تبیان، دستیار زندگی
«ونسا آلتین» خبرنگار انگلیسی برای تهیه گزارش به مناطق مختلف جهان سفر می کند. وی پس از ظهور دولت داعش شاهد قساوت های آنان در حق کودکان بسیاری بوده است. برای رساندن صدای مظلومان و قربانیان حضور داعش در خاورمیانه کتابی به نام «درخت انار» می نویسد. به همین به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درخت انار

روایت رنج های کودکان سوری به قلم یک خبرنگار

به نقل از ایندیپندنت، «ونسا آلتین» گزارشگر خبرگزاری ها و شبکه های خبری معروفی است. وی مسئول اخبار خاورمیانه در «خبرهای دنیا» بود و کارهای بشردوستانه بسیاری نیز انجام داده است.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
کودکان سوریه

سال 1999 بود که «آلتین» از طریق یکی از ویراستاران خبری متوجه شد زنان بریتانیایی برای ازدواج با مردان در مرز ترکیه به آنجا سفر می کنند. این موضوع کنجکاوی او را برانگیخت و تصمیم گرفت به منطقه مدیترانه سفر کند و بدترین حالت خود را تفریح و اسکی روی آب تصور کرده بود و در بهترین حالت علاوه بر تفریح می توانست گزارش های خوبی برای «خبرهای دنیا» تهیه کند.
روزی در ساحل با پدال های اسکی خود در حال قدم زدن بود که با مردی به نام «عدنان» آشنا شد که رئیس یک کمپانی ورزش های آبی بود. «عدنان» هشت سال از او بزرگ تر بود اما این دو تصمیم به ازدواج گرفتند و حالا 14 سال است که ازدواج کرده اند و صاحب دو دختر هستند.
خود وی در این باره می گوید: «مادر من به این کار راضی نبود. سردبیر روزنامه نیز از این اتفاق شگفت زده شده بود.»
وقتی «بهار عربی» در مرزهای ترکیه فروریخت صلح به پایان رسید. اما «آلتین» که پس از ازدواج حق شهروندی گرفت آسوده بود. وی در اکتبر 2014 همراه همسرش به مرز سوریه فرار کرد زیرا کُردهای آن منطقه در حال فرار از داعش در «کوبانی» بودند. سخن از قساوت و وحشیگری داعش بسیار بود اما قساوت آنان در برابر کودکان «آلتین» را بسیار تحت تأثیر قرار می داد.
«داستان های زیادی نوشته ام که برای همه شگفت انگیز بود ولی برای من فقط یک گزارش محسوب می شد اما این بار همه چیز فرق می کرد. آنجا پر از کودک بود. از شیرخواره تا نوجوان و همه آنها گرسنه و تنها بودند.»

کتاب «درخت انار» داستان حمله داعش به یک خانواده و جدا شدن «دیلوان»، دختر 13 ساله از خانواده اش است. «آلتین» از دیده ها و شنیده های خود از مردم درد کشیده کمک گرفت تا «درخت انار» را به ثمر بنشاند

بسیاری از این کودکان غذا و سرپناه نداشتند و از خانواده های خود که برای جنگیدن در «کوبانی» مانده بودند جدا شدند. بسیار امیدوار بودند که خویشاوندانشان زنده بمانند اما «ونسا» خوب می دانست که احتمال زنده ماندنشان بسیار پایین است. «آلتین» در حال تهیه گزارش برای «Sunday Mirror» بود که همزمان برای تهیه غذا و اسباب بازی برای این کودکان از دیگران پول جمع آوری می کرد. زوج دلسوز دوستانی هم در میان جنگجویان کُرد داشتند. یکی از این دوستان پس از کشتن یک داعشی تلفن همراه او را برمی دارد و عکسی می بیند که در آن سرباز داعش نوزادی را در دست و چاقویی در دست دیگر دارد و سر نوزادی را محکم به زمین فشار داده است.
«آلتین» می گوید: «اصلاً نمی دانستم به کودکان هم رحم نمی کنند. اصولاً وقتی کسی را می کشند از آن ویدئو تهیه می کنند اما این تصویر تنها عکسی بود که از آن نوزاد به جا ماند و کسی نمی داند چه بلایی سر او آمده است.»
«آلتین» از مظلومیت کودکان و بی اعتنایی دوستانش در بریتانیا نسبت به این موضوع دلش به درد آمد و اینجا بود که تصمیم گرفت داستانی درباره این کودکان بنویسد تا صدای آنان در دنیا پخش شود. «تقصیر آنها نیست که بزرگ ترها تصمیم به جنگیدن گرفته اند. تقصیری ندارند اما بیشتر از همه قربانی می شوند.»
کتاب «درخت انار» داستان حمله داعش به یک خانواده و جدا شدن «دیلوان»، دختر 13 ساله از خانواده اش است. «آلتین» از دیده ها و شنیده های خود از مردم درد کشیده کمک گرفت تا «درخت انار» را به ثمر بنشاند. «دیلوان» از فاصله ای نزدیک شاهد ربودن خانواده اش توسط دولت داعش است و تصویر خواهر کوچک ترش را که یک داعشی او را روی زمین می کشید خوب به خاطر دارد. دخترک بزرگ می شود و برای جنگ با داعش و انتقام خون خانواده اش به جنگجویان «کوبانی» می پیوندد.
«آلتین» می گوید: «کودکان سوری مجبور به زندگی در این واقعیت تلخ هستند. سن آنها کم است اما بچه نیستند و می دانند چه اتفاقی در اطرافشان در جریان است.»
«فروش کتاب تاکنون خوب بوده است اما اگر «آنجلینا جولی» نسخه ای از کتاب را بخرد و از آن فیلمی بسازد صدای این کودکان بهتر به گوش جهان می رسد!»


منبع: ایبنا