من از فراز زمين از غبار مى‏آيم - من از فراز زمین از غبار می آیم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

من از فراز زمین از غبار می آیم - نسخه متنی

حامد حجتى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من از فراز زمين از غبار مى‏آيم

برداشتى از غبارروبى مرقد حضرت معصومه(س)در زادروز حضرت زهرا(س)

حامد حجتى

بوى عشق وزيدن گرفته است و «سحاب رحمت‏» بر سر شهر مى‏بارد، آنقدر آسمان حرم ملكوتى است كه گويى دروازه‏هاى بهشت را به روى «قم‏» گشوده‏اند. شب ميلاد مستوره لاهوتى حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)ست و زمين و زمان در پايكوبى و شور به سرور نشسته‏اند. خادمان بى‏بى مى‏خواهند در اين شب آسمانى غبار قبرش را به يادگار با چشم‏هاى مرطوب خويش بروبند و من سعادتى يافتم تا در حد توان اين شيدايى را به تصوير بكشم. نه در توان واژه‏هاست كه تمام نور و حال آن شب را بسرايند و نه من در خود اين مجال را مى‏بينيم كه نويسنده خوبى بر آن لحظات باشم از حضرت بقية‏الله مدد مى‏جويم و دستان خود را به ضريح بهشتى حضرت معصومه(س) مى‏سپارم تا هر چه مراد آن بانوى الهى است‏بر انگشتانم نازل فرمايد...

وارد مسجد بالا سر كه شدم از ازدحام عشاق خبرى نبود. چند تن از خدام افتخارى قرآن مى‏خواندند و بوى گل و گلاب و قرآن تمام فضا را فرا گرفته بود. سنگهاى مرمرين مسجد بالاسر بيش از هميشه خودنمايى مى‏كردند. ضريح تنهاى تنها ايستاده بود و هر از چند گاهى انگشتان نيازمندى به مشبكهايش گره مى‏خورد. بعضى نماز مى‏خواندند و بعضى زيارتنامه. جلو رفتم و دست در دست ضريح عاشقانه‏ترين واژه‏ها را كه از زيارتنامه مى‏باريد تقديم حضرت كردم. بى‏اختيار رو به قبله ايستادم و نداى دلنشين تكبيرة الاحرام، به لذت‏بخش‏ترين لحظات عمرم نزديك مى‏شدم. قنوت نماز را كه مى‏خواندم... شايد زيباترين غزلى بود كه تا آن روز مى‏خواندم... به سلام نماز كه رسيدم صداى تلاوت آيات سبز در رواقها پيچيده بود.

بسم الله الرحمن الرحيم انا اعطيناك الكوثر فصل لربك وانحر ان شانئك هو الابتر

نسيم بر گونه‏هاى شرجى مى‏وزيد. وقتى همزمان با سرايش اين آيات دربهاى ضريح را گشوده مى‏شود شاگردان مكتب امام صادق(ع) با احترام و ادب لباسهاى ويژه را به تن مى‏كنند و به داخل ضريح مى‏شوند تا هدايا و نذورات را جمع‏آورى كنند. عجب روح لطيفى حكم‏فرماست. عاشقى از محبان زهرا(س) زيارتنامه را با لحنى بديع مى‏خواند و ما نيز گوش مى‏سپاريم. خدام بى‏بى هدايا را جمع‏آورى مى‏كنند.




  • نگار من غم گلهاى باغ كشت مرا
    جگر دريد به ماتم شكست پشت مرا



  • جگر دريد به ماتم شكست پشت مرا
    جگر دريد به ماتم شكست پشت مرا



باز بوى شهدا مى‏پيچد همانهايى كه وقتى نامشان، يادشان و مرامشان در ذهن‏ها تداعى مى‏شود دنيا رنگى الهى به خويش مى‏گيرد. عجيب بود وقتى مادران شهدا به جمع ما پيوستند مادرانى سپيدپوش كه به لباس تقوى احرام بسته‏اند. آنانى كه قلبهاى زينبى‏شان لاله‏زار آلاله‏هاست. و چشمهاشان آيينه‏كارى اشك. مادران شهدا مى‏آيند تا در شب ميلاد بانوى دو عالم هديه روز مادر خويش را از دستان بى‏نياز حضرت معصومه(س) دريافت كنند. راستى چه هديه‏اى بالاتر براى يك مادر از زيارت قبر فاطمه معصومه(س) آن هم با اين سبك و سياق. خوشا به حالتان اى مادران سرخ امشب شهدا شما را به اينجا دعوت كرده‏اند تا غبار شفابخش قبر بى‏بى را به عنوان هديه روز مادر تقديمتان كنند. گوارا باد بر شما اى مادران سرخ.

