابعيت مضاعف آمريكايى اسرائيلى است.

سخنگوى بين‏المللى اين بنياد فردى است با نام »استانلى گولد فوت«121 كه در عين حال يكى از اعضاى قديمى stern Gang است.

Stern Gang يكى از اولين گروه‏هاى چريكى يهودى بود كه در صدد تخليه فلسطين از انگليسى‏ها و ايجاد و برپايى دولت اسرائيل بوده و در اين رابطه اقدامات و عمليات تروريستى بسيارى داشته است.

اين تشكيلات اعراب را اعم از پير و جوان، زن و مرد به قتل مى‏رساند حتى هتل داوود شاه را بمب‏گذارى كرد.

اين گروه‏ها تنها از سوى اولين نخست‏وزير اسرائيل يعنى ديويد بن گوريون مورد سرزنش قرار گرفت.

استانلى گلدفوت على‏رغم تكذيب ICEJ دريافت كمك مالى توسط JTF از آن سازمان را مورد تأييد قرار مى‏دهد. وى جهت جمع‏آورى كمك از مسيحيان آمريكا به اين كشور سفر كرده بود و در اين كشور در بسيارى از برنامه‏هاى راديويى مسيحى شركت جسته و در كليساها سخنرانى نموده بود.

كمك‏هاى ساليانه جمع‏آورى شده توسط بنياد مذكور به‏عنوان مثال تنها در سال 1986 بر يكصدميليون دلار بالغ بوده است.122

علاوه بر گلدفوت و »ريسين هوو« بسيارى ديگر از رهبران فرقه مسيحى بخشوده‏شدگان اوينجليك آمريكا براى JTF كار مى‏كنند.

3. انجمن آمريكايى اتحاديه يهوديان و مسيحيان123

يكى ديگر از سازمان‏هاى ايجاد شده توسط ريسن‏هوو، انجمن آمريكايى اتحاد يهوديا

.yenimasonik /org .Harun yahya .www .51

52. همان منبع پيشين.

.Menasseh Ben Israel .53

.Judaizer .54

.Karen Armestrong .55

.Holy war .56

,the crusades andtheir Impact on todays world :Holy war ,Karen Armestrong .57

.p.349 ,London:macmilan 1988

58. همان منبع.

.sabetay sevi .59

.Non-jewish zionism .60

.p.349 ,Holy war ,Karen Armestrong .61

.Two Journeys to jerusalem .62

.Nataniel crouch .63

.Robert Burton .64

65. همان منبع، صص349-350.

.Josiah wedg wood .66

.yeni Masonik puzeni .67

:New Jersey ,wedgwoodand the jews :our Great solicitor ,Stein .Joshua B .68

.p.39 ,1992 ,Associated universitypress

.p.38 ,Ibid .69

.yeni Masonik dezeni .70

.Abraham Farissol .71

.p.585 ,vol.11 ,Encyclopedia Judai .72

73. همان منبع، ج11، ص1426.

74. همان منبع، ج11، ص584.

.Eliezer he-levi .Abraham B .75

76. همان منبع، ج14، ص21.

.yeni masonik duzeni /Harun yahya.org .www .77

78. همان منبع.

.org.tr .yurt disi mgv .79

80. همان منبع.

.Playmouthe Brethren .81

.Darby .N .John .82

.pp.1036,1152-1153 ,16 .vol ,Encyclopedia Judaica .83

.pp.1152-5-3 ,vol.16 ,Encyclopedia Judaica .84

گفتنى است تا كنون از اين فرقه 11 فرقه مذهبى منشعب گرديده است، تكاپوى 2000، تجزيه حيات معنوى، صفحه414.

.Irving .85

.Dardy .86

.William Miller .87

88. جهان مسيحيت انبار مولند، ترجمه باقر انصارى و مسيح مهاجرى، ص297.

.Joseph Smith .89

.windsor .90

.vermont .91

.Moroni .92

.orson Hyde .93

94. همان منبع.

.christadelphians .95

.John Thomas .96

.Hibbatzion .97

98. همان منبع.

.Judeo-christian .99

.cult .100

.54.com .net work .www .101

.International christian Embassy Jerusalem .102

103. سازمان‏هاى يهوديان آمريكا و اسرائيل، ص391.

.dostanadolu.net .104

.Milenyalist .105

.Jan vander .106

.dostanadolu.net .107

.Pittsburgh .108

.Morian .109

110. سازمان‏هاى يهوديان آمريكا و اسرائيل، ص391-392.

.dostanadolu.net .111

112. سازمان‏هاى يهوديان آمريكا و اسرائيل، ص393.

113. جهت كسب بيشتر مى‏توانيد به سايت christian Embassy jerusalem international مراجعه فرمايند.

Fest of The tabernacles .114اي و .succoth

.middleEast Digest .115

116. جون 1997.

117. ژانويه 1997.

118. مارس 1997.

.JERUSALEM TEMPLE FOUNDATION .119

.Terry Reisenhoove .120

.Stanle Gold foot .121

.Dostanadolu .122

.The American Forum for Jewish-chritioncooperation .123

.christian finds of the Israel communityDevelopment .124

.dostanadolu .125

126. سازمان‏هاى يهوديان آمريكا و اسرائيل.

127. همان منبع، ص391.

.Jack van Imp .128

.pat Rabertston .129

.Jerry Falwell .130

131. همان منبع، ص393.

132. تكاپوى 2000، ص420.

.Bible-belt .133

.Evangelical .134

.net work.54.com/Hide .135

.Pentecostal .136

137. مجله اكونوميست (the Econmist)، شماره 6، مورخ آوريل 2002، ص47.

138. در مقام مقايسه گفتنى است كه در همان فاصله زمانى ياد شده كمك‏هاى مالى دريافت شده توسط صحراى جنوبى آفريقا، آمريكاى لاتين و كارائيب بالغ بر 62 497 800 000 دلار بوده است.

.yautasi.mgv.org.Tr/hiristiyons,yonistler .139

140. همان منبع.

.Milenyalist .141

.145 ,Halsell .142

.Ralph Reed .143

144. منبع پيشين.

.Halsell 47 .145

146. همان منبع پيشين.

147. همان منبع.

/ 1