از ادله ديگر بر اثبات جمع و ترتيب قرآن و توقيفيت آن، روايات فضليت ختم قرآن از زبان پيامبر است. اين روايات بر سه قسم هستند. دسته اول: رواياتى كه با تعبير ختم قرآن نيامده، اما براى قرآن ابتدا و انتهايى فرض شده است، مثل آن چه ترمذى از پيامبر نقل مى كند: «اَحَبُ الأعمال الى الله الحال المرتحل، الذى يضرب من اول القرآن الى آخره كلما حلّ ارتحل»بهترين اعمال در پيشگاه خداوند عمل كسى است كه قرآن را از آغاز شروع كند و تا فرجام به پايان رساند و هر چه پيش مى رود راهى را پيموده است. در اين حديث، شروع قرآن به مسافرى تشبيه شده كه از راهى كه آمده دوباره به مقصد باز گردد، و مبدأ و مقصد دارد، آغاز و انجام و ابتدا و انتها دارد و اين فرض در صورتى است كه قرآن ترتيبى معين و نظمى مشخص داشته باشد. همچنين روايت ديگرى از پيامبر نقل شده است: «من شهد فاتحة الكتاب حتى يستفتح، كان كمن شهد فتحاً فى سبيل الله، و من شهد خاتمه حين يختمه كان كمن شهد الغنائم»كسى كه شاهد فاتحة الكتاب باشد، وقتى كه شروع مى شود، مانند كسى است كه شاهد فتح و پيروزى در راه خدا است و كسى كه شاهد ختم قرآن باشد مانند كسى است كه شاهد به دست آمدن غنائم پيروزى باشد. روايت ديگرى را زركشى از پيامبر نقل مى كند: «و اقرؤوا القرآن فى كل سبع و لاتزد»قرآن را در هفت روز تمام كنيد و بيشتر از آن نخوانيد. در حديثى ديگر، بخارى نقل مى كند: «اقرأ القرآن فى شهر»در هر ماه يك بار قرآن را تمام كن. دسته دوم: رواياتى كه پيامبر شخصاً دستور به تلاوت و ختم قرآن مى دهد مانند آن كه پيامبر به عبد الله بن عمر بن عاص دستور مى دهد كه قرآن را در هفت شب يا سه شب ختم كند، يا پيامبر به سعد بن منذر مى فرمود كه قرآن را هر سه روز يك بار ختم كند و او هم همواره چنين مى كرد تا وفات يافت. در اين باب روايات بسيار است. دسته سوم: گزارشات و اسناد تاريخى به دست آمده از ختم قرآن صحابه در عهد نبوى است. مثلاً آمده است كه اُبىّ بن كعب قرآن را هشت شب يك بار قرائت مى كرد. عبد الله بن عمر مى خواست قرآن را هر شبى يك بار ختم كند و پيامبر فرمود هر ماهى و يا دست كم هر سه شبى ختم كند. مكحول بن ابى مسلم نقل مى كند: «كان اقو يا اصحاب رسول الله يقرؤون القرآن فى سبع و بعضهم فى شهر و بعضهم فى شهرين و بعضهم فى اكثر من ذلك»اصحاب نيرومند پيامبر خدا قرآن را در هفت روز ختم مى كردند و ديگران در مدت يك يا دو ماه يا بيشتر. روشن است كه اين ختم و يا حفظ قرآن با اين همه رواياتى كه نقل شده، حتماً بر اساس نظم و آهنگ و ترتيبى مشخص و معهود در ذهن شنوندگان بوده است و الّا حفظهاى پراكنده و تلاوت هاى نامنظم را ختم نمى گويند. ختم قرآن در جايى است كه ابتدا و انتهاى كتاب مشخص باشد و همه بدانند كه از كجا آغاز و به كجا ختم كنند. خصوصاً كه در برخى از روايات، شروع آن كه سوره فاتحه باشد معين شده بود و البته اين منافاتى ندارد كه برخى از آيه ها و سوره هاى آن حتى نازل نشده باشد چون چار چوب و آغاز و فرجام مشخص بوده و در اين بين برخى از آيات كه نازل مى شد در جاى خود قرار مى گرفت و چنان كه نقل كرديم پيامبر، شخصاً چنين دستوراتى براى نظم و ترتيب مى داده اند.