مكتب زيارت(4) - مكتب زيارت (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مكتب زيارت (4) - نسخه متنی

عباس كوثرى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مكتب زيارت(4)

عباس كوثرى

ويژگى سوم اسوه‏ها: امر به معروف و نهى از منكر

قوانين اسلام مبتنى بر حكمت و به كيفيتى نظام يافته است، كه خود بتواند نگهبان و حافظ خويش باشد امر به معروف و نهى از منكر يا نظارت عمومى دو قانون نگهبان است كه از ديگر قوانين الهى پاسدارى مى‏كند. امام حسين(ع) در خطبه امر به معروف و نهى از منكر بعد از قرائت آيه شريفه: المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة: مردان و زنان مؤمن همه ياور و دوستدار يكديگرند خلق را به كار نيكو وادار و از كار زشت منع مى‏كنند. نماز بپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند اينگونه مى‏فرمايند فبدا الله بالامر بالمعروف و النهى عن المنكر فريضة منه لعلمه بانها اذا اديت و اقيمت استقامت الفرائض كلها هيتها و صعبها: خداوند قبل از واجبات ديگر امر به معروف و نهى از منكر را ذكر مى‏كند زيرا خداوند مى‏داند كه اگر امر به معروف و نهى از منكر اقامه شود بقيه واجبات چه آسان و چه مشكل آن نيز انجام مى‏گيرد.

در حقيقت جامعه بشرى حكم يك كشتى مسافربرى را دارد اگر در قسمتى از آن صدمه و شكستگى وارد آيد بقيه نيز دچار صدمات جبران‏ناپذيرى خواهد شد و نتيجه آن فقط دامنگير فردى كه موجب شكستگى آن شده است نخواهد شد چنان كه در حديث‏به هنگام برشمردن عواقب شرك امر به معروف و نهى از منكر مى‏فرمايد: فيعمهم بعقابه فيهلك الابرار فى دار الاشرار و الصغار فى دار الكبار: در اين صورت عقاب همگانى خواهد شد و نيكان در خانه اشرار و اطفال در خانه بزرگان به هلاكت‏خواهند رسيد و اين اصلى از اصول حاكم بر جامعه است كه اگر عظمت و ابهت قانون مقدس در ملا عام و در انظار عمومى، در هم شكسته شود و جامعه ناخشنودى خويش را در مقابل آن ابراز نكند به تدريج قانون‏شكنى فراگير خواهد شد و به زودى دامن وابستگان و فرزندان معتقدين به آن قانون را فرا خواهد گرفت و در نتيجه جهت‏گيرى غالب جامعه به سمت هتك و نفى و حتى ضد ارزش دانستن آن قانون مقدس پيش خواهد رفت و در آن هنگام داغ لعن و دورى از رحمت الهى بر پيشانى آنها نقش خواهد بست چنان كه در قرآن كريم مى‏خوانيم: لعن الذين كفروا من بنى اسرائيل على لسان داود و عيسى ابن مريم ذالك بما عصوا و كانوا يعتدون - كانوا لا يتناهون عن منكر فعلوه: كافران بنى‏اسرائيل به زبان داود و عيسى ابن مريم از آن جهت مورد لعن قرار گرفتند كه نافرمانى خدا نمودند و از حكم حق سركشى كردند آنها هيچگاه از كار زشت‏خود دست‏بر نداشتند و بر عكس جامعه «معروف يار» و منكر ستيز جامعه‏اى بالنده و پيشتاز و برخوردار از نصرت الهى خواهد بود كه ميوه‏هاى شيرين پاكى و صداقت و كرامت را به افراد خويش تقديم خواهد كرد چنانكه در قرآن آمده است و لينصرون الله من ينصره ان الله لقوى عزيز الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلاة و آتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر ولله عاقبة الامور: هر كه خدا را يارى كند البته خدا او را يارى خواهد كرد كه خدا را منتهاى اقتدار و توانائيست «آنان كه خدا را يارى مى‏كنند» آنها هستند كه اگر در روى زمين به آنان اقتدار و شوكت دهيم نماز بپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند.

