مرگ طبيعى ومرگ ارادى - زن در آیینه جمال و جلال نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زن در آیینه جمال و جلال - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی؛ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‌ و ت‍ن‍ظی‍م:‌ م‍ح‍م‍ود ل‍طی‍ف‍ی‌؛ وی‍رایش: س‍ع‍ی‍د ب‍ن‍دع‍ل‍ی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرگ طبيعى ومرگ ارادى

انسان يك زندگى و مرگ طبيعى دارد كه در آن، با حيوانات و حتى گياهان شريك است، زيرا كه انسان داراى حركت، تخيل، توهم، تغذيه، نمو و مانند ان است كه بعضى مشترك بين انسان وگياهان و برخى ديگر مشترك بين انسان و حيوان است. بودن اينها دليل بر حيات طبيعى و از نبود انها تعبير به مرگ طبيعى مى شود. اينها نشانه كمال نيست مگر در حد كمال گياهى يا كمال حيوانى. براى اسنان مرگ و زندگى ديگرى نيز وجود دارد كه در اختيار خود اوست،انسان مى تواند با سوء اختيار وانتخاب بد، خود را بميراند ويا با حسن اختيار وانتخاب نيك، خود را زنده كند. قرآن كريم از كسانى كه باسوء اختيار، خود را مى ميرانند به عنوان كافر ياد مى كند، يعنى كسى كه حيات معنوى را از دست داده يا در جهت فراهم كردن حيات معنوى گامى بر نداشته يا در مقام دفع و رفع آن بر آمده، يا بعد از دسترس به آن، سقوط كرده است، نظير آنها كه معاذ الله بعد از اسلام مرتد مى شوند اينها مرگهايى در اثر سوء اختيار است. گاهى نيز انسان قبل از اين كه بميرد با انتخابى نيك، خود را مى ميراند. آن كه مى گويد: بار ديگر من از انسانيت مى ميرم واز فرشته شدن سر برمى آورم، (1) ناظر به اين مرگ اختيارى است كه انسان به حسن اختيار مى ميرد. اين گونه از مرگها زمانى تحقق مى يابد كه انسان بتواند غرايز خودخواه وخودكام را بميراند وخوى درندگى ومنيت طلبى را درهم بكوبد وچنانچه اين خوى غرور وخودخواهى را در هم كوبيد وبا حسن اختيار خود، از چنگال حيوانيت نجات يافت، مرگ نيكى كه با اين كيفيت به دست آمده، موت ارادى نام دارد ودر اين حد است كه انسان به مرز فرشته ها راه پيدا مى كند. اين مطلب در بعضى از كتابهاى فقهى نظير كتاب شريف جواهر و عروه و در احكام روزه هاى مستحبى ذكر شده است كه:

در فضيلت روزه، همين بس كه انسان شبيه فرشته مى شود. ائمه معصومين سلام الله عليهم با مخاطبين خود به گونه هاى مختلف سخن گفته اند، گاهى فرموده اند: روزه بگيريد تا از درد گرسنگى مستمندان، باخبر بشويد، اين تعليل براى افراد بسيار ضعيف است، چرا بايد از احوال آنها بى خبر بود تا در ماه مبارك رمضان، آن هم در اثر احساس گرسنگى از آنان ياد كنيم؟ گاهى نيز مى فرمايند روزه بگيريد تا در اثر فشار تشنگى و گرسنگى، به ياد گرسنگى وتشنگى قيامت باشيد، اين تعليل براى متوسطين است، چرا در ايام سال از قيامت غفلت كنيم تا با فشار گرسنگى و تشنگى به ياد معاد باشيم؟ گروه ديگر، كسانى هستند كه روزه مى گيرند تا در حد فرشته ها قدم بردارند ومى گويند: تو فرشته شوى ار جهد كنى از پى آنك برگ توت است به تدريج كنندش اطلس انسان بزرگتر از آن است كه وقت خود را به خوردن وآشاميدن صرف كند، ارزش او بالاتر از آن است كه براى خوردن، زندگى كند. البته اين كه فرموده اند نخوريد تا فرشته بشويد يعنى مطلق تصرفات گياهى وحيوانى را ترك كنيد، تا فرشته منش باشيد. اگر در جهان طبيعت، يك برگ توت به كارگاه كرم ابريشم راه پيدا كند حرير وپرنيان مى شود، چگونه يك آسان فرشته نشود. در صورتى كه مى تواند برتر از فرشته ها قدم بردارد. بنابراين گروه سوم كسانى هستند كه با حسن اختيار، مرده اند وبا مرگ ارادى از عالم حيوانى ونباتى چشم پوشيده اند. چه اين كه گاهى انسان با سوء اختيار خود مى ميرد، نظير آياتى كه كافران را مرده مى داند ويا وجود مبارك حضرت اميرسلام الله عليه درباره عالم بى عمل مى فرمايد: «ذلك ميت اچحياء» (2) يعنى داناى بى عمل در بين زنده ها، يك جنازه عمودى است. فرق او با ساير اموات در اين است كه آنها جنازه افقى روى زمين هستند واين جنازه عموى روى زمين است وگرنه هر دو مرده اند. عالم بى عمل، مردارى چون ساير مرده ها است. و در انتخاب هريك از اين دو مسير زنها و مردها مختارند، هر كسى كه راه بهتر را انتخاب كند و زودتر طى كند، موفق تر خواهد بود.

1- مثنوى معنوى مولوى، دفتر سوم:




  • از جمادى مردم ونامى شدم
    مردم از حيوانى و آدم شدم
    حمله ديگر بميرم از بشر
    تا برارم از ملايك بال و پر



  • وزنما مردم به حيوان سر زدم
    پس چه ترسم كه زمردن كم شدم
    تا برارم از ملايك بال و پر
    تا برارم از ملايك بال و پر




2- نهج البلاغه صبحى صالح، حكمت 374.

/ 78