گفتگو با آيت‏الله ابوطالب تجليل - گفت و گو با آيت الله ابوطالب تجليل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفت و گو با آيت الله ابوطالب تجليل - نسخه متنی

مصاحبه شونده: ابوطالب تجليل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتگو با آيت‏الله ابوطالب تجليل

كوثر: با تشكر از حضرت‏عالى كه وقت‏شريفتان را در اختيار مجله قرار داديد لطفادر ابتدا، شمه‏اى از زندگى علمى خود را بيان نماييد و اينكه از چه زمانى به‏قم آمده‏ايد؟

بنده در سال 1345ه .ق مطابق 1305 شمسى در شهر تبريز به دنيا آمدم. پدرم‏مرحوم حاج ميرزا على‏اكبر تجليل مردى عابد، زاهد و مستجاب الدعوه بود. در سال‏1365ه .ق براى ادامه تحصيل از تبريز به قم آمدم و در سال‏1367 پس از اتمام سطح‏براى شركت در درس خارج فقه و اصول به درس حضرت آيت‏الله العظمى بروجردى(قده) وآيت‏الله العظمى حجت(ره) حاضر شدم كه تا آخر عمر اين دو بزرگوار ادامه داشت. وهمچنين از مرحوم آيت‏الله العظمى علامه طباطبايى(ره) سطح و خارج مكاسب را فراگرفتم. و در فلسفه نيز منظومه و اسفار را خدمت ايشان و حضرت امام خمينى تلمذنمودم. از سال 1380 تا كنون به تدريس و تاليف اشتغال داشته‏ام.

كوثر: اگر ممكن است قدرى در باره تاليفاتتان توضيح دهيد.

نخستين تاليف فقهى من تقريرات اصول و فقه اساتيدم بود و نخستين اثرى كه‏چاپ شد تقريرات بيع مرحوم آيت‏الله العظمى حجت است كه با تعليقات استدلاليه من ونيز رساله «حجيه الشهره‏» در سال‏1373ه .ق به چاپ رسيد. يكى از تقريرات فقه‏آيت‏الله حجت كتاب صلواه مسافر است كه با خط شريف خود در سال‏1369 قمرى بر آن‏تقريط نوشته‏اند. به لطف الهى مجموع تقريرات و تاليفاتم بيش از 40 اثر مى‏شود كه‏بيشتر آنها چاپ شده است و برخى از آنها چاپ مكرر شده است. برخى از اين آثار به‏زبان فارسى و برخى به زبان عربى است.

كوثر: لطفا در اهميت زيارت و بخصوص زيارت حضرت معصومه(س) مطالبى بفرماييد.

زيارت اظهار ارادت و وابستگى به اهل بيت(ع) است هر امام‏زاده‏اى در هر گوشه‏اى‏از عالم نماينده اهل بيت پيامبر است و زيارت او اظهار علاقه به خاندان پيامبر(ص)و حضرت معصومه(س) در قم نماينده اهل بيت(ع) است افزون بر آنكه خود قم هم مطابق‏برخى روايات حرم اهل بيت است و اما در خصوص زيارت حضرت فاطمه(س) معروف به‏معصومه شيخ صدوق در كتاب «عيون الاخبار» و نيز در كتاب «ثواب الاعمال‏» با سندصحيح از حضرت رضا(ع) روايت كرده كه آن حضرت فرموده است: «من زارها فله الجنه‏»

ابن قولويه نيز در كتاب «كامل الزيارات‏» همين حديث را با همين سند از امام‏رضا(ع) نقل مى‏كند.

روايت ديگرى در همين كتاب از امام جواد(ع) نقل مى‏كند كه فرمود: «من زار عمتى‏بقم فله الجنه‏» در تاريخ قم هم روايتى از امام صادق(ع) نقل شده كه صدور آن پيش‏از تولد حضرت معصومه(س) بوده است در آن روايت امام صادق(ع) مى‏فرمايد:

ان الله حرما و هو مكه و لرسوله حرما و هو مدينه و لاميرالمؤمنين حرما و هوكوفه و لنا حرم و هو قم و ستدفن فيه امراءه من ولدى من زارها وجبت له الجنه;مكه حرم خداست مدينه حرم پيامبر(ص) است كوفه حرم اميرالمؤمنين(ع) و قم حرم مااهل بيت است در آينده بانويى از فرزندان من در آن مدفون مى‏شود هر كه او رازيارت كند بهشت‏براى اوست.

