مقالات علوم قرآنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات علوم قرآنی - نسخه متنی

محمدهادی معرفت، محمدحسین طباطبایی، مرتضی مطهری، زهره‌ روح فر، علی صفایی حائری، محمدجواد حجتی کرمانی، محمدزاهد غیاثی، محمود اکبرزاده، رجبعلی سالاریان، گری میلر، قربان عزیززاده، کاظم‌ مدیر شانه چی، مریم پشم فروش، محمدباقر صدر، علیرضا میرزا محمد، حسین پیری، ناصر رفیعی‌ محمدی، حسین‌ حائری‌ کرمانی، ا.م‌.موسوی، مسعود انصاری، محسن‌ صمدانیان، مهسا فاضلی، علی نجار، مهدی شریعتی، سید مهدی برومند، محمدمهدی فجری، گرهارد باورینگ، علی شریفی، اکبر راشدی نیا، محمدعلی رضائی اصفهانی، علی نصیری، محمد رضایی کرمانی، عبدالهادی فقهی زاده، عبدالله جوادی آملی، ج. سنابرق، احمد زمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

* مفهوم «آيه‏» *
آيه، به معناى علامت است، زيرا هر آيه از قرآن نشانه‏اى بردرستى سخن حق تعالى است‏يا آن كه هر آيه
مشتمل بر حكمى از احكامشرع يا حكمت و پندى‏است كه بر آن‏ها دلالت دارد: و لقد انزلنا اليك آيات
بينات و ما يكفر بها الا الفاسقون (1) و تلك آيات الله نتلوها عليك‏بالحق و انك لمن المرسلين (2) و
...كذلكيبين الله لكم الآيات لعلكم تتفكرون (3) . جاحظ گويد:«خداوند كتاب خود را-كلا و بعضا-بر خلاف
شيوه عرب‏نام گذارى كرد و تمام آن را قرآن ناميد.چنان كه عربمجموع اشعار يك شاعر راديوان مى‏گويد.و
بعض(پاره)آن را مانند قصيده ديوان،سوره و بعض سوره را مانندهر بيت قصيده،آيهناميده و آخر هر آيه را
مانند قافيه در شعر،فاصله گويند» (4) . راغب اصفهانى مى‏گويد:«آيه،شايد از ريشه‏«اي‏»گرفته شده
باشد،زيرا آيه‏است كه روشن مى‏كند:ايا من اي،كدام از كدام است‏»ولىصحيح آن است كه از«تايي‏»اخذ
شده باشد،زيرا تايي به معناى تثبب و پايدارى است.گويند:«تاي اي‏ارفق،مدارا كن،آرام باش‏»و
شايداز«اوي اليه‏»گرفته شده باشد،به معناى پناه بردن‏و جاى گزين كردن و هر ساختمان بلندى را آيه
گويند: ا تبنون بكل ريع آيةتعبثون (5) ،در زمين‏هاى مرتفع ساختمان‏هاى بلندى به پا مى‏داريد و
بيهوده كارى مى‏كنيد». سپس گويد:«هر جمله‏اى از قرآن را كه بر حكمى از احكام دلالت كند آيه
گويند،خواه سوره كامل باشد يا چند فصل يا يك فصل ازيك سوره،و گاه به يك كلام كامل‏كه جدا از كلام
ديگر باشد آيه گويند.به همين اعتبار آيات سوره‏ها قابل شمارش‏است و هر سوره رامشتمل بر چند آيه
گرفته‏اند» (6) . لازم است‏به طور اختصار ياد آور شويم كه اشتمال هر سوره بر تعدادى آيات،يك‏امر
توقيفى است.و كوچك‏ترين سوره-سورهكوثر-شامل بر سه آيه است.وبزرگ‏ترين سوره-سوره بقره-شامل بر 286 آيه
است.به هر تقدير كم يا زياد بودن‏آيه‏هاى هر سوره بادستور خاص پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
انجام گرفته و هم چنان بدون دخل‏و تصرف تاكنون باقى است،و در اين امر سرىنهفته است كه مربوط به
اعجاز قرآن و تناسب آيات مى‏باشد. پى‏نوشتها: 1- بقره 2:99. 2- بقره 2:252. 3- بقره 2:266. 4- الاتقان،ج 1،ص 143. 5-
شعراء 26:128. 6- المفردات،ذيل ماده‏«اى‏». علوم قرآنى صفحه 110 محمد هادى معرفت
|2|
* روش ائمه اهل بيت عليهم السلام در محكم و متشابه قرآن *
كتاب: قرآن در اسلام صفحه 37 نويسنده: استاد علامه طباطبايى (رض) آنچه از بيانات مختلف ائمه اهل بيت (ع)
بدست ميآيد اينست كه در قرآن مجيدمتشابه بمعنى آيه‏اى كه مدلول حقيقى خود را بهيچ وسيله‏اى بدست
ندهد وجود ندارد.بلكههر آيه‏اى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد بواسطه آيات ديگرىميتوان
بمدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه است‏بمحكم چنانكه آيه:«الرحمن على العرش استوى‏»
(1) ترجمه:خدا بر تخت‏خود قرار گرفت) و آيه: «و جاء ربك‏» (2) ترجمه:و خداى تو آمد) ظاهرند در جسميت و
ماديت ولى باارجاع اين دو آيه بآيهكريمه: «ليس كمثله شى‏ء» (3) معلوم ميشود مراد از قرار گرفتن و آمدن
كه بخداى متعالنسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان بمكان. پيغمبر اكرم
(ص) در وصف قرآن مجيد ميفرمايد (4) : «و ان القرآن لم ينزل ليكذب بعضهبعضا و لكن نزل يصدق بعضه بعضا فما
عرفتم فاعملوا به و ما تشابه عليكم فآمنوابه‏» (ترجمه:بدرستى قرآن نازل نشده براى اينكه برخى از آن
برخى ديگر را تكذيب كندولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد
بآنعمل كنيد و آنچه بشما متشابه شد بآن-تنها-ايمان بياوريد) . و در كلمات امير المؤمنين (ع) (5) است:
«يشهد بعضه بعضا و ينطق بعضه بعضا» (ترجمه:شهادت ميدهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و بيان ميكند برخى
از آن برخى ديگر را) . و امام ششم (ع) (6) ميفرمايد: «المحكم ما يعمل به و المتشابه ما اشتبه على
جاهله‏»(ترجمه:محكم قرآن آن است كه بآن بتوان عمل كرد و متشابه آنست كه بكسيكه نداندمشتبه شود) و از
روايت استفاده ميشود كه محكم و متشابه نسبى ميباشند و ممكن استآيه‏اى نسبت‏بكسى محكم و نسبت‏بكس
ديگر متشابه باشد. و از امام هشتم (7) منقول است كه فرمود: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الىصراط
مستقيم-ثم قال-ان فى اخبار نامتشابها كمتشابه القرآن فردوامتشابهها الى محكمها و لا تتبعوا
متشابهها فتضلوا» (ترجمه:كسيكه متشابه‏قرآنرا بمحكم آن رد كرد براه راست هدايت‏يافت.پس از آن
فرمود:بدرستى در اخبار مامتشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را بسوى محكم آنها برگردانيد

/ 230