اندلس تجربه تلخ ترك امر به‏معروف و نهى از منكر

تاريخ اندلس نمونه روشنى است كه مى‏تواند وضعيت اين دو جامعه را ترسيم كند آن هنگام كه سپاه اسلام با بينش الهى و با اتكاء به الله پيش مى‏رفت و به تعبير اميرمؤمنان(ع) بصيرت و بينش خويش را بر شمشيرهايشان نهاده بود. جامعه‏اى بود كه همچنان عطر توحيد و آزادى را به ملتها ارزانى مى‏داشت. اما پس از مدتى سپاه اسلام دچار توطئه‏اى شد كه او را از درون متلاشى ساخت. توطئه از اين قرار بود كه سردمداران كفر «تهاجم فرهنگى‏» خويش را به سمت و سوى جوانان آغاز كردند. ابتدا فرهنگ ميخوارى را در ميان جوانان مسلمان ترويج كرده و سپس با ماموريت دادن به عده‏اى از دختران و زنان هرزه برنامه‏هاى ضد اخلاق عمومى و عفت اسلامى را هر چه بيشتر گسترش دادند. آنها كه مى‏بايست سالت‏خويش را انجام دهند و با سلاح نهى از منكر از سقوط جامعه اسلامى جلوگيرى كنند، در انجام وظيفه، كوتاهى نمودند در نتيجه، غيرت دينى در ميان جوانان مسلمان به ضعف گراييد و با اولين هجوم مسلحانه دشمن از پاى درآمد و تمام افتخارات و عظمت‏خويش را در اسپانيا از دست داد. و اندلس براى مسلمانان فقط سرزمين خاطره‏ها شت‏خاطره‏هايى تلخ كه همچنان قلب هر مسلمان غيرتمند را مى‏فشارد.

معروف گرايى و منكرستيزى در سيره انبياء

معصومين(ع) خود پيشتاز اين حركت‏بوده‏اند در حديث آمده است، «ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر سبيل الانبياء و منهاج الصلحاء امر به معروف و نهى از منكر راه انبياء و روش شايستگان است.

توحيد، اساس كار انبياء را تشكيل مى‏دهد و خود اصل و بنيان تمامى نيكيهاست آنها با استقامتى شگفت و شجاعتى چشمگير على‏رغم همه مخاطرات و سختيها بدين امر همت گماشتند در آياتى از قرآن چنين مى‏خوانيم: لقد ارسلنا نوحا الى قومه فقال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره و الى عاد اخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره و الى ثمود اخاهم صالحا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره و الى اخاهم شعيبا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره كه در تمامى اين آيات اساسى‏ترين و اولى‏ترين هدف آنان را عبوديت و بندگى خداى يگانه ترسيم مى‏كند و خدا مى‏داند كه به دنبال اعلام توحيد بر نوح و هود و شعيب و صالح و ديگر پيامبران چه گذشت و چه مشكلات و سختيهايى روى آور شد. مشكلاتى كه كوه را از جاى برمى‏داشت اما اين مردان الهى همچنان استوار و ثابت قدم بر دعوت خويش پاى فشردند تا نمرودهاى خودخواه و فرعونهاى لجوج را مهار كنند. و به خود آورند و نور معرفت را فرا راه ديدگان حق‏جويان قرار دهند. «اذهب الى فرعون انه طغى فقل له هل لك الى ان تزكى و اهديك الى ربك فتخشى امر به معروف و نهى از منكر در محدوده فروع دين مورد نظر است كه موارد ذيل نمونه‏هايى از آن مى‏باشد.. شعيب پيامبر پس از دعوت مردم به سوى خدا به آنان هشدار مى‏دهد كه از كم‏فروشى پرهيز كنند و در كيل و وزن كم نگذارند چنانكه در قرآن كريم مى‏خوانيم: و الى مدين اخاهم شعيبا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره قد جائتكم بينة من ربكم فاوفوا الكيل و الميزان و لا تبخسوا الناس اشيائهم و لا تفسد فى الارض بعد اصلاحها: و به اهل مدين برادر آنها شعيب را فرستاديم و گفت اى قوم، خداى را پرستيد كه شما را جز او خدايى نيست اكنون كه از جانب پروردگار براى شما برهانى روشن آمد در سنجش كيل و وزن با مردم عدل و درستى پيشه كنيد و كم‏فروشى نكنيد و در زمين پس از آنكه قوانين آسمانى به نظم و اصلاح آن آمد به فساد برنخيزيد.

و درباره حضرت لوط مى‏فرمايد: و لوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين. انكم لتاتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم مسرفون: و لوط را فرستاديم كه به قوم خود گفت: آيا عمل زشتى كه پيش از شما هيچ كس بدان مبادرت نكرده بجا مى‏آوريد؟ شما زنان را ترك كرده و با مردان شهوت ميرانيد آرى كه شما مردمى فاسد و نابكاريد.

يكى از صفات قرآنى رسول مكرم اسلام(ص)

يكى از صفات رسول خدا(ص) در قرآن كريم «آمر به معروف و ناهى از منكر» است چنان كه مى‏فرمايد: الذين يتبعون الرسول النبى الامى الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التورية و الانجيل بامرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر: آنان كه پيرورى كنند از رسول و پيامبر امى كه در تورات و انجيلى كه در دست آنهاست‏«نام و نشانى و اوصافش را» نوشته مى‏يابند «كه آن رسول‏» آنها را امر به معروف و نهى از منكر خواهد كرد.

در زيارتنامه آن بزرگوار نيز وارد شده است «اشهد انك قد بلغت الرسالة و اقمت الصلاة و آتيت الزكاة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر: شهادت مى‏دهم كه تو فرمان رسالت‏خود را از جانب حق به خلق رسانيدى و نماز را به پا داشتى و زكات را به فقيران پرداخت نمودى و امر به معروف و نهى از منكر نمودى.

