[اهميت" تعليم" و" تعلم"] - تفسیر نمونه جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نمونه - جلد 8

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را پاسخ داد.

توضيح اينكه: شك نيست كه علم فقه با وسعتى كه امروز دارد در آن زمان وجود نداشت، و مسلمانان به راحتى مسائل را از پيامبر (ص) مى‏آموختند، ولى با اين حال چنان نبوده كه همه بزرگان اسلام در حكم مساله‏گويان زمان ما باشند، زيرا بسيارى از آنها به عنوان قضاوت و يا امارت به نقاط ديگر مى‏رفتند و طبعا مسائلى پيش مى‏آمد كه عين آن را از پيامبر (ص) نشنيده بودند، ولى در عمومات و اطلاقات آيات قرآن مجيد، وجود داشت، مسلما آنها با تطبيق كليات بر جزئيات، و به اصطلاح علمى" رد فروع به اصول" و" رد اصول بر فروع"، احكام آنها را درك مى‏كردند و اين يك نوع اجتهاد ساده بوده است (دقت كنيد).

مسلما اين كار و امثال آن در زمان پيامبر (ص) بوده و بهمين دليل ريشه اصلى اجتهاد در ميان صحابه و ياران او وجود داشت، هر چند همه ياران و اصحاب در اين حد نبودند.

و از آنجا كه آيه فوق يك مفهوم عام دارد، هم قبول گفتار مساله‏گويان را شامل مى‏شود، و هم قبول قول مجتهدان را، و به اين ترتيب با عموم آيه مى‏توان استدلال بر جواز تقليد كرد.

[اهميت" تعليم" و" تعلم"]

5- مساله مهم ديگرى كه از آيه مى‏توان استفاده كرد، احترام و اهميت خاصى است كه اسلام براى مساله" تعليم" و" تعلم" قائل شده است، تا آنجا كه مسلمانان را ملزم مى‏سازد كه همه در ميدان جنگ شركت نكنند، بلكه گروهى بمانند و معارف اسلام را بياموزند.

يعنى جهاد با جهل همانند جهاد با دشمن بر آنها فرض است، و اهميت يكى كمتر از ديگرى نيست، بلكه تا مسلمانان در مساله جهاد با جهل، پيروز نشوند در جهاد با دشمن پيروز نخواهند شد، زيرا يك ملت جاهل همواره محكوم به‏

/ 401