شماره مقاله:302
آقْچورا، يوسف (1293-1354ق/1876-1935م)، نويسنده، روزنامهنگار، مورخ و سياستمدار
ترک. وي در شهر سيمبيرسک (اُليانوفسک کنوني)، واقع بر کرانة راست رود ولگاي ميانه،
زاده شد. پدرش حسن افندي، کارخانة پارچهبافي داشت. دوساله بود که پدرش درگذشت. در
هفت الگي (1300ق/1883م) همراه مادرش به استانبول رفت. پس از گذراندن دورة تحصيلات
در مدرسة نظام (حربيّه) (1314ق/1896م) عضو ستاد ارتش شد، اما به سبب گرايش به جنبش
ترکهاي جوان از ارتش اخراج و به طرابلس غرب تبعيد گرديد. آنگاه به پاريس گريخت و در
مدرسة علوم سياسي به تحصيل پرداخت (1317ق/1899م). سپس به روسيه رفت و در «مدرسة
محمدية» شهر قازان تدريس تاريخ، جغرافيا و ادبيات ترک را به عهده گرفت. در همان حال
در نهضت سياسي «اتفاق مسلمانان روسيه» به فعاليت پرداخت و از همانجا با روزنامة
«ترجمان» همکاري کرد (ترک آنسيکلوپديسي، ترک ديلي و ادبياتي آنسيکلوپديسي). پس از
اعلام مشروطيت دوم در عثماني (1326ق/1908م) به استانبول بازگشت و در «آکادمي حرب» و
«دارالفنون» اين شهر به تدريس تاريخ سياسي پرداخت. آقچورا در استانبول انجمن ترک را
بنياد گذاشت (1329ق/1911م). اين انجمن نشريهاي به نام «تورک يوردو» (ميهن ترک)
منتشر ميکرد که اقچورا سردبير آن بود و محتملاً در روسيه بيشتر از ترکيه خواننده
داشت (ووسينيچ، 204). مدتي نيز با عنوان نمايندة هلال احمر براي مبادلة اسرا به
روسيه رفت (ترک ديلي و ادبياتي آنسيکلوپديسي). در جنگهاي رهايي بخش ملي به آناتولي
رفت و به «حزب ملّي ترک» (ملّي ترک فرقهسي) پيوست (ترک آنسيکلوپديسي). در
1324ق/1925م در مدرسة حقوق در شهر آنکارا به تدريس تاريخ سياسي پرداخت. در ذيحجّة
1349ق/آوريل 1931م از سوي آتاتورک مأمور تشکيل انجمن تاريخ ترک شد و خود به رياست
آن تعيين گرديد. در 1342ق/1924م از استانبول و در 1354ق/1935م از شهر قارص به
نمايندگي مجلس برگزيده شد.
آقچورا از ناسيوناليستهاي فعّال و متفکر ايدهآليست و از هواداران پانتورانيسم بود
و به اين مسلک به عنوان آرماني فرهنگي مينگريست. او خواهان اتحاد همه ترکها خاصه
ترکهاي روسيه بود. خالده اديب آديوار نويسندة ترک (1302-1384ق/1885-1964م)، در
خاطرات خود مينويسد: پانتورانيسم که مفهوم وسيعتري از ناسيوناليسم دارد، با
ضياگوکالپ و نويسندگاني چون احمد آقايِف و يوسف آقچورا پا به جهان گذاشت (ووسينيچ،
201). وي در 1354ق/1935م هنگامي که نمايندة مردم شهر قارص در مجلس بود درگذشت (ترک
آنسيکلوپديسي).
آقچورا در زمينة علمي نيز فعاليت ميکرد و تأليفاتي در تاريخ و سياست دارد که برخي
عبارتند از: «خاطرات زندان» ، «وضع کنوني تاتارهاي مسلمان روسيه و ارمانهاي آنان» ،
«جريانهاي سياسي اروپا» ، «سالنامة ترک» (1928). «دوران فروپاشي امپراتوري عثماني »
(1940)، «سه نوع سياست »، «مسألة شرق» ، «درسهايي از تاريخ سياسي» (6 ج).
مآخذ: ترک آتسيکلوديسي؛ ترک ديلي و ادبياتي آنسيکلوپديسي؛ ووسينيچ، وين، تاريخ
امپراتوري عثماني، ترجمة سهيل آذري، تبريز، 1346ش؛ نيز:
Seyit Kemal Karaalio?lu, Resimli Türk Edebiyatçilar s?zlu?u, Istanbul, 1982.
جعفر شمار