حامد حجتىبوى ربيع در كوچهها پيچيده بود، حرارت آفتاب بعدازظهر جاى خود را به نسيم نوازشگر سپرده بود و من دستبه سينه در آستانه بارگاه حضرت معصومه(س) ايستاده بودم:«السلام عليك يا فاطمه المعصومه»قصد داشتم امروز را در «بيتالنور» نورانى شوم. «بيت النور» محراب كوچكى است كه حضرت فاطمه معصومه(س) در مدت17 روز اقامتخود در قم قنوتهاى خويش را با محراب كوچك ولى آسمانى آن عبادتگاه زيبا تقسيم مىكردند. «بيت النور»; خانهاى است از نور كه هنوز بعد از سالهاى زيادى كه بر آن گذشته عطر بهشتى بانويى ملكوتى را منتشر مىكند.«بيت النور» بوى معصومه(س) مىدهد و اگر چشم دل باشد، قوس محرابش تجلى نمازهاى عارفانه فاطمه زهرا(س) است كه در دخترش معصومه(س) تبلور يافته است.از حرم كه بيرون آمدم به طرف خيابان «چهارمردان» به راه افتادم، «چهارمردان» خيابانى كه تنديس مقاومت قم است و امروز قلب زندگى در آن با عشق اهل بيت7 مىتپد. و چه خوب بود اگر به ظاهر اين خيابان مىرسيدند و در نظافت و پاكيزگى آن مىكوشيدند. خيابان چهارمردان با سابقهاى درخشان دفتر خونآلود انقلاب است و «گلزار شهدا» در آخرين نقطه اين خيابان بهشتىترين مضمونها را مىآفريند.«چهارمردان» كه امروز خيابان «انقلاب» مىخوانندش زير گامهايم عبور مىكند تا مرا به «بيت النور» برساند. بعد از كوچه آيت الله گلپايگانى(ره) به چهل و پنج مترى عمار ياسر مىرسم وارد چهل و پنج مترى - كه حد فاصل خيابان انقلاب (چهارمردان) و آيت الله طالقانى (آذر) - شدم در اولين قدمها سمت راستخيابان ميدان مير نوازشگر چشمهايم مىشود نسيم بهشتى اين بانو نوازشگر مشام هر رهگذر عاشقى است كه از آنجا عبور مىكند.«ميدان مير» در واقع همان خانه موسى بنخزرج است كه حضرت معصومه(س) بعد از كسالتى كه در ساوه پيدا نمودند به دعوت قمىها به خصوص موسى بنخزرج به اين مكان آمدند آنگاه عبادتهاى خود را با محراب يكى از اتاقها تقسيم مىكردند كه امروز آن محراب را «بيت النور» مىخوانند.گرادگرد اين محراب مدرسه علميهاى است كه نوجوانان دانشجوى علوم دينى در آن از سرچشمه معارف آل الله لبريز مىشوند. «مدرسه ستيه» - مدرسه خانم - در واقع محلى است كه طلاب علوم دينى در آن درس محبت مىخوانند و مشق معرفت مىآموزند. وارد حيات «بيت النور» شدم، قبلتر از اين كه براى عرض ارادت آمده بودم حياط سقف نداشت اما اين بار حيات عبادتگاه مسقف شده بود در واقع اين سقف را روى تكيه ميدان مير زدند، تا در ماههاى عزا در آن عزادارى نمايند.پيرمردى كنار در نشسته بود و به رفت و آمد مردم چشم دوخته بود چند بانو در محراب ركوع و سجود معصومه(س) را تداعى مىكردند و من همچنان در انتظار بودم تا سعادتى يابم و دو ركعت نماز در آن زمين ملكوتى به جاى آورم.بىمناسبت نمىدانم چند تذكر را عرض كنم و توجه مسؤولان فرهنگى شهر را به اين نكات جلب مىنمايم تا شايد در راه شناخت صحيح معارف آل الله به عموم مردم موفقتر باشيم.- محراب بيت النور در حال تخريب است كاشىكاريهاى زيبايش و آيينهكاريهاى درخشانش در حال خراب شدن است. بر مسؤولان شهر است تا با اهتمام به ترميم اينگونه بناها ميراث جاويدان مذهبى و ملى ما را براى آيندگان ماندگار نمايند.- ساعتى از بعدازظهر كه مىگذرد عاشقان ولايتبراى زيارت و عرض ارادت به آن بيت نورانى مشرف مىشوند. جا دارد متصديان امور فرهنگى عواملى داشته باشند تا در معرفى اين مركز و مراكز مذهبى ديگر كوشا باشند و اين جاودانه ميراث را به آيندگان انتقال دهند.- اكثر اهالى قم و ساكنان اين شهر از وجود اين مكان مقدس بىخبرند از مسؤولان فرهنگى حرم تقاضا داريم با چاپ و انتشار جزوات كوچك اين مراكز را معرفى نمايند.- شكل ظاهرى «ميدان مير» و جايگاه آن در حال حاضر مناسب با اين جايگاه رفيع نيست در بازسازى و زيباسازى اين مكان بايد كوشا باشيم.- و به عنوان آخرين هشدار فرهنگى عرض مىشود، جوانان را دريابيم مخصوصا آن دسته از عزيزانى كه در اينگونه محلات زندگى مىكنند، بايد وسايل فرهنگى چنان برنامهريزى شود كه فرد فرد اين محلات ارزشمند خود مبلغ دين مبين اسلام و فرهنگ ناب شيعه باشند.غروب بود و صداى اذان در گوش شهر طنين انداخته بود و من براى پيوستن به جارى نماز دل به درياى جماعتحرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) مىسپارم. تا شبانگاه دستاورد حضور در «بيت النور» را به تشنگان كوثر تقديم كنم.قم - تيرماه76