روايات دسته اول‏ - مهادنة نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مهادنة - نسخه متنی

السید علی الحسینی الخامنئی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


روايات دسته اول‏

1.عن الصدوق باسناده عن زرارة و محمد بن مسلم، انهما قالا: قلنا لابى جعفر(ع)ما تقول فى الصلوة فى السفر؟كيف هى و كم هى؟فقال:ان اللّه عز و جل يقول:«و اذا ضربتم فى الارض فليس عليكم جناح أن تقصروا من الصلوة»فصار التقصير فى السفر واجبا كوجوب التمام فى الحضر.


قالا: قلنا:انا قال اللّه عز و جل «فليس عليكم جناح»و لم يقل «افعلوا»فكيف اوجب ذلك كما اوجب التمام فى السفر؟
فقال (ع)أو ليس قد قال اللّه عز و جل«ان الصفا ئ المروة من شعائر اللّه فمن حج البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطوف بهما»ألا ترون ان الطواف بهما واجب مفروض لان اللّه عز و جل ذكره فى كتابه و صنعه نبيه،صلى اللّه عليه و آله،و كذلك التقصير فى السفر شى‏ء صنعه النبى، صلى اللّه عليه و اله،و ذكره اللّه تعالى ذكره فى كتابه.قالا قلنا له:فمن صلى فى السفر اربعا ايعيد أم لا؟قال:إن كان قد قرأت عليه آية التقصير و فسرّت له فصلى اربعا اعاد و إن لم يكن قرأت عليه آيات التقصير و لم يعلمها فلا اعادة عليه و الصلوة كلها فى السفر بالفريضة ركعتان كل صلاة إلاّ المغرب،فانها ثلاث ليس فيها تقصير، تركها رسول اللّه،صلى اللّه عليه و اله،طلى ذى خشب،و هى مسيرة يوم من المدينة يكون إليها بريدان،اربعة و عشرون ميلا،فقصروا فطر فصارت سنة.»43
زراة و محمد بن مسلم مى‏گويند:از امام باقر(ع)پرسيدم:درباره نماز مسافر چه مى‏فرماييد؟ چگونه و تا چه اندازه است؟
امام فرمود:خداوند مى‏فرمايد: هنگامى كه در زمين سير مى‏كنيد،بر شما باك و گناهى نيست كه نماز را ناتمام بگذاريد.


پس ناتمام گزاردن نماز در سفر واجب شد، بسان تمام گزاردن آن در غير سفر.


آن دو گفتند:به امام(ع)گفتيم:خداوند مى‏فرمايد:«بر شما باك و گناهى نيست»و فرمود «به جا آوريد».پس چگونه ناتمام گزاردن نماز را در سفر، بسان تمام گزاردن آن در غير سفر واجب كرده است؟
امام فرمود:مگر خداوند نفرمود:«صفا و مروه از شعائر خداوند است،پس هر كس حج خانه خدا و عمره گزارد،بر او باك و گناهى نيست كه در آن حج و عمره خانه خدا را طواف كند»؟مگر نمى‏بينيد كه طواف حج و عمره واجب شد،با اين دليل كه خداوند در كتاب خود آن را ياد فرمود و پيامبر(ص)در سفر خود،نماز را ناتمام گزارد و خداوند آن را در كتاب خود ياد فرمود.


آن دو گفتند: به امام(ع)گفتيم:پس اگر كسى در سفر نماز را چهار ركعت بگزارد آيا بايد دوباره انجام دهد،يا نه؟
امام فرمود: اگر آيه تقصير بر او خوانده و براى او،تفسير شده و سپس چهار ركعت خوانده، بايد دوباره بگزارد و اگر آيه تقصير بر او خوانده نشده و او آن را ندانست، دوباره گزاردن آن،بر او واجب نيست.


و تمام گزاردن نماز واجب در سفر،دو ركعت در هر نماز است،جز نماز مغرب كه سه ركعت است و ناتمام گزارده نمى‏شود و رسول خدا (ص)آن را در سفر و حضر، سه ركعت مى‏گزارد و آن حضرت (ص)به ذو خشب مسافرت كرد،كه فاصله آن تا مدينه يك روز راه، برابر با دو بريد، يعنى بيست و چهار ميل است، و روزه‏اش را گشود و نماز خود را ناتمام گزارد پس آن(مسير يك روز)سنت شد.


بررسى سند حديث‏

از آن جا كه فاصله زمانى ميان شيخ صدوق با زراره و محمد بن مسلم، بسيار است،به ناچار، شمارى ار افراد در سلسله سند روايت براى كوتاه كردن برداشته شده‏اند و اين روشى است كه شيخ صدوق در كتاب خود به كار مى‏بسته و در آخر كتاب، تحت عنوان: راههاى نقل روايات، آن افراد را نام برده است.


