پاسدارى از استقلال
زلال استقلال آب حيات دلتهاست. استقلال، ريشه در آزادى خدادادى انسان دارد. روزى كه خداوند، قدرت اختيار و تصميمگيرى به انسان بخشيد; اين آب زلال را در گل فرزندان آدم بكار گرفت. «آگاهى» و «آزادى» دو عنصر تشكيلدهنده استقلال فرد و جامعه و ارمغان آسمان به زمين است. انسان با اين دو گوهر گرانبها از مرز «جهاد» و «نبات» و «حيوان» فراتر مىرود و بر قله بلند انسانيت مىنشيند، گويى انسان با اين دو بال پرواز مىكند و آسمان ارزشها را زير پر و بال خويش مىگيرد.استقلال راستين از آن خداست كه «ان العزة لله جميعا» و هر فرد و جامعه به ميزان وابستگى و دلبستگى به او مىتواند، از بند اغيار آزاد گردد. «عزيز» نام خداست و مؤمن از نام او عزت مىگيرد.قرآن كريم، حدود صد بار واژه «عزيز» و «عزت» را با عبارتى همچون; والله «عزيز رحيم»، «عزيز حكيم»، «قوى عزيز» و «عزيز الغفار» در مورد ذات اقدس الهى بكار برده است. خدا در نظام تكوين و تشريع زمينه استقلال افراد و جوامع را فراهم كرده و مسؤوليت و پاسدارى از آگاهى و آزادى و عزت و شخصيت انسانى را بر دوش خود وى نهاده است. خداوند، به هيچ وجه به مؤمن اجازه ذلتپذيرى و قبول حقارت و پستى نداده است. «توحيد» فلسفه استقلال و عزت انسان است و «طاغوت» دشمن آگاهى و آزادى وى. اعتبار جهانى، ابهتبينالمللى، پرستيژ و نفوذ در سطح داخل و خارج جز از طريق خداگرايى و اجراى فرمان خدا و حاكميت احكام الله امكانپذير نيست.كارگزاران و مديران جامعه اسلامى قاطعانه باور كنند كه با «ترس» و «طمع» از هياهوى سياسى و تبليغاتى شياطين داخلى و خارجى نمىتوان به عزت دستيافت و تنها راه دستيابى به «عزت اجتماعى» و جايگاه بلند جهانى شناخت و اجراى مو به موى احكام اسلام است هر فرد و ملتى كه به يارى دين خدا قيام كند و ارزشهاى الهى را پاس دارد، خداوند به او نصرت و عزت مىبخشد و عزتجويى از راه گناه و سازشكارى و همرنگى و التماس و دوستى با كفار، «ضلال بعيد» است و خسران مبين. امام سجاد(ع) در دعاى بيست و هشتم صحيفه مىفرمايد:«كم من اناس طلبوا العز بغيرك فذلوا.چه بسيار مردمى كه از غير تو عزت خواستند و ذليل و خوار شدند.»آنها كه در جستجوى خشنودى استكبار جهانى و به بهانه حفظ حيثيتبينالمللى، احمقانه با قوانين الهى و فرمان رسالت مخالفت مىورزند و در كار اجراى فرمان خدا كارشكنى مىكند، به صريح قرآن، اولئك فى الاذلين.به ميزانى كه در سياستگذارىها گزينش آمد و شدها و بودجهگذارىها، از استكبار جهانى بيم مىبريم و چشم به «صندوق بينالملى كفر» دوختهايم از توحيد راستين دور افتاده و از استقلال محروميم.پاسدارى از استقلال مسلمين و عزت اسلامى در برابر كفر جهانى، وظيفه عمومى امت و بويژه مديران و بلندپايگان كشورهاى اسلامى است. در آغاز فعاليت دولت محترم جناب حجةالاسلام و المسلمين خاتمى دام عزه العالى - ضمن تبريك و آرزوى موفقيتبراى ايشان و اعضاى دولت محترم ايشان، آفات استقلال و شيوههاى پاسدارى از آن را يادآور مىشويم:آفات استقلال
سلب استقلال فكرى خطرناكترين آفت عزت و استقلال انسانهاست و شبكههاى تبليغاتى با بمباران عقل و انديشه ملتها آتش تهيه بر هستى انسانها مىريزند و زمينه را براى يورش و هجوم فرهنگى و اقتصادى و نظامى فراهم مىآورند.تكذيب دين، تحريف دين، محدود كردن دين، دروغ بستن بر خدا و پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام و هر گونه تفسير نادرست معارف و قوانين مكتب الهى، ايجاد رخنه در دژ توحيد است. توحيد «تئورى» استقلال ملتها است و ولايت و رهبرى راهنماى تحقق اين تئورى آزادىبخش و عدالتآفرين. تضعيف جايگاه فقه و دينشناسى و ولايت فقيه و رهبرى به هر بهانه و تحت هر اسم كه صورت گيرد ضربه به استقلال فرد و جامعه و بشريت مظلوم است.