در پاره اى ديگر از اين احاديث كوشش شده است كه منزلت پدران و اجداد پيامبر اكرم( صلى الله عليه و آله) فيه شكسته شود. مانند آنچه مسلم از انس بن مالك نقل مى كند كه: مردى به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) عرض كرد: اى رسول خدا، پدرم (كه از دنيا رفته) اينك كجا است پيامبر فرمود: در آتش. و آنگاه كه مرد مزبور بر گشت تا دور شود، آن حضرت وى را خواند و فرمود: پدر من و پدر تو هر دو در آتش اند.از اينها گذشته روايات (موافقت خليفه با خداوند) يا (خداوند با خليفه) همه گوياى آن است كه خليفه مطلبى را با پيامبر در ميان مى گذاشت و پيشنهاد مى نمود، و يا آنكه پيامبر را از كارى نهى مى كرد و درباره آن وحى قرآنى بخصوص نازل مى شد و پيامبر را دستور مى داد كه گفته خليفه را اجرا كند.اين روايات تنها گوشه اى از هزاران و بلكه صدها هزار نفر روايتى است كه به وفور در كتب حديثى اهل سنت از صحيح بخارى كه موثق ترين منبع روايى آنهاست تا ديگر كتب ايشان وارد شده است. و هر انسانى تعارض آنها را با مصادر تشريع اسلام مى فهمد.