بنابراين از سه امام در باره زيارت حضرت معصومه روايت نقل شده است كه صرف نظراز شهداى كربلا در باره هيچ يك از امام‏زادگان اين همه تاكيد و اهتمام را نداريم.

ناگفته نماند اين كه در روايت آمده است ثواب زيارت حضرت معصومه(س) بهشت است ويا براى برخى اعمال ديگر در روايات بهشت پاداش آن قرار گرفته است همه اينها به‏عنوان مقتضى است‏يعنى تمام ثوابهايى كه براى اعمال ذكر شده اين چنين است‏يعنى‏مقتضاى زيارت حضرت معصومه(س) رفتن به بهشت است نه اينكه به طور حتم و مسلم، اگركسى يك بار به زيارت حضرت معصومه(س) رفت‏بهشتى خواهد بود و اگر بنده يك مرتبه‏به زيارت حضرت معصومه(س) بروم ديگر بهشت‏بر من واجب است و هر كارى كه مى‏خواهم‏انجام دهم مسلم چنين نيست. معناى اين گونه روايات اين است كه اين عمل اقتضاء وشايستگى آن را دارد كه كسى را سزاوار بهشت نمايد ولى هر مقتضى ممكن است موانعى‏داشته باشد و يا اينكه براى مثمر ثمر بودن نياز به شرايطى داشته باشد. وخوانندگان محترم مى‏دانند كه اين‏گونه روايات هرگز تشويق و تضمينى براى انجام‏گناه نيست.

كوثر: هر يك از بزرگان نوعا خاطره‏اى از عنايات حضرت معصومه(س) و كرامتهاى آن‏كريمه دارند جنابعالى چنانچه در اين خصوص خاطره‏اى داريد بفرماييد.

در طول اقامتم در قم دو مرتبه براى خود من پيش آمد كه مورد عنايت و توجه‏حضرت واقع شده‏ام يكى اين كه:

در زمان آيه‏الله بروجردى بود روزى در بين راه منزل طلبه‏اى مضطرب پيش من آمد.

نسخه‏اى در دست داشت گفت مريض هستم دكتر رفته‏ام. براى پول نسخه كه حدود هفت‏تومان مى‏شد، مانده‏ام. از من كمك خواست چون برايم مقدور نبود معذرت‏خواهى كردم.

بعد از آنكه از او جدا شدم به شدت پشيمان شدم كه چرا او را به كس ديگرى كه‏بتواند نيازش را برطرف سازد معرفى نكردم اين كار كه از من ساخته بود. فورا به‏دنبال او به راه افتادم و همه جا گشتم ولى او را نيافتم، وجدانم آزارم مى‏داد كه‏چرا يك طلبه مريض نيازمند را اين‏گونه از خودم دور كرده‏ام هر چه زمان مى‏گذشت واز پيدا كردن او نا اميدتر مى‏شدم بيشتر ناراحت مى‏شدم و چنان شده بود كه دائم‏فكر مرا به خود مشغول كرده بود. تا آن كه شبى بعد از پايان جلسه استفتاءآيه‏الله مرعشى به هنگام مراجعت‏به منزل وارد صحن مطهر كه شدم مقابل ايوان آينه‏ايستادم عرضه داشتم بى‏بى من اين گمشده را از تو مى‏خواهم همين امشب هم بايد اورا پيدا كنم من خيلى در رنجم. مشكل ديگرى كه داشتم اين بود كه آن آقا را من يك‏بار بيشتر نديده بودم چه بسا اگر هم مى‏ديدم شناختش برايم مشكل بود.

