به نوشته ابن منظور حرف، انحراف، تحرّف و احريراف (كه با حرف «على» به كار مى رود، يعنى عدول و ميل (گشتن) از چيزى است. تحريف القلم يعنى قط زدن آن به صورت يكبرى و مايل يا كج، و قلم محرّف يعنى قلمى كه اينگونه تراشيده شده و مقطع كج داشته باشد. تحريف الكلم عن مواضعه يعنى تغيير دادن آن كلمه تحريف در قرآن به كار رفته است. يهود (بنى اسرائيل) معانى تورات را با كلمات مشابه تغيير مى دادند و خداوند از آن تعبير فرموده است به «يحرّفون الكلم عن مواضعه»بسيارى از فرهنگها نيز تحريف را به همين معنى يعنى عدول از چيزى به كار برده اند.بعضى از فرهنگها تحريف را به تغيير و تبديل معنى كرده اند (تاج العروس). البته اين معنى (تغيير و تبديل) در واقع شكل ديگرى از همان معناى عدول است زيرا عدول شىء، كناره گرفتن آن از مسير طبيعى است چنانكه مسير طبيعى الفاظ و عبارات، همان افاده معناى حقيقى است و در صورت انحراف و عدول از آن معانى، تغيير و به عبارتى تحريف تحقق مى يابد. در تائيد اين كلام به بخشى از گفتار زمخشرىاشاره مى نمائيم كه در تفسير آيه 11 سوره حج مى گويد: «اى على طرف من الدين لا فى وسطه و قلبه»، (اينان پيوسته بر كناره دين قرار دارند، نه در وسط و قلب دين). اين بر اثر اضطراب و تزلزل آنان در دين است. هيچ گاه آرامش خاطر ندارند، همانند كسى كه بر كناره لشكر حركت مى كند تا هر گاه پيروزى و غنيمت نصيب گرديد پا بر جا و شريك ديگران باشد وگرنه پا به فرار گذارده، راه نجات خود را پى بگيرد.