و تبليغات دروغين و بزرگنمايى و كوچكسازى واقعيات همه و همه آفات استقلال و عزت الهى انسان است.سلب استقلال فرهنگى، ايجاد وابستگى در ادراك و احساس، مسخ انسانيت انسان است و نفى خرد و تعطيل عقل، كارى همچون بتپرستى به حساب مىآيد. همانطور كه در حديث مىخوانيم: مدمن الخمر يلقى الله عز و جل كعابد وثن: ميگسار همچون بتپرست است.«شرك» و «كفر» و «الحاد» خيانتبه فكر و فرهنگ انسانهاست و بزرگترين ضربه را بر هويت انسانى وارد مىآورد كه ان الشرك لظلم عظيمصرف امكانات بيتالمال در جهتسرگرم كردن نسل جوان به مسابقات بىخاصيت ورزشى و افزودن بر تب وقتكشى و دامن زدن بر شكست و پيروزىهاى كاذب و خيالى، در سطح جهانى اهداف استعمار خاصى را دنبال مىكند. در جمهورى اسلامى بكارگيرى فكر و انديشه و عقل و قلب نسل جوان، در ميادين علم و ايمان و خدمت و نعتبسيار ضرورىتر و مفيدتر است. آيا به راستى فرمان خداست كه كانالهاى تلويزيونى و دهها موج بلند و كوتاه راديويى با بودجه محرومان و مستضعفان در خدمت «ورزش» و «ورزش» و «ورزش» باشد. كسى با ورزشهاى مفيد در حد حفظ سلامت فردى و تقويتبنيه نظامى فرزندان اسلام مخالف نيست. اما گرفتن ماليات از توليدگران و كارگران، معلمان و محققان و زحمتكشان براى پرداخت «ارز» به بيكاران و ورزشكاران بينالمللى با كدام مجوز شرعى انجام مىگيرد و چه هدفى را دنبال مىكند. برنامه توسعه اول و دوم و سوم و صدم و هر برنامه توسعه سياسى، اقتصادى، فرهنگى به ميزانى مقدس و محترم است كه در چارچوب قانون خدا باشد و به هر ميزان كه از اهداف مكتبى و قوانين الهى، دور شود، برنامه شيطانى و نيرنگ ابليسى محسوب مىشود. فرمان خدا استقرار «قسط» است. «قل امر ربى بالقسط» و عدالت را با ترازوى «وجدان محرومان» مىسنجند و نه با شاخصها و آمارهاى راست و دروغ و ريز و درشت كارگزاران. تبليغات دروغين، تعصب جناحى، تملق و تحقير و اتهام از سوى هر فرد و گروهى كه باشد، حجابى بر چشم بشريت و مانعى در برابر حقيقت و دامى در مسير استقلال ملتها است.شيوههاى پاسدارى از استقلال
تعميق بينش مكتبى در سراسر جامعه، گسترش روح جهاد و فداكارى، نهادينه كردن فرهنگ قناعت و صرفهجويى، احياى روحيه نقد و اعتراض و فرهنگ معروف يارى و منكرستيزى، قداستبخشيدن به همفكرى و مشاورات مردمى، تقويت رشتههاى برادرى ايمانى و اصلاح ذاتالبين، گسترش روح پارسايى و تقوا، تحكيم ايمان به غيب و احساس بندگى در برابر خدا، نظارت شديد بر ارتباطات و مذاكرات و تجارت خارجى از گامهاى مهم و ضرورى در جهت پاسدارى از استقلال ايران اسلامى است.اصولا استقلال فرهنگى جز با تمسك به فرهنگ ثقلين - قرآن و عترت - تضمين نمىشود و آنها كه براى ديدگاههاى كارشناسان غربى و شرقى، بيش از كلام وحى و سخن پيامبر و قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) اعتبار قائلند، هرگز نمىتوانند نگهبان استقلال و مسؤول ارشاد و فرهنگ امت اسلامى باشند. آنها كه انديشه و احساسشان از زلال قرآن و حديث نجوشيده، و از چشم ديگر فرهنگها به سعادت و سلامت و موفقيتبشريت نگاه مىكنند، هرگز نمىتوانند ديدمان برج و باروى فرهنگ اسلامى باشند. به قول علامه اقبال لاهورى:
مسلمانى كه در بند فرنگ است
ز سيمايى كه سودم بر در غير
سجودى بوذر و سلمان نيايد
دلش در دست او آسان نيايد
سجودى بوذر و سلمان نيايد
سجودى بوذر و سلمان نيايد