مادران شهدا مرقد حضرت معصومه در شب ميلاد فاطمه زهرا با مژگانى كه بارانى شهداست مى‏شويند وقتى آنان به داخل ضريح مى‏رفتند عطر طلايه، شلمچه، هويزه، خرمشهر، مهران و ... با نسيم نوازشگر ضريح درهم آميخته بود و لحظاتى بديع را مى‏آفريد. امروز اين مرقد مطهر را مى‏شويند به آرزويى كه در يكى از همين روزها مردى از فراز كعبه ندازند و قبر بى‏نشان مادرش را بر همگان هويدا سازد. امشب اين مرقد مطهر را مى‏شويند به اميد آنكه دستان داغدار خويش را بگشايند و قبر مخفى زهراى مرضيه را در آغوش بگيرند و ...

چه بگويم كه جز اشك هيچ بر قلمم نازل نمى‏شود...

مادران شهدا از ضريح بيرون مى‏آيند هنوز همان عطر دلنواز مشام جان عاشقان را نوازش مى‏دهد. بار ديگر به ضريح نزديك مى‏شويم. خويش را به گرد و غبار مى‏سپاريم تا شايد نسيمى از آن عطر ملكوتى ما را نيز در بر بگيرد.

دربهاى ضريح هنوز گشوده است وارد ضريح مى‏شويم، نمى‏دانم شايد آن درى كه از قم به بهشت‏باز مى‏شود همين جاست. گوشه‏اى از ضريح را انتخاب مى‏كنم و دو ركعت نماز را به ياد دوستان شهيدم، ياوران عزيزم و اين دل بى‏قرارم به جا مى‏آورم.




  • نماز را به اشارت سواره مى‏خوانيم
    محال نيست كه ما تا ستاره مى‏رانيم



  • محال نيست كه ما تا ستاره مى‏رانيم
    محال نيست كه ما تا ستاره مى‏رانيم



قنوت نمازم را با اين فراز از زيارتنامه آذين مى‏بندم كه:

اللهم انى اسالك ان تختم لى بالسعادة فلا تسلب منى ما انا فيه و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم اللهم استجب لنا و تقبله بكرمك و عزتك و برحمتك و صلى الله على محمد و آل محمد...

شنيده بودم كه وقتى زيارت عاشورا را با معرفت‏بخوانيم عطر سيبى بهشتى در پايان زيارت تمام روح انسان را نوازش مى‏دهد اين نكته را نيز شنيده بودم كه اگر يكى از درخواست‏كنندگان مورد رحمت واقع شود تمام همراهانش به يمن وجود آن فرد از رحمت لايزال الهى برخوردار خواهند شد و آن شب هم بوى سيب را به مشام جان شنيدم و هم به يمن حضور مادران شهدا در بى‏كرانه رحمت الهى جاى گرفتم.

دل كندن از قطعه‏اى از بهشت آن هم در اين روزگارى كه «ايسم‏ها» با هم در جدالند كار دشوارى است. دل كندن از بهشت در زمانى كه حيثيت عفيف بانوى مسلمان بواسطه تجددگرايى عده‏اى بى‏خرد زير سؤال رفته بسيار دشوار است. انسان وقتى در برابر عظمت اين بانوى بزرگ قرار مى‏گيرد به انديشه فرو مى‏رود كه آنان دم از دفاع از حقوق زنان مى‏زنند آيا منزلت، عظمت و بلندى مقام زن را در مكتب آل‏الله نمى‏بينند... عقده‏هاى غريب به دلم چنگ مى‏زند. مادران شهدا را مى‏بينم كه مى‏بارند و از آن طرف حضور دختران دوچرخه‏سوار و مشعل‏بدست و شطرنج‏باز رنجم مى‏دهد... آه كه اين درددل‏ها تمامى ندارد.

امشب بهشت را تجربه كرديم آن هم در قطعه‏اى از زمين كه بى‏شباهت‏به افلاك نيست زخم دلمان را به حضرتش نشان داديم و او با نسيم مهربان نگاهش غبار قلبهايمان را زدود.

با تمام تعلقى كه به ضريحش داشتم آرام آرام دست‏به سينه نهادم و براى آخرين بار چشم‏هايم را وقف مرقد نورانى‏اش كردم. بار ديگر دستهايم را به ضريح مى‏سپارم و زيارتنامه را زمزمه مى‏كنم و به شكرانه اين عروج پيشانى عبوديت‏به خاك درگاهش مى‏سايم. دل همراهى‏ام نمى‏كند اما گامهايم دربهاى خروجى حرم را مى‏پيمود، چشم در چشم سايه‏نشينان آفتاب معصومه از صحن خارج مى‏شوم به درگاه كه رسيدم آنقدر به گنبد طلايى‏اش چشم دوختم تا اينكه پلك بهت زده‏ام با نسيم السلام عليك يا بنت موسى بن‏جعفر بر هم مى‏آيد و من در هاله‏اى از غزل به آهنگ شب‏بوها دل مى‏سپارم.

قم - 30/7/76

/ 1