فصل هفدهم كلماتى كه با «ل» آغاز مى‏شوند - هزار گوهر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار گوهر - نسخه متنی

سیدعطاء اللَّه مجدی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل هفدهم كلماتى كه با «ل» آغاز مى‏شوند

688 «لم يتحلّ بالعفّة من اشتهى ما لا يجد» هر كس چيزى را كه نمى‏يابد بخواهد، بزيور پرهيزكارى آراسته نيست




  • به ناياب چون كس كند آرزو،
    نه ديباى تقوى بود در برش‏
    نه تاج خرد باشد اندر سرش‏



  • نماند ورا عزّت و آبرو
    نه تاج خرد باشد اندر سرش‏
    نه تاج خرد باشد اندر سرش‏



689 «لم يضع من مالك ما قضى فرضك» آنچه از مالت صرف اداى واجبات خود كردى ضايع نگرديده است




  • چو از مال خود فرض كردى ادا،
    نكردى تبه ثروت و مال خويش‏
    ترا بهره از آن بود هر چه پيش‏



  • ز تشويش و تشوير گشتى رها،
    ترا بهره از آن بود هر چه پيش‏
    ترا بهره از آن بود هر چه پيش‏



690 «لم يذهب من مالك ما وقى عرضك» آنچه از مالت آبرويت را نگه داشت از دستت بيرون نرفته است




  • بمال ار نگه داشتى عرض خويش،
    نه آن مال بيرون شد از دست تو
    نه خارج شد آن گوهر از شست تو



  • تو را قيمت و قدر آن بود بيش،
    نه خارج شد آن گوهر از شست تو
    نه خارج شد آن گوهر از شست تو



/ 359