پايان كتاب و عرض سپاس - هزار گوهر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار گوهر - نسخه متنی

سیدعطاء اللَّه مجدی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پايان كتاب و عرض سپاس




  • بدرگاه يزدان يكتا، سپاس
    «سپاسى ز دامان گل پاكتر
    كه توفيق حق مر مرا شد رفيق
    گزينم گل تازه زين بوستان‏
    معطّر كنم ز آن مشام خرد
    ادب را دهم زيب و فرّ با هنر
    دگرگون كنم راه و رسم كهن
    بتاريخ بهمن مه شصت و چار،
    مرا عزم گرديد آن گاه جزم
    به شش ماه آماده شد نظم و نثر
    چو مهر آمد و سال شد شصت و پنج
    نوشتش بخطّ خود «اميدوار»
    هم «عبد الرّضا» ى هنرمند من،
    نوشت آنچه سرفصل و ديباچه بود
    سپس «صالحى» نسخ آنرا نوشت
    خدايش دهد جاى اندر بهشت‏



  • سپاسى فزونتر ز حدّ قياس‏
    ز آواى بلبل طربناكتر»
    كه گامى زنم چند در اين طريق‏
    برم ارمغان در بر دوستان‏
    زنم سكّه‏اى نو، بنام خرد
    شود رغبت انگيزتر، اين اثر
    روان گويم از قول مولى، سخن‏
    گزيدم ز گفتار او من، هزار
    كه اين گفته‏ها را در آرم بنظم‏
    بزد سر بافلاك، اين طرفه قصر
    رسيدم پس رنج، آنگه بگنج‏
    كه پشت و پناهش بود كردگار
    همان خوب و فرزانه فرزند من،
    در اين كار سعى فراوان نمود
    خدايش دهد جاى اندر بهشت‏
    خدايش دهد جاى اندر بهشت‏



/ 359