ارتجاع بازگشت از ارزشهاى مكتبى است و ارتداد بازگشت از مبانى عقيدتى، گاه فرد و جامعهاى در عمل «رفتارهاى دينى» را به يك سو مىنهد و گاه در «انديشه و تفكر و آرمان» از اسلام فاصله مىگيرد و در عقايد مسلمانى خويش شك مىكند و يا آن را نادرست و پوچ و دروغين مىشناسد. البته رفتار «غير دينى» همچون رژيم غير دينى به رفتار «ضد دينى» مىانجامد و رفتار ضد دينى نيز سرانجام انديشهها و تحليل و «تفكرات ضد دينى» را پديد مىآورد و بدينگونه شرك جايگاه توحيد را مىگيرد.امر به معروف و نهى از منكر در سطح مردمى ضامن تداوم حاكميت اسلام و سلامت و سعادت امت اسلامى است. تفالههاى جاهليت از آغاز اسلام از دو اصل نورانى بيم داشته و دارند. آنان از «امامت» مىترسند، زيرا پايگاه نشر همه ارزشها و مركزيت همه مدافعان آرمانهاى انبياست. از امامتبه معناى رهبرى مكتبى، مىترسند، زيرا با رهبرىهاى علمى و سياسى و اقتصادى به آسانى مىتوان كنار آمد. امامت، رهبرى جامعه بر اساس كتاب و سنت است. هدايت جامعه طبق فرمان خداست. امامت تجلى حاكميتخدا در زمين است. معيار و ميزان تشخيص رهبرى الهى و مكتبى از سلطنت و مديريتهاى بشرى، قداست الهى، اعتبار مردمى و اجراى فرمانهاى خدا در جامعه و برنامهريزى و بودجهگذارى و تلاش مجريان و مسؤولان در جهت اجراى احكام قرآن و سنت است. قيام مقدس حسينى مشعل پرفروغ امر به معروف و نهى از منكر را در امامت نشان داد. عاشورا جلوهگاه بزرگترين امر به معروف و نهى از منكر از سوى امام و امتبود و تنها يادگار خاتم پيامبران در ساحل فرات آن را رهبرى كرد. امام خمينى - قدس سره - قيام عاشورا را چنين تحليل مىكند: «مكتبى كه مىرفتبا كجروى تفالههاى جاهليت و برنامههاى حساب شده، احياى ملىگرايى و عروبتبا شعار «لاخبرجاء و لاوحى نزل» محو و نابود شود. از حكومت عدل اسلامى يك رژيم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا كشاند كه ناگهان شخصيت عظيمى كه از عصاره وحى الهى تغذيه و در خاندان سيد رسل محمد مصطفى و سيد اولياء على مرتضى(ع) تربيت و در دامن صديقه طاهره(س) بزرگ شده بود، قيام كرد و با فداكارى بىنظير و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد.»( بر شطى از حماسه و حضور ، ص 58 .روحانيت و حوزههاى علوم دينى در تاريخ تشيع رسالت پاسدارى از امامت و امر به معروف و نهى از منكر را بر عهده داشتهاند. نشر تفكر حاكميت اهل بيت رسول الله (ص) به عنوان كانون مركزى دفاع از دين و مسئووليت معرفى معرفها و پيكار با منكر در سراسر زمين و زمان بار امانتى بوده كه آسمان و زمين در برابرش اعلام ناتوانى كردهاند و اين وظيفه امروز هم همچون قرنها بر دوش حوزههاست «روضههاى سيدالشهداء» بوستان سرخ و پر گل دفاع از امامت و ارزشها بوده و هست و خواهد بود و روحانيت راستين، باغبانان پير و جوان اين باغهاى پرگل و سرسبزاند. واعظان نگهبانان بوستان سرخ امامت و شهادتاند.روحانيت چشم و زبان و يار و ياور و رهبرى اسلامى و پاسدار پرتلاش انديشهها، آرمانها و قوانين الهى است، فلسفه وجودى روحانيت توجيه سياستهاى نادرست و سكوت در برابر انحرافات فرهنگى، اقتصادى، سياسى كه به تدريجبه حاكميت طاغوتها مىانجامد، نيست البته روحانيت در آغاز بايد خويش را از دنيازدگى، حمل و فقر علمى، سادهانديشى و زودباورى و تسامح در برابر منكرات اجتماعى برهاند تا بتواند در پاسدارى از «امامت مكتبى» و استقلال و عزت مسلمين و دفاع از معروفها و نبرد با منكرات موفق باشد.مطبوعات دروغپرداز و انحرافآفرين كه خوراك فكرى مسموم به مردم مىدهند، اولين ستون حاكميت كفر و شرك در جهانند و نظام اقتصادى حرامخوارانه دومين ستون.ملت و روحانيت كه خواهان حاكميتخدا در زميناند، بايد نسبتبه برنامهها، فيلمها، مقالات و خوراك فكرى جامعه بيشترين حساسيت را نشان دهند و با حرامخوارى به شدت مقابله كنند. جامعهاى كه گفتارهاى گناهآلود و غذايى حرام در آن متداول و رسمى گردد، سرانجام مسخ مىشوند.ترك امر به معروف و نهى از منكر سرانجام ارزشها را به صورت ضد ارزش درمىآورد. شهادت و جانبازى و انقلابى بودن نمره منفى مىگيرد.برخى تلاش مىكنند بجاى معيارهاى «كفر» و «ايمان» از معيارهاى توسعهيافتگى و توسعه نيافتگى سخن بگويند و بجاى «استكبار» و «استضعاف» اقشار آسيبپذير و گروههاى مرفه را بكار ببرند. سخن گفتن با زبان و اصطلاحات قرآنى و حديثى براى برخى خوشايند نيست. گفتگو به زبان علم و صنعت و زبان قصه و موسيقى و هر زبان ديگرى را مىپسندند; ولى از سخن گفتن به «زبان تشيع» بيم دارند.