شيخ صدوق طريق خود را به زراره چنين بيان مى‏كند:


«آنچه را كه من در اين كتاب [من لا يحضره الفقيه‏]از زراره بن اعين گزارش داده‏ام،آن را از پدرم(رض)روايت مى‏كنم و او از عبداللّه بن جعفر حميرى و او از محمد بن عيسى بن عبيد و حسن بن ظريف و على بن اسماعيل بن عيسى،كه اين سه،از حماد بن عيسى و او از حزيز بن عبداللّه و او از زراره نقل كرده است.»44
همو، طريق خود را به محمد بن مسلم چنين بيان مى‏كند:


«آنچه در اين كتاب، از محمد بن مسلم ثقفى وجود دارد،آن راروايت كرده‏ام از:على بن احمد بن عبدالل+ه بن احمد بن ابى عبدالل+ه و او از پدرش و پدرش از جدش، احمد بن ابى عبداللّه برقى و جدش از پدر خود محمد بن خالد و او از علائ بن رزين و او از محمد بن مسلم نقل كرده است.»45
زرارة، از اصحاب امام باقر(ع)و امام صادق(ع)و محمد بن مسلم از اصحاب آن دو امام كاظم (ع)و هر دو از اصحاب اجماع،يعنى از كسانى هستند كه بزرگان اماميه بر مورد اعتماد بودن آنان اجماع كرده‏اند و از اين روى،هر حديثى را كه آن دو روايت كنند،صحيح مى‏دانند،چنانكه در طريق صدوق به زراره نيز،هيچ گونه اشكالى وجود ندارد، ولى در طريق او به محمد بن مسلم از جهت احمد بن عبداللّه برقى و پدرش محمد بن خالد برقى اشكال وجود دارد.


نجاشى،از علماى بزرگ علم رجال، درباره محمد بن خالد مى‏نويسد:


«او،اديب بود و آشنائى خوبى به اخبار و علوم عرب داشت و در حديث گويى ضعيف بود و براى او كتابهايى است».


همو درباره پسرش احمد مى‏نويسد:


«خود وى، مورد اعتماد بود، ولى از كسانى كه ضعيف بودند[يعنى در نقل احاديث مورد اعتماد نبودند]روايت مى‏كرد و به خبرهاى مرسل [خبرهايى كه نام شمارى از راويان ياد نشده باشد]اعتماد مى‏كرد.»
اشكال نجاشى بر اين پدر و پسر،سبب اشكال بر همه روايات آنان نمى‏شود،بلكه بايد سند آنچه را كه اين دو نقل كرده‏اند، وارسيد و پس از وارسى اگر حديث،حسن يا موثق شد،دليل بر كنار گذاشتن آن نخواهيم داشت و شاهد بر اين ،عملكرد رئيس قميان است.وى،پس از بيرون كردن احمد بن ابى عبداللّه، او را بر مى‏گرداند و از او پوزش مى‏خواهد. اين جريان، دليل بر اشتباه كسانى است كه به روايت او اعتماد نداشتند و همين گونه است در مورد پدرش محمد بن خالد.


با اين بررسى، نتيجه مى‏گيريم كه طريق صدوق به زواره و محمد بن مسلم،خوب و بى اشكال است.


بررسى دلالت حديث‏

از اين حديث، چهار نكته به دست مى‏آيد:


1.ناتمام گزاردن نماز،به گونه عزيمت است، نه به گونه رخصت؛يعنى تمام گزاردن نماز در سفر جايز نيست و اگر گزارده شود،بسنده نيست و اين نكته از سخن امام (ع)كه فرمود:«فصار التقصير واجبا»استفاده مى‏شود.كتاب خدا،تنها جايز بودن ناتمام گزاردن نماز در سفر و واجب بودن آن، ناسازگارى وجود ندارد.


4.از روايت فهميده مى‏شود كه پيامبر(ص)در سفرى كه از مدينه تا مقصد، يك روز تمام، يعنى دو بريد بوده نماز خود را تمام گزارده و روزه‏اش را گشوده است.و اين احتمال وجود دارد كه ياد كردن دو بريد،مانند ياد كرد بيست و چهار ميل،به عنوان نمونه و قيد توضيحى مربوط به آن زمان باشد، به گونه‏اى كه معيار اصلى براى واجب بودن ناتمام گزاردن نماز،همان مسير يك روز باشد و چيزى كه اين احتمال را از خود روايت تاييد مى‏كند،بازگشت ضمير كلمه«صارت»به«مسيرة يوم»است كه با توجه به اين شاهد، معناى جمله آخر روايت مى‏شود:«پس آن مسير يك روز، سنت شد.»
2.«ما رواه الشيخ باسناده عن الحسين بن سعيد عن النضر عن عاصم بن حميد عن ابى بصير قال:قلت لا بيعيد اللّه(ع)فى كم يقصر الصلاة؟فقال:فى بياض يوم او بريدين.خرج رسول اللّه صلى اللّه عليه و اله الى ذى خشب فقصر.


فقلت:فكم ذى خشب؟
فقال:بريدان.»46
ابو بصير مى‏گويد به امام صادق(ع)گفتم:در چه اندازه راه پيمودن، بايد نماز را ناتمام گزارد؟
امام فرمود:در سفيدى يك روز و يا دو بريد.رسول خدا (ص)به سوى ذو خشب، از مدينه بيرون رفت و نماز خود را ناتمام گزارد.


گفتم:تا ذو خشب چه اندازه راه است؟فرمود:دو بريد.