در هر صورت به سمت منزل به راه افتادم اول خيابان دارالشفاء كه رسيدم بااينكه مسير اصلى من نبود مثل اينكه به من الهام شد امشب از اين مسير بروم وسطخيابان كه رسيدم طلبه‏اى را ديدم جلوى مسافرخانه‏اى ايستاده است‏با او احوالپرسى‏كردم معلوم شد اين مسافرخانه را آيه‏الله بروجردى به خاطر كمبود جا براى سكونت‏طلبه‏ها اجاره كرده بودند به عنوان ديدن، وارد مسافرخانه شدم. از اولين اتاق كه‏در آن باز بود ناگهان چشمم به طلبه‏اى افتاد كه وسط اتاق نشسته بود تا او راديدم يقين كردم همان گم شده من است جلو رفتم و او را در آغوش گرفتم و از آن‏نگرانى و ناراحتى چند روزه به اين سرعت رهايى يافتم و اين نبود جز همان توسلى‏كه به آن حضرت پيدا كردم.

ديگر اينكه در سال‏1339 زمينى تهيه كرده بودم و چون‏خانه‏اى به طور مجانى در اختيار داشتم خود را مستطيع حساب كرده در صدد فروش آن‏براى تشرف به حج‏برآمدم ولى مشترى نداشت، يكى از رفقا پيشنهاد كرد براى حل مشكل‏ختم زيارت عاشورا (چهل روز خوانده مى‏شود توام با تهجد در شبها) انجام دهم،بنده حدود ده روزى بود كه زيارت عاشورا را خوانده بودم، در خواب ديدم كه حرم‏رسول اكرم(ص) بالاى حرم حضرت معصومه(س) قرار گرفته است. از خواب بيدار شدم چنين‏تعبير كردم كه من چون در قم هستم متوسل به اهل بيت(ع) شده‏ام بدون ارتباط باحضرت معصومه.

با آنكه او نماينده اهل بيت عليهم السلام اين شهر است و معمول چنين است كسى كه‏با تشكيلاتى كار دارد به نماينده آن كه در محل خود اوست مراجعه مى‏كند و من ازحضرت معصومه(س) غفلت كرده‏ام. فردا زيارت عاشورا را در زير آسمان خواندم ولى‏براى خواندن صد بار لعن و سلام، به حرم رفته پيش روى ضريح حضرت معصومه نشستم وخواندم چون تمام كردم از حرم كه بيرون آمدم فورا حاجت من برآورده شد، يك نفر به‏من رسيد و گفت‏شنيده‏ام شما زمينى داريد آيا مى‏فروشيد؟ گفتم بلى همانجا با اومعامله كرديم فردا وجه آن را به منزل آورد و وسيله تشرف به حج و زيارت رسول‏اكرم(ص) فراهم شد.

كوثر: جهت رشد علاقه‏مندى مردم بويژه جوانان به اهل بيت(ع) چه پيشنهادى داريد؟

آشناسازى مردم با زندگى و سيره ائمه(ع) و احاديث و روايات آنان، مى‏توانديكى از راههاى سودمند باشد چنانچه در روايت داريم مى‏فرمايند احاديث ما را به‏مردم بگوييد و آنها را با معارف ما آشنا سازيد به ما علاقه‏مند مى‏شوند كه البته‏نياز به تبيين درست و تقرير و بيان مردم‏فهم دارد بايد با زبانى باشد كه مردم وبه خصوص جوانهاى ما را جذب نمايد. آشنا كردن مردم با دعاهاى رسيده از اهل‏بيت(ع)و بيان آن معارف بلند به زبان ساده نيز مى‏تواند در هر چه نزديكتر شدن مردم به‏اهل‏بيت(ع) و معرفى آنان مؤثر باشد.

