بار ديگر به «نهج‏البلاغه‏» برگرديم - بار دیگر به «نهج‏البلاغه‏» برگردیم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بار دیگر به «نهج‏البلاغه‏» برگردیم - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بار ديگر به «نهج‏البلاغه‏» برگرديم

سخن ما

اختلاف شديد طبقاتى، دور شدن از عدالت اجتماعى، كم رنگ شدن «ارزشها» در پخش مستقيم و غير مستقيم «ورزشهاى‏»ى استانى، كشورى، منطقه‏اى و جهانى به بهاى خالى كردن مساجد و تاخير نماز ميليون‏ها جوان مسلمان از وقت‏شرعى، تهاجم به فرهنگ دين، اسلام، تشيع، مبانى انقلاب اسلامى، و ولايت فقيه تحرك مارهاى افسرده فلسفى، استحاله تدريجى برخى فرزندان انقلاب اسلامى، فاصله گرفتن برخى دانشگاهيان از ارزشهاى مكتبى، ياس و سرخوردگى جمعى از نيروهاى مؤمن و انقلابى، تولد كودكان شرور «رفاه‏» و «بى‏دردى‏» در عصر «توسعه و سازندگى‏» از پدر و مادرانى قانون‏دان و قانون‏شكن، تلاش استكبار جهانى براى ايجاد درگيرى بين مجلس و دولت و القاى اختلاف بين ديدگاه رهبرى و مسؤولان اجرايى، تنگ‏تر شدن حلقه محاصره نظامى ايران اسلامى با حضور بيشتر صهيونيسم جهانى در تركيه، كشورهاى تازه استقلال يافته از شوروى، شمال عراق، حمايت مالى، نظامى بى‏حد از «طالبان‏» و ترور طرفداران انقلاب اسلامى در پاكستان و حضور ناوگان شيطان بزرگ در خليج فارس و دعوت از رژيم اشغالگر قدس براى حضور در كنفرانس اقتصادى قطر، همه و همه زنگ خطر را در گوش انسانهاى بيدار به صدا در مى‏آورد و روان انديشمندان دلسوز و عقلاى امت محمد(ص) را در ايران اسلامى سخت مى‏آزارد.

«چرا چنين شد» را به فرصت ديگر بگذاريم و در اين مقال پاسداران دين و امت را به بررسى و انديشيدن در اين ميدان فراخوانيم و از «راه درمان‏» كه امروز سخت‏بدان محتاجيم، سخن گوييم.

راستى چه بايد كرد؟

اين قلم از عمق جان معتقد است كه بايد دوباره به «نهج‏البلاغه‏» برگرديم. بازگشت‏به نهج‏البلاغه بازگشت‏به برادر قرآن نيست، بازگشت‏به خود قرآن است. بازگشت‏به قرآن محمدى با تفسير على(ع) از حقايق رهايى‏بخش و عدالت‏آفرين قرآن است. بازگشت‏به «نهج‏البلاغه‏» بازگشت‏به خداست. توبه از اتراف و اسراف و تجمل و سازش و تسامح و سهل‏انگارى است.

بازگشت‏به «نهج‏البلاغه‏» همراهى با اميرمؤمنان و هماهنگى با رهبر انقلاب اسلامى در جنگ با ناكثين و قاسطين و مارقين روزگار ماست.

«نهج‏البلاغه‏» غريور «رعدآساى عدالت علوى بر سر مرفهان بى‏درد و مردنمايان نامرد» است.

«نهج‏البلاغه‏» اعلاميه آزادى انسان از حاكميت زر و زور و تزوير است.

«نهج‏البلاغه‏» صداى اباذر در برابر ارتجاع و ارتداد از امامت و ارزشهاى اسلامى است.

«نهج‏البلاغه‏» آواى وحدت و همفكرى و همكارى و «وفاق ملى‏» در برابر استكبار و شيطان‏هاى بزرگ و كوچك و ميانه است.

«نهج‏البلاغه‏» كتاب عبادت و عدالت و وحدت امت اسلامى است.

«نهج‏البلاغه‏» آئينه قرآن محمدى و انجيل علوى و كتاب مواضع انقلاب اسلامى است.

«نهج‏البلاغه‏» «رساله عمليه‏» امام على(ع) و قانون اساسى مالك‏اشتر نخعى و بخشنامه امامت‏به همه كارگزاران دولت‏هاى اسلامى است.

در روزهاى خون و حماسه و آتش، نسل نو و كهن تنها با محوريت «نهج‏البلاغه‏» به وحدت رسيدند. اين كتاب تنها كتاب «معارف‏» و دانش و بينش نيست، كتاب ايمان و عمل است. كتاب تاريخ و فرهنگ و تمدن نيست كتاب ايدئولوژى و فرهنگسازى و تاريخ‏آفرينى است.

«نهج‏البلاغه‏» كتابى تنها براى «حفظ كردن‏» و شركت كودكان در مسابقات علمى و دستيابى به راديو جيبى و ساعت مچى و چرخ گوشت و لوازم خانگى نيست. گرچه تشويق كودكان به سوى آن ارزشمند است. «نهج البلاغه‏» بخشنامه‏هاى على(ع) به همه مديران و رؤساى جمهور و وزيران و استانداران و فرمانداران دنياى اسلام در طول تاريخ است. فرهنگ انقلاب اسلامى چيزى جز فرهنگ نهج‏البلاغه نيست، درسهاى نهج‏البلاغه رهبر معظم‏انقلاب اسلامى، آية‏ا... طالقانى و سيرى در نهج البلاغه شهيد مطهرى و ... مبانى فكرى انقلاب را در اعماق فكر و قلب نسل ديروز استوار كرد و امروز هم شايسته است كه همان انديشه‏هاى بلند آسمانى با زبان خورشيد انقلاب اسلامى، حضرت آية‏الله خامنه‏اى، تلاوت شود و باران زندگى‏بخش خطبه‏ها و نامه‏هاى علوى، غبار جهل و دنيازدگى و ترس و ياس را از روح‏ها بشويد و على زمان رنجنامه خويش را از زبان امام على(ع) اعلام كند كه:

ولكنى اسى ان يلى امر هذه الامة سفهاءها و فجارها فيتخذ مال الله دولا و عباده خولا و الصالحين حربا والفاسقين حزبا. (نهج‏البلاغه، فيض‏الاسلام، ج 2، نامه 62، ص 1041)اندوه من آن است كه كار اين امت‏به دست‏بى‏خردان و بدكاران افتد بيت‏المال را بين خويش دست‏به دست كنند و آزادى بندگان خدا را سلب نمايند. با نيكان بجنگند و بدان را به ضويت‏باند خويش بپذيرند. والسلام.

سردبير

/ 1