«گنجينه بزرگ معارف اسلام»«عالى ترين درس براى تعليم و تربيت انسانها»«بهترين سرمايه خودسازى و تهذيب نفس»و «مؤثّرترين برنامه براى ساختن جامعه اى سالم و پاك و سربلند»عناوينى است كه به حق مىتوان براى نهج البلاغه انتخاب كرد.تنها كسانى مىتوانند درباره اين كتاب بزرگ و بى نظير سخن بگويند كه حداقل يكبار با دقّت كامل تمام آن را از آغاز تا پايان مطالعه كرده باشند آن گاه روشن خواهد شد هر چه درباره اين مجموعه گرانبها گفته شود، كم است!اين جانب مانند بسيارى ديگر از علاقه مندان به نهج البلاغه بخش هايى از آن را بر حسب نيازهاى مختلف مطالعه كرده بودم، تا اين كه در پانزدهم خرداد سال 42 كه به اتّفاق جمعى از متفكّران بزرگ اسلامى به زندان افتادم، عوامل شاه روزهاى اوّل را بر ما بسيار سخت و مشكل گرفتند و همه چيز را براى ما ممنوع كردند، ولى تدريجاً بر اثر فشار افكار عمومى محدوديت ها كاسته شد و ما توانستيم از دوستانمان خواهش كنيم كتاب هايى را براى مطالعه در زندان براى ما بياورند، من نهج البلاغه را مطالبه كردم كه در آن فرصت خوب با فراغت بال بتوانم به طور مرتب و منظم آن را مرور كنم مخصوصاً توفيق الهى شامل حال شد بخش دوّم نهج البلاغه