ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِكَ فَتْحاً قَرِيباً"

- كلمه" ذلك" اشاره به همان مطلب قبل است كه فرمود: به زودى در كمال ايمنى داخل مسجد الحرام مى‏شويد. و مراد از جمله" مِنْ دُونِ ذلِكَ"" اقرب من ذلك" است، و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى از فوائد و مصالح داخل مسجد شدنتان چيزها مى‏دانست، كه شما نمى‏دانستيد و به همين جهت قبل از داخل شدن شما به اين وضع، فتحى قريب قرار داد تا داخل شدن شما به اين وضع ميسر گردد.

از اينجا اين معنا روشن مى‏شود كه مراد از" فتح قريب" در اين آيه، فتح حديبيه است، چون اين فتح بود كه راه را براى داخل شدن مؤمنين به مسجد الحرام با كمال ايمنى و آسانى هموار كرد. اگر اين فتح نبود ممكن نبود بدون خونريزى و كشت و كشتار داخل مسجد الحرام شوند، و ممكن نبود موفق به عمره شوند، و ليكن صلح حديبيه و آن شروطى كه در آن گنجانيده شد اين موفقيت را براى مسلمانان ممكن ساخت كه سال بعد بتوانند عمل عمره را به راحتى انجام دهند.

از اينجا اين معنا هم روشن مى‏گردد اينكه بعضى از مفسرين «1» گفته‏اند:

" مراد از فتح قريب" در آيه فتح خيبر است، سخنى است كه از سياق آيه به دور است.

و اما اينكه بعضى «2» ديگر گفته‏اند:

" مراد از آن، فتح مكه است" از آن قول بعيدتر است و سياق آيه اين معنا را مى‏رساند كه مراد از آن اين است كه شك و ترديد را از بعضى مؤمنين كه با رسول خدا (ص) بودند بر طرف سازد، چون مؤمنين خيال مى‏كردند اينكه رسول خدا (ص) در خواب ديده به زودى داخل مسجد الحرام مى‏شوند، در حالى كه سرها تراشيده و تقصير هم كرده‏اند پيشگويى مربوط به همان سال است، و وقتى به اين قصد از مدينه به سوى مكه حركت كردند و مشركين جلو آنان را در حديبيه گرفتند و از ورودشان به مسجد الحرام جلوگيرى نمودند، دچار شك و ترديد شدند، خداى تعالى در اين آيه خواست اين شك و ترديد را زايل سازد.

(1) روح المعانى، ج 26، ص 120 و 122.

(2) روح المعانى، ج 26، ص 122.

/ 590