سخن ما - اگر نهى از منکر فراموش شود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اگر نهى از منکر فراموش شود - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن ما

اگر نهى از منكر فراموش شود ...

ارتجاع بازگشت از ارزشهاى مكتبى است و ارتداد بازگشت از مبانى عقيدتى، گاه فرد و جامعه‏اى در عمل «رفتارهاى دينى‏» را به يك سو مى‏نهد و گاه در «انديشه و تفكر و آرمان‏» از اسلام فاصله مى‏گيرد و در عقايد مسلمانى خويش شك مى‏كند و يا آن را نادرست و پوچ و دروغين مى‏شناسد. البته رفتار «غير دينى‏» همچون رژيم غير دينى به رفتار «ضد دينى‏» مى‏انجامد و رفتار ضد دينى نيز سرانجام انديشه‏ها و تحليل و «تفكرات ضد دينى‏» را پديد مى‏آورد و بدينگونه شرك جايگاه توحيد را مى‏گيرد.

امر به معروف و نهى از منكر در سطح مردمى ضامن تداوم حاكميت اسلام و سلامت و سعادت امت اسلامى است. تفاله‏هاى جاهليت از آغاز اسلام از دو اصل نورانى بيم داشته و دارند. آنان از «امامت‏» مى‏ترسند، زيرا پايگاه نشر همه ارزشها و مركزيت همه مدافعان آرمان‏هاى انبياست. از امامت‏به معناى رهبرى مكتبى، مى‏ترسند، زيرا با رهبرى‏هاى علمى و سياسى و اقتصادى به آسانى مى‏توان كنار آمد. امامت، رهبرى جامعه بر اساس كتاب و سنت است. هدايت جامعه طبق فرمان خداست. امامت تجلى حاكميت‏خدا در زمين است. معيار و ميزان تشخيص رهبرى الهى و مكتبى از سلطنت و مديريت‏هاى بشرى، قداست الهى، اعتبار مردمى و اجراى فرمان‏هاى خدا در جامعه و برنامه‏ريزى و بودجه‏گذارى و تلاش مجريان و مسؤولان در جهت اجراى احكام قرآن و سنت است. قيام مقدس حسينى مشعل پرفروغ امر به معروف و نهى از منكر را در امامت نشان داد. عاشورا جلوه‏گاه بزرگ‏ترين امر به معروف و نهى از منكر از سوى امام و امت‏بود و تنها يادگار خاتم پيامبران در ساحل فرات آن را رهبرى كرد. امام خمينى - قدس سره - قيام عاشورا را چنين تحليل مى‏كند: «مكتبى كه مى‏رفت‏با كجروى تفاله‏هاى جاهليت و برنامه‏هاى حساب شده، احياى ملى‏گرايى و عروبت‏با شعار «لاخبرجاء و لاوحى نزل‏» محو و نابود شود. از حكومت عدل اسلامى يك رژيم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا كشاند كه ناگهان شخصيت عظيمى كه از عصاره وحى الهى تغذيه و در خاندان سيد رسل محمد مصطفى و سيد اولياء على مرتضى(ع) تربيت و در دامن صديقه طاهره(س) بزرگ شده بود، قيام كرد و با فداكارى بى‏نظير و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد.»( بر شطى از حماسه و حضور ، ص 58 .

روحانيت و حوزه‏هاى علوم دينى در تاريخ تشيع رسالت پاسدارى از امامت و امر به معروف و نهى از منكر را بر عهده داشته‏اند. نشر تفكر حاكميت اهل بيت رسول الله (ص) به عنوان كانون مركزى دفاع از دين و مسئووليت معرفى معرف‏ها و پيكار با منكر در سراسر زمين و زمان بار امانتى بوده كه آسمان و زمين در برابرش اعلام ناتوانى كرده‏اند و اين وظيفه امروز هم همچون قرنها بر دوش حوزه‏هاست «روضه‏هاى سيدالشهداء» بوستان سرخ و پر گل دفاع از امامت و ارزشها بوده و هست و خواهد بود و روحانيت راستين، باغبانان پير و جوان اين باغهاى پرگل و سرسبزاند. واعظان نگهبانان بوستان سرخ امامت و شهادت‏اند.

روحانيت چشم و زبان و يار و ياور و رهبرى اسلامى و پاسدار پرتلاش انديشه‏ها، آرمان‏ها و قوانين الهى است، فلسفه وجودى روحانيت توجيه سياست‏هاى نادرست و سكوت در برابر انحرافات فرهنگى، اقتصادى، سياسى كه به تدريج‏به حاكميت طاغوتها مى‏انجامد، نيست البته روحانيت در آغاز بايد خويش را از دنيازدگى، حمل و فقر علمى، ساده‏انديشى و زودباورى و تسامح در برابر منكرات اجتماعى برهاند تا بتواند در پاسدارى از «امامت مكتبى‏» و استقلال و عزت مسلمين و دفاع از معروف‏ها و نبرد با منكرات موفق باشد.

مطبوعات دروغ‏پرداز و انحراف‏آفرين كه خوراك فكرى مسموم به مردم مى‏دهند، اولين ستون حاكميت كفر و شرك در جهانند و نظام اقتصادى حرامخوارانه دومين ستون.

ملت و روحانيت كه خواهان حاكميت‏خدا در زمين‏اند، بايد نسبت‏به برنامه‏ها، فيلم‏ها، مقالات و خوراك فكرى جامعه بيشترين حساسيت را نشان دهند و با حرامخوارى به شدت مقابله كنند. جامعه‏اى كه گفتارهاى گناه‏آلود و غذايى حرام در آن متداول و رسمى گردد، سرانجام مسخ مى‏شوند.

ترك امر به معروف و نهى از منكر سرانجام ارزش‏ها را به صورت ضد ارزش درمى‏آورد. شهادت و جانبازى و انقلابى بودن نمره منفى مى‏گيرد.

برخى تلاش مى‏كنند بجاى معيارهاى «كفر» و «ايمان‏» از معيارهاى توسعه‏يافتگى و توسعه نيافتگى سخن بگويند و بجاى «استكبار» و «استضعاف‏» اقشار آسيب‏پذير و گروههاى مرفه را بكار ببرند. سخن گفتن با زبان و اصطلاحات قرآنى و حديثى براى برخى خوشايند نيست. گفتگو به زبان علم و صنعت و زبان قصه و موسيقى و هر زبان ديگرى را مى‏پسندند; ولى از سخن گفتن به «زبان تشيع‏» بيم دارند.

/ 1