سخن درباره دلالت اين حديث،همان سخن درباره دلالت حديث نخست است،با اين فرق كه در اين حديث،به جاى«مسيرة يوم»عنوان«بياض يوم»ياد شده،ولى مقصود يكى است.


و اما سند حديث:راويان حديث،همه،مورد اعتمادند و اسناد شيخ طوسى به حسين بن سعيد نيز خوب است.


3.«ما رواه ايضا باسناده عنه عن اخيه الحسن عن زرعة عن سماعة قال سألته عن المسافر فى كم يقصر الصلوة؟فقال:فى مسيرة يوم،و هى ثمانية فراسخ،و من سافر فقصر الصلوة أفطر،إلا أن يكون رجلا مشيعا، أو يخرج الى صيد أو الى قرية له،فيكون مسيرة يوم،لا يبيت الى أهله لا يقصر و لا يفطر.»47
سماعه مى‏گويد از امام (ع)درباره مسافر پرسيدم چه اندازه را بپيمايد،بايد نماز را ناتمام بگزارد؟
فرمود:يك روز راه و آن هشت فرسخ است و هر كس مسافرت كند و نمازش ناتمام باشد،روزه را نيز بايد بگشايد، مگر اين كه به آهنگ بدرقه مسافر و يا براى صيد خارج شود و يا به قريه خود برود كه تا آن جا مسير يك روز باشد و نخواهد شب را نزد اهلش برگردد كه در اين گونه‏ها، نماز را بايد ناتمام نگزارد، و روزه را نگشايد.


در اين سه حديث،عنوان:«مسيرة يوم»و يا«بياض يوم»بر قيدهاى ديگر پيش داشته شده است.بنابراين، سخن درباره اين حديث،همان است كه در حديث پيشين بيان گرديد.سخن در سند اين حديث نيز همان است كه براى حديث پيشين بيان شد.


4.«ما رواه ايضا باسناده عن الحسن بن على بن فضال عن عبدالرحمن بن ابى نجران عن صفوان بن يحيى، عن عيسى بن القسم عن ابى عبدالل+ه (ع)قال فى التقصير:حده اربعة و عشرون ميلاّ.»48
امام صادق (ع)درباره مقدار راهى كه بايد راهپيما نماز خويش را ناتمام بگزارد، فرموده:بيست و چهار ميل است.


در اين حديث، هر چند عنوان«مسيرة يوم»ياد نشده است،ولى با توجه به سه حديث پيشين، مى‏توان گفت كه ياد كرد بيست و چهار ميل،به عنوان بيان مصداق مربوط به زمان صدور حديث است.


و امّا سند:در تهذيب ، به جاى«حسن بن على بن فضال»نام«على بن الحسن بن فضال»94ياد شده كه گويا دو+مى‏درست باشد و در احاديثى كه شيخ از او نقل مى‏كند،دو واسطه وجود دارد: احمد بن عبدون و على بن محمد بن زبير.


على بن الحسن بن فضال،هر چند فطحى مذهب است،ولى علماى اماميه،به وى اعتماد دارند و از اصحاب امام عسكرى(ع)به شمار مى‏آيد.دو نفر ديگر نيز،مورد اعتمادند:از اين روى، حديث مورد بحث موثق است.


5.«ما رواه باسناده عن احمد بن محمد بن عيسى عن على بن الحكم عن عبدالل+ه بن يحيى الكاهلى قال:سمعت ابا عبداللّه (ع) يقول فى التقصير فى الصلوة،فقال:بريد فى بريد،اربعة و عشرون ميلا، ثم قال:أن أبى كان يقول:ان التقصير لم يوضع على البغلة السفواء،أو الدابة الناجية،و انما وضع على سير القطاره و رواه الصدوق ايضا باسناده عن الكاهلى.»50
عبداللّه بن يحيى الكاهلى مى‏گويد:امام صدق (ع)از قصر نماز سخن مى‏گفت كه از آن حضرت شنيدم، فرمود:


پدرم مى‏فرمود: ناتمام گزاردن نماز بر شتر تندرو 51 و يا شتر ناجيه وضع نشد و همانا بر سير قطار [قطار شتر]وضع شد.


اين حديث را شيخ صدون نيز با سند خود از كاهلى، نقل كرده است.


فرق دلالت اين حديث با حديث چهارم در اين است كه در اين حديث،اين نكته افزوده شده:«ناتمام گزاردن نماز بر سير قطار بر نهاده شد»بى گمان سير قطار شتر در آن زمان،سير عادى و بيش‏تر مردم بوده و ياد كرد آن به عنوان نمونه براى مسير يوم است،نه به عنوان معيار اصلى؛زيرا اگر به عنوان معيار اصلى باشد،ياد كرد قيدهاى ديگر لغو خواهد بود و معنى ندارد كه آن قيدها، قيدهاى توضيحى براى سير قطار باشند.


و از جهت سند،اسناد شيخ طوسى و شيخ صدوق به احمد بن محمد بن عيسى و كاهلى درست است و بر مورد اعتماد بودن همه راويان در اين سند،تصريح شده است.

/ 82