فجر انقلاب - فجر انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فجر انقلاب - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فجر انقلاب




  • برخيز كه فجر انقلاب است امروز
    هر توطئه و نقشه كه دشمن بكشد
    از لطف خدا، نقش بر آب است امروز



  • بيگانه صفت، خانه خراب است امروز
    از لطف خدا، نقش بر آب است امروز
    از لطف خدا، نقش بر آب است امروز






  • فجر است و سپيده حلقه بر در زده است
    با آمدن امام در كشور ما خورشيد
    حقيقت از افق، سر زده است



  • روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
    حقيقت از افق، سر زده است
    حقيقت از افق، سر زده است






  • «والفجر» كه سوگند خداى ازلى است
    اين سوره، بگفته امام صادق
    مشهور به سوره «حسين بن‏على‏» است



  • روشنگر حقى است كه با «آل على‏» است
    مشهور به سوره «حسين بن‏على‏» است
    مشهور به سوره «حسين بن‏على‏» است






  • شب رفت و سرود فجر، آهنگين است
    اين ملت قهرمان و آگاه و رشيد
    ثابت قدم است و قاطع و سنگين است



  • از خون شهيد، فجر ما رنگين است
    ثابت قدم است و قاطع و سنگين است
    ثابت قدم است و قاطع و سنگين است






  • ديدى كه «غسق‏» داشته فجرى در پى؟
    آن عاشق بيقرار و بى‏تاب بهار،
    بايد كه كند شكيب بر سردى دى



  • ديگر منشين مگو كه: پس كو، پس كى؟
    بايد كه كند شكيب بر سردى دى
    بايد كه كند شكيب بر سردى دى






  • ديدى كه سحر از پى شب، در راه است
    اين عيسى ما كه زنده كرد ايران را
    حقا كه مسيحا دم و «روح‏الله‏»است



  • ديدى كه دوام شب بسى كوتاه است
    حقا كه مسيحا دم و «روح‏الله‏»است
    حقا كه مسيحا دم و «روح‏الله‏»است






  • شب طى شد و روز روشن از راه رسيد
    عيساى زمان، راز زمين «روح خدا»
    در كالبد مرده، دمى تازه دميد



  • خورشيد اميد شرق، از غرب دميد
    در كالبد مرده، دمى تازه دميد
    در كالبد مرده، دمى تازه دميد






  • اين نهضت‏حق، كه خلق ما برپا كرد
    در وسعت و عمق و شور و يكپارچگى
    زيباتر از اين نمى‏توان پيدا كرد



  • نه شرقى و غربى است، نه سرخ است و نه زرد
    زيباتر از اين نمى‏توان پيدا كرد
    زيباتر از اين نمى‏توان پيدا كرد






  • جانهاى جهانيان به لب آمده است
    جمهورى اسلامى ما در اين قرن
    فجرى است كه در ظلمت‏شب آمده است



  • جان در پى حق، داوطلب آمده است
    فجرى است كه در ظلمت‏شب آمده است
    فجرى است كه در ظلمت‏شب آمده است






  • از خشم فرو خورده لب‏دوختگان
    ديدى كه فتاده شعله در دامن شب
    نابود شدند حيله آموختگان؟



  • از آه جگر خراش دلسوختگان
    نابود شدند حيله آموختگان؟
    نابود شدند حيله آموختگان؟






  • اى رهبر دوست‏پرور و دشمن‏كوب
    با خشم و خروش خويش كردى بيدار
    يك ملت‏خفته را تو از خواب، اى خوب



  • اى صاحب انقلاب، اى شهر آشوب
    يك ملت‏خفته را تو از خواب، اى خوب
    يك ملت‏خفته را تو از خواب، اى خوب






  • هر كس كه شد آشناى سر ازلى
    با هر كه به ديدن تو آمد، گفتم:
    او را به كه مانند كنم؟ گفت: على



  • در چهره‏ات، اوصاف على ديد جلى
    او را به كه مانند كنم؟ گفت: على
    او را به كه مانند كنم؟ گفت: على






  • سرسختى و قاطعيت، بى‏مانند
    از اول عمر، بسته با حق پيمان
    تا آخر عمر، با خدا هم‏پيوند



  • ايمان و اراده‏ات، چنان كوه سهند
    تا آخر عمر، با خدا هم‏پيوند
    تا آخر عمر، با خدا هم‏پيوند






  • آنانكه امام خلق مى‏دانندت
    بگذار كه من خلاصه گويم: كاين نسل
    زود است هنوز تا كه بشناسندت



  • از جان و دل عاشقانه مى‏خواهندت
    زود است هنوز تا كه بشناسندت
    زود است هنوز تا كه بشناسندت



/ 1