بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید -------------------- |1| بسم الله الرحمن الرحيم |3| سؤال وجواب استفتائات وآراء فقيه كبير حاج سيد محمد كاظم يزدى (طاب ثراه) صاحب عروة الوثقى به اهتمام دكتر سيد مصطفى محقق داماد دستياران تحقيق: سيد محمد مدنى بجستانى. سيد حسن وحدتى شبيرى |4| پيشگفتار حاج سيد محمد كاظم طباطبائى مشهور به " سيد يزدى " كه نسبش به ابراهيم الغمر بن الحسن بن الحسن بن على بن ابيطالب مى رسد در سنه 1247 هجرى قمرى 1 در قريه " كسنويه " 2 از قراء اطراف شهرستان يزد متولد شد. وى پس از فرا گرفتن علوم مقدماتى وسطوح فقه واصول در مدرسه دو منار از كهن ترين مدارس يزد راهى اصفهان شد ونزد شيخ محمد باقر اصفهانى فرزند شيخ محمد تقى صاحب حاشيه معالم ونيز حاج محمد جعفر آباده ئى به تلمذ پرداخت. در سنهء 1281 همراه فرزندان اساتيدش راهى نجف اشرف شد، ودر اين سال مرحوم شيخ مرتصى انصارى (قده) وفات نمود ومتأسفانه سيد يزدى به حضور در درس ايشان موفق نگشت واز حضرات شيخ مهدى جعفرى وشيخ راضى نجفى وميرزا محمد حسن شيرازى (قبل از مهاجرت به سامراء) كسب فيض نمود وسپس خود به تدريس وتأليف پرداخت. سيد يزدى، در ادبيات عربى وفارسى صاحب نظر بود وبه هر دو زبان شعر مىسرود. قدرتفقهى او زبان زد عام وخاص است ولى در قدرت تفريع فروع ونقادى ماهرانه وسيطره كامل بر ابواب وسيع فقه به ويژگى وامتياز نامدار است. ب 1. امين، سيد محسن، اعيان الشيعه، ج 10، ص 43، بيروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403 ه. ق، مدرس تبريزى، محمد على، ريحانة الادب، ج 6، ص 392، تهران، 1369. 2. قريه كسنويه منتسب به كسنو دختر يزدجرد آخرين پادشاه ايرانى است وچون قريه از املاك او بوده لذا به نام وى ناميده شده است (اعيان الشيعه ج 10 ص 43). قريه مزبور هم اكنون تقريبا داخل شهر قرار دارد ويكى از محلات به شمار مىرود. |5| شنيده ام مرحوم آقا ضياء الدين عراقى فقيه واصولى سترگ قرن حاضر، گفته است روزى در لب شط كوفه قدم مىزدم سيد يزدى براى شنا آمد ومشغول كندن لباس شد. نزديك شدم وعرض سلام كردم. پاسخ داد واز احوالم جويا شد وگفت: شيخ ضياء درس كى مىروى؟ گفتم: درس آخوند (ملا كاظم خراسانى صاحب كفاية الاصول) گفت: چه مسئله اى را بحث مىكند؟ در پاسخ، بحث روز استادم را مطرح كردم. گفت نظرش در اين موضوع چه شد؟ من نظر استادم را به خوبى بيان كردم. سيد يزدى كه در اين لحظات مشغول لنگ بستن بود، موارد متعددى نقض را براى من از ابواب مختلف فقه مطرح كرد وگفت اين موارد را فكر كن تا من بيايم وبه ميان آب رفت. من كه خود را روياروى انبوهى از مشكلات وموارد نقض مىديدم چنان گيج شدم كه راه حل مسائل به كلى از خاطرم خارج شد، وخويش را در مقابل پهناى علمى سيد يزدى ناتوان وخجل يافتم. زود محل را ترك كردم تا ايشان پس از خروج از آب مرا نبيند وجوياى حل مشكلات گردد 1 پس از وفات استادش ميرزا محمد حسن شيرازى، مرجعيت شيعه بدون هيچ گونه تمهيد مقدمات وتسبيب اسباب متوجه وى شد. نوشته اند، كه به مناسبت وفات ميرزا كليه مترقبين مرجعيت به تشكيل مجلس فاتحه پرداختند، جز سيد يزدى كه نه تنها به اقامه عزاى رسمى دست نيازيد بلكه شهر را به عزم مسجد سهله ترك نمود. مرجعيت سيد يزدى، به گونه اى فراگير شد كه در اكثر بلاد شيعه نشين جهان، تركيه، يمن، عربستان، هند، افغانستان، ايران، عراق، مقلد داشت كه حوادث واقعه ومسائل شرعيه را از وى استفتاء مى نمودند. جلسه تدريس سيد يزدى در آغاز چندان رونق كمى نداشت واكثر طلاب به درس ملا محمد كاظم خراسانى صاحب كفايه شركت مىجستند، ولى پس از چندى چنان رونق يافت كه حدود 200 نفر از فضلاء پاى درس وى حاضر مىشدند. تذكره نويسان، گروه كثيرى از مراجع تقليد وفقهاى بزرگ شيعه را جزء شاگردان ايشان محسوب نموده اند كه البته اكثر آنان در زمره شاگردان آخوند خراسانى نيز به شمار آمده اند. آثار وتأليفات حاصل عمر پر بار سيد يزدى 40 عنوان كتاب ورساله وحاشيه است كه به مهمترين آنها اشاره مىكنيم.