مبانى فكرى سكولاريسم - مبانی فکری سکولاریسم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی فکری سکولاریسم - نسخه متنی

نوروزی، محمد جواد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مبانى فكرى سكولاريسم

حجة الاسلام محمدجواد نوروزى

مقدمه

خاستگاه رشد و تداوم فرهنگ سكولاريسم در اروپاست، به گونه اى كه امروزه وجهه غالب فرهنگ غرب را تشكيل مى دهد. در گستره فراملّى، كلان، ملّى و فردى مى توان از سكولاريسم بحث كرد. مجموعه مباحث اين بخش در زمينه تبيين مفهوم، روند شكل گيرى و مبانى سكولاريسم است. در اروپا طى سده هاى پس از عصر روشنگرى تحولاتى رخ داد كه منجر به شكل گيرى اين فرهنگ شد. با توجه به انباشت سرمايه ناشى از انقلاب صنعتى و فراورده هاى صنعتى، اين فرهنگ در قرن نوزدهم به استعمار و استثمار روى آورد. در مدتى اندك و به پشتوانه قدرت و توان نظامى و صنعتى، كشورهاى جهان تحت استيلا و نفوذ آن قرار گرفتند. اين تفكر در مواجهه با انديشه دينى حاكم بر جوامع اسلامى پيامدهاى گوناگونى به دنبال داشت.

در بسيارى از جوامع، نوعى دوگانگى فرهنگى و در شكل فاجعه آميزتر آن، انقطاع فرهنگى شكل گرفت. امروزه براى برخورد با فرهنگ بيگانه و به عبارت ديگر، اين مهمان ناخوانده، «غرب شناسى» از ضروريات آشكار جامعه ماست. اين نوشته به سهم خود تلاش دارد تا در اين زمينه، پرتوى بر ابهامات موجود بيفكند و راه هايى براى دستيابى به پاسخ پاره اى از اين پرسش ها، كه امروزه براى نسل فرهيخته و فرهنگ دولت مطرح است، نشان دهد.

نگارنده معتقد است سكولاريسم در ايران سه فرايند تحولى طى كرده است:

نخست، مرحله شكل گيرى سكولاريسم از عصر قاجاريه تا حاكميت رضا شاه;

دوم، دوران حاكميت سكولاريسم از روى كارآمدن رضا شاه تا پيروزى انقلاب اسلامى;

سوم، مقطع افول جريان سكولاريسم از دوران انقلاب اسلامى به بعد.

در اين بخش، پرسش اساسى اين است كه سكولاريسم چيست؟ فرايند شكل گيرى و مبانى فكرى آن كدام است؟ پاسخ به اين پرسش در گرو تبيين مبانى سه محور اساسى است كه در اين نوشتار، هر يك به منزله يك فصل محسوب مى شوند:

مفهوم سكولاريسم

الف ـ مفهوم لغوى سكولاريسم

پيش از ورود به بحث، ضرورى است ابتدا مفهوم «سكولاريسم» را بيان كنيم. اين كار موجب مى شود كه از يك سو، هنگام كاربرد اين واژه، مفهوم آن به دقت مورد بررسى قرار گيرد و از سوى ديگر، اين بحث منجر به ايجاد چارچوبى مشترك و واحد گردد و سبب شود كه از محدوده بحث خارج نشويم.

حيطه مفهومى «سكولاريسم» چيست؟ آيا مراد از آن، جدايى حوزه دين از سياست است؟ يا فراتر از آن، الحاد و انكار خدا را نيز شامل مى گردد؟ اگر مفهوم سكولاريسم، الحاد را نيز در برگيرد، دولت مبتنى بر اين رهيافت، با دين در تمامى صحنه هاى فردى و جمعى و افراد ديندار، كه بر اساس مبانى دينى، خود را موظف به دخالت در امور سياسى مى دانند، برخورد و مبارزه مى كند. اما اگر چنين مفهومى را اخذ نكنيم، در برخى جوانب زندگى مانند جنبه هاى فردى و فكرى اظهار ديندارى براى افراد آزاد است.

معادل لاتين اين واژه secularis بوده كه از واژه seculum به معناى «دنيا» يا «گيتى» در برابر «مينو» اخذ شده است. seculumبه معناى عصر، دوره و زمان است.(1) فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعى(2) درباره اين واژه، معانى متعددى ذكر كرده است; از جمله به موارد ذيل مى توان اشاره كرد: ناسوتى، بشرى، بى حرمت، زمينى (غير معنوى) دنيوى، غير مذهبى، اين دنيايى، عرفى، اين جهانى و گيتيانه (در برابر معنوى يا اخروى.)

يكى از نويسندگان معاصر غرب نيز در توضيح معناى لغوى اين واژه، آن را مشتق از واژه لاتين saeculum دانسته است و معناى آن را «گروهى از مردم» مى داند. او مى گويد: در پى تحولات كليسا، اين واژه از معناى لغوى به معناى اصطلاحى منحصر شده است و به عالم مادى در قبال عالم معنوى اشاره دارد. اين نويسنده همچنين معتقد است كه واژه سكولاريسم در كشورهايى با مذهب پروتستان مصطلح است، اما در كشورهايى با مذهب كاتوليك از آن به واژه لاييك (laicitÅ) تعبير مى شود. اين واژه در قانون اساسى كشور تركيه نيز به كار برده شده و مشتق از دو كلمه يونانى «laos» به معناى مردم و «laikos» به معناى عامه مردم است،(3) به گونه اى كه جدا از پادشاهان لحاظ شده اند.

درزبان عربى،ازاين واژه باكلمه«العلمانية»تعبير شده است. چگونگى ورود واژه «علمانية» به زبان عربى به طور دقيق مشخص نيست. برخى از نويسندگان معاصر عرب تصورمى كنند كه اين واژه «عِلم» گرفته شده است. به همين دليل، بدان (عِلمانية ـ به كسر عين) گفته اند.

غريز العظمة،(4) يكى ديگر از نويسندگان عرب، درباره اشتقاق اين واژه، ابتدا اظهار مى دارد كه در آن ابهام وجود دارد، اما در نهايت، «عِلمانية» را، كه از واژه «عِلم» اخذ شده است صحيح تر مى داند و معتقد است مناقشاتى كه در غير اين اشتقاق صورت گيرد صحيح نيست.(5) برخى ديگر از نويسندگان عرب زبان ضمن اينكه معتقدند «عِلمانية» (به كسر عين) در بين نويسندگان عرب مشهور است، خود قايل به نادرست بودن آن هستند و تلفظ صحيح را به فتح عين و مشتق از «عالَم» مى دانند(6) العيسمى، جانشين ميشل غفلق در حزب بعث، نيز آن را مشتق از «عالَم» مى داند.(7)

/ 13