ائمه و امر به معروف و نهى از منكر

صراط مستقيم الهى يكى است و رهروان آن نيز حامل يك پيامند. ائمه معصومين اين وارثان انبياء استمراربخش راهى هستند كه آغازگران آن انبياء الهى در طول تاريخ بوده‏اند آن بزرگواران در پرتو تاكيد بر توحيد و اصول معارف اسلامى به تزكيه روح و روان انسانها توجهى تام و تمام داشته‏اند كه در اين زمينه سيره عملى آنها در رابطه با امر به معروف و نهى از منكر اسوه حسنه براى همه دلدادگان به مقام شامخ ولايت مى‏باشد كه به نمونه‏هايى از آن در اين فصل مى‏پردازيم.

الف - دستور العمل على(ع) به اهل بازار

امام باقر(ع) مى‏فرمايد به هنگامى كه اميرالمؤمنين(ع) در كوفه حضور داشتند هر روز صبح از مقر خلافت‏بيرون مى‏آمدند. از هر يك از بازارها سركشى مى‏نمودند در حالى كه تازيانه بر دوش داشت. در مقابل بازاريان مى‏ايستاد و آنها را در حالى كه سرا پا گوش شده بودند اين‏گونه موعظه مى‏نمود: يا معشر التجار اتقوا الله ... و تزينوا بالحلم و تناهوا عن اليمين و جانبوا الكذب، و تجافوا عن الظلم، و انصفوا المضلومين، و لا تقربوا الربا و اوفوا الكيل و الميزان ، و لا تبخسوا الناس اشياءهم و لا تعثوا فى الارض مفسدن.

اى گروه تجار تقواى خدا را پيشه كنيد ... و خود را به بردبارى زينت دهيد و از قسم خوردن باز ايستيد از دروغ دورى كنيد و از ظلم و ستم بپرهيزيد در سنجش كيل و وزن با مردم عدل و درستى پيشه كنيد و اشياء و اموال مردم را به كم نگيريد و در زمين فساد نكنيد.

ب - دستور به رعايت‏حريم زن و مرد

در روايت ديگرى از امام صادق(ع) اين چنين آمده است كه حضرت اميرالمؤمنين(ع) به اهل عراق فرمود: يا اهل العراق نبئت ان نسائكم يوافين الرجال فى الطريق اما تستحيون: اى اهل عراق به من خبر رسيده كه زنهايى از شما مى‏آيند و مردها در راه با آنها برخورد مى‏كنند آيا حيا نمى‏كنيد.

ج - نهى از هدر دادن بيت المال

خزانه مسلمين و بيت‏المال در سيره ائمه(ع) جايگاه خاصى دارد و اهتمام فوق‏العاده بدان داشته‏اند از اين‏رو در نهج‏البلاغه آمده است كه اميرمؤمنان(ع) فرمود: اموالى كه به ناحق از بيت‏المال به يغما رفته است، آن را به جايگاه خود باز خواهم گرداند اگر چه در كابين زنان قرار گرفته باشد و يا با آن كنيز خريدارى شده باشد. و در يكى از اوامرى كه در اين رابطه به يكى از استانداران خود كه به بيت‏المال دست درازى نموده بود، مى‏فرمايند: فاتق الله واردد الى هؤلاء القوم اموالهم ... از خدا بترس و مالهاى اين گروه را به آنان باز گردان كه اگر اين كار را انجام ندهى و خداوند مرا به تو توانا گرداند در باره تو نزد خدا عذر بياورم و ترا بشمشيرم كه فردى را بان نزده‏ام مگر آنكه در آتش داخل شده به كيفر رسانم و به خدا سوگند اگر حسن و حسين - عليها السلام - انجام داده بودند مانند آنچه تو انجام دادى با ايشان صلح و آشتى نمى‏كردم و از من بخواهشى نمى‏رسيدند تا اينكه حق را از آنان بستانم. و در دستور ديگرى كه به يكى از كارگزارانشان بيان مى‏دارند اين‏گونه آمده است ادقوا اقلامكم و قاربوا بين سطوركم ... و اياكم و الاكثار فان اموال المسلمين لا تحتمل الاضرار: قلمهايتان را نازك قرار دهيد و خطها را نزديك هم بنويسيد و از زياده‏نويسى بيش از بيان مقصود بپرهزيد كه اموال مسلمين متحمل ضرر و زيان نگردد.

د - على(ع) و نماز در اول وقت

زمانى كه امام على(ع) محمد ابن‏ابى‏بكر را به حكومت مصر گمارد در ضمن دستور العملهايى كه براى او صادر نمود اين بود: صل الصلاة لوقتها الموقت لها ... و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال و اعلم ان كل شئ من عملك تبع لصلاتك: نماز را در وقتى كه براى آن تعيين شده بجا آور و از جهت‏بيكارى آن را پيش از وقت‏بجا نياور و بجهت كار داشتن آن را از وقتش به تاخيز ميفكن و بدان هر چيز از عملت پيرو نماز تو است.

/ 1