بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
واز خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه ميشويد) . چنانكه مشاهده ميشود روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اينكه متشابه آيهايستكه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و بواسطه رد بسوى محكمات روشن خواهدشد، نه اينكه هيچگونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد. پىنوشتها: 1- سوره طه آيه 5. 2- سوره فجر آيه 24 3- سوره شورى آيه 11 4- در المنثور ج 2 ص 8 5- نهج البلاغه خطبه 131 6- تفسير عياشى ج 1 ص 162 7- عيون اخبار الرضا ج 1 ص 290 |3| * خواندن قرآن با آواز خوش * و رتل القرآن ترتيلا (1) . در دستورتلاوت قرآن،صداى خوش سفارش شده است و از قارى خواستهاند كه نكاتظريف تلاوت-اعم از كشيدن صدا و يا زير و بم آن و ترجيع قراءت و غيره-رارعايت كند.در اين جا به بازگويى چند روايت در اين زمينه مىپردازيم: رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود:«هر چيزى زيورى دارد و زيور قرآن آواز خوش است». «زيباترين زيبايىها،يكى موى زيباست و ديگرى آواز و صداى دل كش». «قرآن را با آواز و نواى[متين]عرب بخوانيد و از آواز[مبتذل]اهل فساد وگنه كاران كبيره پرهيز كنيد» (2) . «آواز خوش زيورى براى قرآن است». «قرآن را با صداى خود خوش كنيد،زيرا صداى خوش زيبايى قرآن را افزونمىكند». «قرآن را با آوازتان زينتبخشيد». امام صادق عليه السلام نيز در تفسير آيه: و رتل القرآن ترتيلا (3) فرموده است:«به اينمعناست كه آن را با تانى بخوانيد و صدايتانرا خوش داريد» (4) . امام باقر عليه السلام فرموده است:«قرآن را با آواز بخوانيد،زيرا خداوند-عز و جلدوست مىدارد كه با صداى خوش قرآن خواندهشود» (5) . رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود:«قرآن با آهنگى حزين نازل شده،پس آن را با گريه[برخاسته از وجد]بخوانيد و اگر گريهنكرديد،لحن گريه به خود بگيريد و آن را باآواز خوش بخوانيد،كه هر كس آن را با آواز خوش نخواند،از ما نيست». «از ما نيست هر كس قرآن را با آواز خوش نخواند» (6) . امام صادق عليه السلام فرمود:«قرآن با حزن نازل شده،پس آن را با لحنى حزينبخوانيد» (7) . البته سخنانى كه معتمدان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كردهاند فراوان و دليل اثباتى براى اين گفتههاست. ابن الاعرابى گفته است (8) :«عرب به هنگام سوار كارى يا نشستن در حياط و خيلىمواقع ديگر،به آواز ركبانى (9) تغنى مىكرد.وقتى و آوازشان با قرآن باشد» (11) زمخشرى نيز گفته است:«عرب عادت داشت كه در همه احوال-چه هنگامسواركارى و چه در حال لميدن و يا نشستن در حياطخانهها و غيره-به آواز و زمزمهركبانى تغنى كند.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وقتى مبعوث شد،بر اين حال بر آمد تا آواز وزمزمهآنان با قرآن باشد.پس بدان فرمان داد،يعنى فرمود:«هر كس قرآن را جاى گزينركبانى نكند و آن را زمزمه زير لب و تغنى باآواز خوش قرار ندهد،از ما نيست» (12) . فيروز آبادى گفته است:«غناه الشعر و غنى به تغنية:تغنى به».يعنى شعر را بهآواز خواند و آن را تغنى كرد. شاعر گفته است: «تغن بالشعر اما كنت قائله×ان الغناء بهذا الشعر مضمار» (13) «زبيدى»ضمن آن كه نقل اين گفته را به پيامبر صلى الله عليه و آلهمنسوب داشته گفته است: «خداوند به هيچ كس چون پيامبر گرامى اجازه نداده است كه با قرآن آشكارا تغنىكند». «ازهرى»گفته است:«عبد الملك البغوى»به نقل از ربيع و او به نقل از شافعى بهمن اطلاع داد كه معناى تغنى«خواندن قرآن باصداى محزون و رقيق است» (14) .اوحديث ديگرى را نيز به شهادت مىگيرد كه مىگويد:«زينوا القرآن باصواتكم». بر همين اساس،امامان اهل بيت عليهم السلام كوشش داشتند كه قرآن با ترتيل و صداىبلند و تجويد و با آواز خوش خوانده شود. محمد بن على بن محبوب اشعرى در كتاب خود به نقل از معاوية بنعمار روايت مىكند كه به ابى عبد الله عليه السلام گفتم:آياهر كس،دعا يا قرآن مىخواند،اگرصدايش را بلند نكند،گويى چيزى نخوانده است؟فرمود:«همين طور است،على بن الحسين عليهالسلام در تلاوت قرآن،خوش صداترين مردم بود و هنگام تلاوتصدايش را چنان بالا مىبرد كه تمام اهل خانه بشنوند».امام صادقعليه السلام در خواندنقرآن خوش صداترين مردم بود.هرگاه شب براى تلاوت بيدار مىشد،صدايش رابالا مىبرد و وقتى سقاها وديگر عابران از آن مسير مىگذشتند،مىايستادند و بهتلاوت او گوش مىدادند (15) . هم چنين روايت است كه موسى بن جعفر عليه السلام نيز صدايى خوش داشت و قرآننيكو تلاوت مىكرد.او روزى فرموده بود:«على بن الحسين عليه السلام با صداى بلند قرآنمىخواند تا شايد ره گذرى از آن جا بگذرد