فتحي ديگر با شهيد مفتح - [یادنامه شهید آیت الله مفتح] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[یادنامه شهید آیت الله مفتح] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فتحي ديگر با شهيد مفتح

تاريخ تشيع پر از نقاط عطف و مشحون از نقطه هاي نوراني است هر كجا كه فريادي برخاسته ، حلقومش را فشرده اند و هر آنجا كه بيرقي برافراشته شده ، سرنگونش كرده اند و هر جايي كه قد مردانه اي علم شده ، به تيرش بسته اند ، براي ما و مكتب ما و تشيع ما نقطه هاي برجسته اي است

به انقلاب كه رسيديم ، فصل برجسته اي در تاريخ گشوديم و در اين فصل برجسته ، بيش از هفتاد هزار نقطه نوراني ، فضاي سياه را راندند و نور خود را بر حاكميت جامعه خدايي نشاندند اما در ميان اين نقاط نوراني نيز چند نقطه بيشتر مشخص اند كساني كه در رهبري انقلاب شركت داشتند و اشخاصي كه بار سنگيني را در به پيروزي رساندن انقلاب به دوش كشيدند و در تاريخ شهداي انقلاب اسلامي از تلألؤ خاصي برخوردارند

در بررسي پيرامون اين دسته از شهدا ، به دو واقعيت انكارناپذير مي رسيم و آن اين كه اغلب آنها اولاً از متفكرين مكتبي اسلام بوده اند و ثانياً اكثراً از ميان قشر روحاني كشور بوده اند اين دو واقعيت چند نتيجه در بطن خود دارد كه جاي آن هست كه براي حفظ انقلاب و حراست از خون شهدا در مورد آنها تأمل شود

يكي اين كه دشمني جهانخواران با انقلاب ما بيش از آن كه به هر عاملي مربوط باشد به مكتب يعني خود اسلام مربوط است استعمارگران طي قرنهاي زياد و مشخصاً از سه قرن قبل درصدد نابودي اسلام برآمده و براي از بين بردن آن كوشش هاي زيادي كرده اند كه دليل اين مبارزه را بايد در خصيصه ضداستكباري و ضد استثماري دين اسلام جستجو كرد و بدين صورت در زمان فعلي و معاصر نيز كه اسلام جاني تازه گرفته و نهضت هاي اسلامي از گوشه و كنار جهان قدبرافراشته اند و منافع و غارتگراي ابوسفيان ها و عبدالرحمن بن عوف هاي زمان را تهديد مي كنند ، مسلم است كه شبكه هاي پيچيده غارتگري جهاني ساكت ننشسته و بيش از پيش عليه اين ايدئولوژي نجات بخش فعاليت خواهند كرد از اين رو امپرياليسم براي مبارزه با مكتب و عقيده مي خواهد كه در درجه اول عقيده مندان و صاحبان مكتب را از بين ببرد

امپرياليسم در اين زمينه شيوه هاي گوناگوني را آزموده است كه از جمله آنها مي توان به تحريف اصول مكتبي با تربيت نويسندگان وابسته و صرف بودجه هاي كلان در انتشار نوشته هاي آنها نفوذ دادن اشخاص وابسته به خود در ميان عقيده مندان مكتبي و تخريب از درون ، القاي فرهنگ استعماري به وسيله دولت هاي مزدور و تأثير گذاشتن بر مردم و از بين بردن فرهنگ مذهبي و سرانجام از بين بردن شخصيت ها و متفكرين مذهبي و مصلحين ديني ، نام برد

در دوران انقلاب و پس از پيروزي آن ، نمونه هاي نوع اخير متعدد بود از قتل مرموز دكتر شريعتي و حاج مصطفي خميني تا شكنجه و قتل آيت الله سعيدي و آيت الله غفاري و تا ترور آيت الله مطهري ، آيت الله قاضي طباطبايي از اين نمونه ها هستند و واقعيت دوم كه اين دسته بيشتر از قشر روحانيت بوده اند خودبخود بيانگر نقش بيشتر روحانيت و يا تأثير بيشتر آنها در به حركت درآوردن توده هاي عظيم خلق است و اكنون بادر نظر گرفتن اين دو واقعيت است كه سالگرد شهيد مفتح را كه هم متفكر و هم با جامه روحاني بود را استقبال مي كنيم

شهيد مفتح در سال 1307 متولد شده و سالهاي اوليه عمر خود را با كسب دروس ديني گذراند و از جمله مواد اوليه فقه را در محضر آيت الله آخوند ملا علي فرا گرفت و سپس راهي قم شد شهر قم كه مركز تجمع روحانيت مبارز و مجمع شخصيت هاي مذهبي بزرگ و مخالف رژيم پهلوي بود مي توانست در مدت كوتاهي از مفتح جوان ، مبارزي سرسخت بسازد مخصوصاً كه آن شخص محضر كساني چون آيت الله گلپايگاني ، علامه طباطبايي ، مرحوم داماد و مخصوصاً امام خميني را درك كند شهيد مفتح از تحصيلات دانشگاهي نيز بي بهره نماند و درجه دكتري در فلسفه را از دانشگاه گرفت فعاليتهاي او علاوه بر حضور در صحنه مبارزات سياسي و تشكيل جلسات علمي و هدايت گروهي براي چاپ و نشر كتب اسلامي ، به ميان توده هاي مردم و همچنين قشر نوجوان و جوان كشيده مي شد چنان كه وي سالها در دبيرستانها تدريس كرد وهمچنين مدتي نيز مدرس حوزه بود فعاليتهاي سياسي سرانجام او را از قم به زاهدان و سپس ديگر شهرها تبعيد مي كرد و مدتها تحت نظر باقي مي ماند او سرانجام در سال 48 توانست به تهران آمده و همگام با شهيد مطهري به فعاليت هاي گوناگون و از جمله تدريس در دانشكده الهيات دانشگاه تهران بپردازد