كوثر: حضرت عالى در زمينه معرفى اهل بيت(ع) و آشنايى مردم با معارف اين‏بزرگان چه آثارى نگاشته‏ايد؟

كتابى در خصوص امام زمان(عج) نوشته‏ام به نام «من هو المهدى‏» كه چندين‏مرتبه چاپ شده است كتابى هم بعد از انقلاب نوشته‏ام به نام «براهين المعارف‏الالهيه...» كه آن را موسسه آل البيت چاپ كرده است و اخيرا هم دانشگاه آن راترجمه و مى‏خواهد چاپ كند كه به نظر مى‏رسد كتاب مفيدى باشد كه بر اساس آيات وروايات اهل بيت(ع) و دلائل علمى به اثبات توحيد و نبوت مى‏پردازد و بر اساس آيات‏و روايات اهل سنت‏به اثبات امامت و بخشى از معارف ائمه(ع) را تبيين مى‏نمايد.

كار ديگر، دائره المعارفى است كه به كمك جمعى آن را انجام مى‏دهيم حدود ده سال‏است‏به تاليف آن اشتغال داريم اين دائره المعارف كه «المحاسن و المساوى فى‏الاسلام‏» نام دارد تمامى چيزهايى كه در اسلام مورد ستايش و نكوهش واقع شده است رادر بر دارد از اخلاق و آداب و عادات شخصى و اجتماعى و ... به ترتيب حروف تهجى‏تنظيم شده است كه تنها حرف الف آن حدود پانصد موضوع شده است و پيش‏بينى مى‏شوداين دائره‏المعارف به چندين جلد برسد كه البته جلد اول آن را جامعه مدرسين چاپ‏كرده‏اند. اين دائره المعارف كه از كتابهاى حديث و اخبار و رجال و تاريخ گرفته‏شده است جاى‏جاى آن مشتمل بر گفتار و رفتار اهل بيت(ع) است كه مى‏تواند نقش خوبى‏در آشنايى مردم به زندگى و معارف اهل بيت(ع) داشته باشد.

كوثر: براى تقويت‏حالت معنوى و روحى افراد چه پيشنهادى داريد؟

انس با قرآن، تلاوت قرآن، مطالعه قرآن و تفكر و تدبر در قرآن كريم. شماببينيد امام حسين(ع) در آن شرايط بحرانى و آن ساعتهاى آخر عمر از دشمن فرصت‏مى‏خواهد تا قرآن بخواند اين نشان دهنده عظمت قرآن و تاثيرى است كه اين گوهرگرانبها بر جان و روان آدمى دارد.

كوثر: از سيره بزرگان در باره اهتمام به زيارت و توسل به ائمه(ع) چنانچه‏خاطره‏اى داريد بفرماييد.

در سابق بزرگانى مانند آيه‏الله حائرى و بروجردى سعى داشتند درس روزانه خودرا در حرم حضرت معصومه(س) بيان كنند تا هر چه بيشتر خود را روحا و جسما به اين‏بزرگان نزديك سازند. حضرت آيه‏الله مرعشى هم هميشه پيش از اذان صبح به زيارت‏حضرت معصومه(س) مشرف مى‏شدند گاهى هم اول به قبرستان شيخان مى‏رفتند و بعد به حرم‏مطهر مى‏آمدند يادم هست‏يك بار مى‏خواستم مشرف شوم به مكه مكرمه قبل از اذان صبح‏بايد مى‏رفتم به تهران آن شب با اينكه هوا بسيار سرد بود پيش از اذان صبح بودديدم آيه‏الله مرعشى عبا به سر انداخته به قبرستان شيخان و سپس به حرم مطهربرگشتند. آيه‏الله گلپايگانى هم پيش از اذان صبح به زيارت مى‏رفتند.

علامه طباطبايى هم كه خيلى به اهل‏بيت(ع) و حضرت معصومه(س) اظهار ارادت و اخلاص‏مى‏نمودند و در خصوص زيارت حضرت رضا(ع) كه گاه تابستانها به مشهد مشرف مى‏شدند ازايشان سؤال كردم چه زيارتى را بخوانيم.

فرمود: زيارت امين‏الله از همه معتبرتر است زيارت امين‏الله همان زيارت جامعه‏است اما كوتاه و مختصر.

كوثر: در آداب زيارت چنانچه توصيه‏اى براى خوانندگان مجله داريد بفرماييد.

