در بيستم جمادىالثانى سال1320ه.ق همزمان با سالروز ميلادخجسته كوثر ولايت دخت گرامى پيامبر(ص) در شهرستان خمين در خانواده علم وجهاد و زهد و سداد فرزندى به دنيا آمد كه نامش را روحالله نهادند.پدر بزرگوارش عالمى مبارز و مجاهدى دلسوخته بود كه همتش حمايت از مردمستمديده و زجركشيده و خانهاش مامن بىپناهان بود. و سرانجام آن بزرگمرد درمبارزه با ياغيان و طاغيان زمان در حالى كه پنج ماه بيش از ولادت روحاللهنمىگذشتبه شهادت رسيد.در يتيم اسلام، دوران كودكى و نوجوانى را در دامن مطهر مادرى نمونه بنام«هاجر» و نزد عمه مكرمهاش سپرى كرد و در مكتب برادر بزرگوارش و ديگر اساتيدبه تعلم پرداخت. از كودكى با نبوغى سرشار به فراگيرى علم دين همت ورزيد و درسن 18 سالگى براى كسب معارف الهى از مكتب آيهالله العظمى حائرى يزدى به حوزهعلميه اراك هجرت كرد و با فراگيرى علم دين و تهذيب و تهجد در پى يافتن حقيقتناب سر از پا نمىشناخت و از همان آغاز جوانى دل در گرو حق تعالى نهاد و از هرچه رنگ تعلق داشت فاصله گرفتبه گونهاى كه مورد تحسين و شگفتى استادان خويشواقع شد. نفوذ كلام قدسىاش كه از سرچشمه فيض ازلى الهام مىگرفت، بزودى از وىاستادى توانا و مرشدى و مرادى الهامبخش به جامعه ارائه داد.امام خمينى(ره) در سال 1300 هجرى شمسى همزمان با هجرت استاد عاليقدرش به قم وتاسيس حوزه علميه به اين شهر هجرت كرد. او در 25 سالگى به درجه اجتهاد نائلآمد و در 28 تا 30 سالگى آثار بزرگ و عرفانى خويش (مصباح الهدايه، سرالصلوه،شرح دعاى سحر و ...) را تاليف نمود.حضور متواضعانه اما حكيمانه و مدبرانهاش در دوران زعامت آيتالله بروجردى ومسائل سياسى جارى آن زمان نويد آيندهاى روشن در دل عالمان دورانديش و فهيمحوزه ايجاد كرده بود.دفاع حماسىاش از اسلام در برابر دسيسههاى استعمارى كه در كتاب «كشفالاسرار»متجلى شده است.ظهور بتشكنى سازشناپذير را در عرصه مقابله با استبداد داخلى و استعمار خارجىنويد مىداد.پس از رحلت آيتالله بروجردى(ره) فضلاى جوان و خوشفكر حوزه، همچون پروانه درمحفل دانش و زهدش گرد آمدند. آنان در محضر هدايت و درايت آن مرجع نامدار، شكوهاحياى اسلام را نظاره مىكردند.سرانجام فرياد تاريخى و افشاگرانهاش در سال 1340 و پس از آن، آفرينش حماسهعظيم 15 خرداد 1342 و مقابله با كاپيتولاسيون و طرحهاى استعمارى ديگر و شكستابهتشاهنشاهى در جبر حاكم آن زمان كه تا اعماق حوزهها نيز اثر كرده بود فضاىسكوت را در هم شكست و نهضتبزرگ و اسلامى معاصر را بنيان نهاد.سازشناپذيرى و اقتدارش در برابر حكومتشاه و تواضع و مردم محورىاش در ميانتوده ملت، حماسهاى عظيم در جاى جاى ايران اسلامى پديد آورد، كه در واژهاى زيباهمچون «يا مرگ يا خمينى» تفسير مىشد.نهضت امام خمينى با شكستن حصار تنگ حاكم بر فضاى آن روز حوزهها و حضور رهبرىدر متن زندگى مردم مسلمان و زجر كشيده ايران، از يك سو شكست همه تئوريها وشعارهاى مبارزاتى بيگانه با فرهنگ دينى را صلا داد و از سوى ديگر روح تازهاى دركالبد فقه و فقاهت و دين و سياست دميد. دستگيريها و زندانها و سرانجام تبعيدشبه تركيه و عراق هرگز نتوانست در عزم راسخ او كه با خدامحورى و احساس تكليفدينى عجين و همراه بود، خلاى ايجاد كند.شيفتگان زلال كوثرش عاشقانه و مشتاقانه در راه احياء نام و انديشهاش بهاستقبال شكنجه و اسارت و شهادت مىرفتند.امام خمينى در پيگيرى اهداف مقدسش در نجف اشرف با تبيين ابعاد ايده حكومتاسلامى و استمرار مبارزه با استعمار و حكومتسلطنتى، زمينههاى انقلاب عظيم اسلامىرا فراهم نمود و در دوازدهم بهمن1357 پس از هجرتهاى مكرر، به آغوش ميهن اسلامىبازگشت و با هدايتبىبديل خويش در روز بيست و دوم بهمن، بزرگترين انقلاب تاريخمعاصر جهان را به پيروزى رساند.ايجاد مراكز و نهادهاى حكومتى و دينى و استقرار نظام جمهورى اسلامى و فرماندهىهشتسال دفاع مقدس و هدايت و احياء روح خود باورى در نسل جوان مسلمان معاصر وايجاد روحيه ناب بسيجى، احياء تفكر دينى در جهان معاصر، پيشبينى فروپاشى هيمنهسوسياليزم و ماركسيسم، شكستن ابهت آمريكا در جهان، تبيين اصول ناب اسلام ومبارزه با پيرايه و زنگارهاى استعمارى اسلام آمريكايى، ايجاد روحيه آزاديخواهىو احقاق حق رنجديدگان زمين و رنگينپوستان آمريكا و آفريقا و ايجاد هستههاىمقاومتحزبالله در جهان و در يك كلمه «احياء و اثبات توانايى حاكميت دين وخدا» آثار پر بركتخورشيدى از تبار امام كاظم(ع) است كه در چهاردهم خرداد1368 غروب كرد. او در طول ده سال در حسينيه كوچك جماران همچون قلبى تپنده براىمستضعفين و كانونى خروشان وفريادگر، فراسوى ماهوارهها و ابزارهاى تبليغاتىاستكبارى اثر گذاشت و انديشه بشر امروز را درنورديد. يادش گرامى و راهش جاودانگرچه واقفيان روزگار نخواهند و روشنفكران وابسته و مرتجع برآشوبند.