مسجد دانشگاه تهران ، مسجد الجواد ، مسجد جاويد ، حسينيه ارشاد و مسجد قبا مراكزي بود كه شهيد مفتح در كنار ديگر برادران خود مثل آيت الله مطهري و دكتر شريعتي به پخش انديشه اسلامي پرداخت ، اما اين فعاليتها هيچ كدام ديري نپاييد و در اين مساجد فعال يكي پس از ديگري به دست ساواك شاه ملعون بسته شد و شهيد مفتح در سال 54 روانه زندان شاه شد پس ازآزادي از زندان دوباره به فعاليت خود ادامه داد و از آن جمله در حمله سراسري اسرائيلي ها به لبنان به جمع آوري كمك به آوارگان لبناني پرداخت و براي نظارت در توزيع كمك ها و ايجاد ساختمانهاي لازم چند ماه در لبنان ماندگار شد

دكتر مفتح با باري اينچنين به دوران شكوفايي انقلاب اسلامي رسيد و تحت رهبري و امامت خميني كبير به فعاليت و مبارزه پرداخت و كارهايي چون تشكيل راهپيمايي هاي پرخروش قيطريه را انجام داد كه براي پايه هاي حكومت شاه ضربه اي وحشتناك بود

او جزو موسسين روحانيت مبارز و عضو شوراي مركزي آن بود و همچنين با انجمن هاي اسلامي پزشكان و مهندسين و هيئت هاي مذهبي نيمه مخفي همكاري داشت و به هنگام مراجعت ظفرمند امام خميني به ايران از اعضاي اصلي تشكيل دهنده كميته استقبال بود او سپس رئيس كميته 4 انقلاب اسلامي و نيز سرپرستي دانشكده الهيات را به عهده گرفت و تا انديشه ايجاد يك دانشگاه صد در صد اسلامي پيش رفت اما

پس از پيروزي انقلاب كه امريكا رمز پيروزي آن را در ايدئولوژي اسلام و مبلغين راستين آن يعني روحانيت مبارز ديد ، و دريافت كه تمامي نقشه هاي سابقش در مبارزه با اسلام در مقطع كنوني اثر چنداني ندارد ، تصميم به از ميان برداشتن رجال مبارز ديني توسط گروههاي منحرف و اغفال شده گرفت و بدين صورت گروه فرقان كه از مدتها پيش تشكيل شده و براي چنين روزهايي مهيا بود ، وارد عمل شد

عملكرد فرقان خيلي زود مشخص ساخت كه نه گروهي فقط منحرف و با انديشه هاي غلط ، كه گروهي كاملاً وابسته است از يك سو اين واقعيت كه روحانيت ستون اعظم انقلاب است به قدري واضح بود كه هيچ ذي عقلي نمي توانست قادر به انكارش باشد و از سوي ديگر ضديت آنها روحانيت با شاه و اربابان امريكايي آنها روشن و مبرهن بود اما گروه فرقان با شعار مبارزه با ارتجاع شروع به ترور روحانيت مبارز كرد و اما در عمل مرتجع ترين و وابسته ترين روحاني نمايان ، هرگز خدشه اي از تبليغات فرقاني ها نديدند ، از طرف ديگر لزوم وجود روحانيت براي بقاي انقلاب ملموس بود و گروه فرقان علي رغم اين مطلب موثرترين افراد روحاني را كه مثل آيت الله مطهري حتي عضو شوراي انقلاب اسلامي بودند شهيد ساختند و هدف امريكا را محقق كردند

گروه فرقان براي اين كه براي عملكردهاي خود پوششي درست كرده باشد ، اعلام مي كرد كه طرفدار دكتر شريعتي است و به انتقام حملاتي كه مرتجعين ! به دكتر شريعتي كرده بودند وارد عمل شده است اما در حقيقت گروه فرقان با اعمال خود روشن مي ساخت كه خود ، دشمن درجه يك شهيد شريعتي و افكار و معتقدات اوست چرا كه نظريات دكتر شريعتي در مورد روحانيت مبارز ، در لابلاي كتابها و نوشته هاي او كاملاً پيدا و آشكار است و دكتر شريعتي اگر مخالف معممي بوده ، آن شخص ، روحاني نمايي بوده است كه امام خميني نيز بارها به عنوان آخوند درباري به آنها حمله كرده و حتي به جوانهاي ايران عتاب كرده بود كه چرا عمامه از سر اينها برنمي دارند ! و از طرف ديگر اگر هم از لحاظ فكري دكتر شريعتي با چند روحاني اختلاف نظر داشت خود تأكيد مي كرد كه ما اختلافمان را بيرون خانواده نمي بريم چرا كه اختلاف ما اختلاف پدر و پسر است و ما نمي گذاريم اجنبي از اختلاف نظر ما استفاده سوء بكند اما در عوض آن روحاني نماياني كه دكتر شريعتي به سختي با آنها مخالف بود و مبارزه مي كرد از تيررس گروه وابسته فرقان به دور ماندند و سرانجام امثال دانشي ملعون به دست انقلابيون راستين معدوم شدند

در سالگرد شهادت آيت الله مفتح به روح او و دو تن از برادران پاسداري كه به همراه وي شهيد شدند و ديگر شهداي انقلاب كبير درود مي فرستيم و آرزوي اين داريم همانگونه كه امام در اين مورد گفتند دكتر مفتح و پاسدارانش به بارگاه ابديت بار يافتند ، همه ما رهرو راه او باشيم

والسلام

/ 24