نكته اول اينكه زائر بايد همواره خدا را در نظر داشته باشد و بداند كه‏ائمه(ع) و اولياء خدا وسيله‏اند آن كس كه حاجت را برآورده مى‏كند خداست اينان‏شفيعان ما هستند در درگاه خدا و شفاعتشان هم به اذن پروردگار است «لا يشفعون الالمن ارتضى‏» اين است كه زائر بايد از اول تا آخر زيارت تمام توجه و اخلاصش به‏خداوند باشد و خدا را در نظر بگيرد و بداند كه امامان و اولياء خدا كارى رابدون اذن و اجازه انجام نمى‏دهند.

نكته ديگر رعايت كردن ادب در حضور اهل‏بيت است و بايد از سر و صدا كردن و دادو فرياد زدن خوددارى كند قرآن از داد زدن در حضور پيامبر(ص) نهى كرده است.

فرموده است «لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى‏» اين ادب هم در حيات و هم درممات بايد رعايت‏شود. نكته ديگر: اهتمام به نماز است‏به هنگام زيارت اگر به‏هنگام زيارت وقت نماز فرا رسد، بايد زيارت را قطع كردو نماز اين فريضه مهم الهى‏را انجام داد.

مبادا كه به بهانه زيارت به نماز بى‏توجهى شود كه اين اهانت‏به نماز است.

متاسفانه اين چنين مشهود شده كه ما شيعيان به نماز اهميت نمى‏دهيم بخصوص به‏نماز جماعت لذا توصيه من اين است كه نماز را بر هر چيز مقدم بدارند به خصوص‏زائران خانه خدا و قبر پيامبر(ص) كه در بين برادران اهل سنت قرار مى‏گيرند حتمابه نماز جماعت اهميت‏بيشترى بدهند و دستور هست كه پشت‏سر آنها نماز بخوانيم وثوابش بقدرى است كه پشت‏سر پيامبر(ص) نماز بخوانيم.

و ديگر اينكه به هنگام زيارت بخصوص در وقت ازدحام جمعيت از كارى كه موجب آزارو اذيت ديگران شود پرهيز شود.

و آخرين نكته كه بيشتر نظر به مجاوران است آنكه براى زيارت هم بايد برنامه‏داشته باشيم. در هفته روز خاصى و اعت‏خاصى كه نشانه اهتمام به زيارت است نه‏اينكه هر وقت‏شد و كارى نداشتيم به زيارت برويم. بهتر آن است كه زيارت را هم‏جزء برنامه زندگى قرار دهيم.

كوثر: با توجه به آن كه در آستانه عيد باستانى نوروز هستيم چنانچه در اين‏خصوص مطلبى داريد بفرماييد.

عيد نوروز يعنى روز اول بهار كه فصل تازه شدن طبيعت مى‏باشد، و چون خداوندمتعال در اين فصل زمين را زنده و شاداب مى‏سازد عيد طبيعت است. مرحوم محدث‏قمى(ره) حديثى در فضيلت عيد نوروز روايت كرده كه امام صادق(ع) به معلى بن‏خنيس‏دستور داد كه در عيد نوروز بدن خود را شستشو كن و پاكيزه‏ترين لباسهاى خود رابپوش و با بهترين عطرها خود را معطر نما و نيز دستور داده كه در عيد نوروز روزه‏بگير و پس از نماز بازپسين چهار ركعت (با كيفيت‏خاصى كه تعليم فرمود) نمازبگذار سپس سجده شكر بجاى آور و دعايى تعليم فرمود كه در سجده بخواند كه ترجمه‏برخى از فقرات آن چنين است: بر ما مبارك گردان در اين روز كه آن را فضيلت دادى‏و تكريم نموده و با آن شرافت داده و اهميت آن را بزرگ نمودى. پروردگارا بر من‏مبارك گردان در آنچه به من انعام فرمودى تا جز تو را شكر و ثنا ننمايم.

كوثر: از اين كه مصدع اوقات شريف شديم پوزش مى‏طلبيم.

/ 1