مقالات علوم قرآنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات علوم قرآنی - نسخه متنی

محمدهادی معرفت، محمدحسین طباطبایی، مرتضی مطهری، زهره‌ روح فر، علی صفایی حائری، محمدجواد حجتی کرمانی، محمدزاهد غیاثی، محمود اکبرزاده، رجبعلی سالاریان، گری میلر، قربان عزیززاده، کاظم‌ مدیر شانه چی، مریم پشم فروش، محمدباقر صدر، علیرضا میرزا محمد، حسین پیری، ناصر رفیعی‌ محمدی، حسین‌ حائری‌ کرمانی، ا.م‌.موسوی، مسعود انصاری، محسن‌ صمدانیان، مهسا فاضلی، علی نجار، مهدی شریعتی، سید مهدی برومند، محمدمهدی فجری، گرهارد باورینگ، علی شریفی، اکبر راشدی نیا، محمدعلی رضائی اصفهانی، علی نصیری، محمد رضایی کرمانی، عبدالهادی فقهی زاده، عبدالله جوادی آملی، ج. سنابرق، احمد زمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و به خود آيد.وقتى امام چنان كرد،ديگرمردم آن را تاب نمى‏آوردند».از او پرسيده شد:آيا رسول الله صلى
الله عليه و آله در نماز جماعت‏صدايش را به هنگام تلاوتقرآن بلند نمى‏كرد؟فرمود:«رسول الله صلى
الله عليه و آله فقط آن گونه‏كه در توان مردم بود تلاوت مى‏فرمود» (16) . هم چنين از امام على بن موسى
الرضا و او از پدرش و نياكانش از رسول الله صلى الله عليه و آله نقل‏است كه فرمود:«قرآن را با
آوازخوش بخوانيد،زيرا آواز خوش زيبايى قرآن را افزون‏مى‏كند»،سپس اين آيه را تلاوت كرد: يزيد في
الخلق ما يشاء (17) . پى‏نوشتها: 1- مزمل 73:4. 2- الكافى،ج 2،ص 616-614،شماره‏هاى 9-8-3. 3- مزمل 73:4. 4- بحار
الانوار،ج 89،كتاب القرآن،شماره 21،ص 195-190. 5- الكافى،ج 2،ص 616،شماره 13. 6- بحار الانوار،ج 89،ص 191. 7-
الكافى،ج 2،ص 614،شماره 2. 8- «ابو عبد الله محمد بن زياد كوفى‏»يكى از زبان دانان مشهور عرب است كه در
محضر درس او مردمان بسيارحاضر مى‏شدند.اودر سخندانى و شناخت لفظ ناآشنا از همه سر بود،تا جايى كه
مى‏گويند بر«ابو عبيده‏»و«اصمعى‏»برترى داشته است.او در رجب سال150 هجرى زاده شد و در شعبان 231 از
دنيا رفت(قمى،الكنى و الالقاب،ج 1،ص 215). 9- ركبانى:خواندن سرود باكش و قوس دادن و زير و بم صدا. 10-
هجيراء:زمزمه و طنين آواز و ترانه. 11- نهايه ابن اثير،ج 3،ص 391. 12- الفائق،ج 2،ص 36(رثث). 13- ابن منظور گفته
است:«منظور شاعر تغنى بوده و اسم را(غناء)به جاى مصدر آورده است‏». 14- لسان العرب،ج 15،ص 136،«تحسين
القراءة و ترقيقها»آمده است. 15- مستطرفات السرائر،ص 484. 16- كتاب الاحتجاج،ج 2،ص 170. 17- فاطر 35:1،ر.ك:عيون
اخبار الرضا،ج 2،ص 68،شماره 222. علوم قرآنى صفحه 391 محمد هادى معرفت
|4|
* گزينش كلمات در عبارتهاى قرآنى *
انتخاب كلمات و واژه‏هاى به كار رفته در جملات و عبارت‏هاى قرآنى كاملاحساب شده است.به گونه‏اى كه
اگر كلمه‏اى را از جاىخود برداشته،خواسته باشيم‏كلمه ديگرى را جاى گزين آن كنيم كه تمامى
ويژگى‏هاى موضع كلمه اصل را ايفا كند،يافت نخواهدشد،زيرا گزينش واژه‏هاى قرآنى به گونه‏اى انجام
شده كه اولا،تناسب آواى حروف كلمات هم رديف آن رعايت گرديده،آخرين حرفاز هر كلمه‏پيشين با اولين
حرف از كلمه پسين هم آوا و هم آهنگ شده است،تا بدين سبب‏تلاوت قرآن روان و آسان صورت
گيرد.ثانيا،تناسب معنوى كلمات با يك ديگررعايت‏شده تا از لحاظ مفهومى نيز بافت منسجمى به وجود
آيد.به علاوه،مساله‏فصاحتكلمات طبق شرايطى كه در علم‏«معانى بيان‏»قيد كرده‏اند كاملا لحاظشده
است.كه اين رعايت‏هاى سه گانه با ملاحظه و دقت درويژگى‏هاى هر كلمه‏انجام گرفته است.در مجموع هر يك
از واژه‏ها در جاى گاه مخصوص خود به گونه‏اى‏قرار گرفته است كه قابلتغيير و تبديل نخواهد بود. ابن
عطيه در اين باره گويد:«و كتاب الله سبحانه لو نزعت منه لفظة ثم ادير بهالسان العرب على لفظة في ان
يوجد احسن منها لمتوجد (1) ،هر گاه واژه‏اى از قرآن رااز جاى خود برداشته و تمامى زبان عرب را گرديده
تا واژه‏اى مناسب‏تر پيدا شود،يافت نمى‏شود».ابو سليمان بستى گويد:«اعلم ان عمود هذه البلاغة
التي تجمع له‏هذه الصفات،هو وضع كل نوع من الالفاظ التي تشتمل عليهافصول الكلام،موضعه‏الاخص
الاشكل به،الذي اذا ابدل مكانه غيره جاء منه اما تبدل المعنى الذي يكون‏منه فساد الكلام،و اما
ذهابالرونق الذي يكون معه سقوط البلاغة... (2) ،بدان كه پايه‏اصلى بلاغت قرآن كه صفات ياد شده را در
خود گرد آورده،بر اين اساس استكه‏هر نوع لفظى را-كه ويژگى‏هاى ياد شده در آن فراهم است-درست‏به جاى
خودبه كار برده كه مخصوص به آن و متناسب با آنبوده است‏به گونه‏اى كه اگر به جاى آن،كلمه ديگرى را
به كار برند،يا معنا به كلى تغيير مى‏كند و موجب تباهى مقصودمى‏گردد،ياآن كه رونق و جلوه خود را از
دست مى‏دهد و از درجه بلاغت مطلوب‏ساقط مى‏گردد».شيخ عبد القاهر جرجانى گويد:«فلم يجدوافي الجميع
كلمة ينبوبها مكانها،و لفظة ينكر شانها او يرى ان غيرها اصلح هناك او اشبه او احرى اواخلق،بل وجدوا
اتساقا بهرالعقول و اعجز الجمهور (3) ،ادباء و بلغاء از دقت درچينش و گزينش كلمات قرآنى،كاملا فريفته
و مجذوب گرديدند،زيرا هرگزكلمه‏اى‏را نيافتند كه متناسب جاى خود نباشد،يا واژه‏اى را كه در جايى
بى‏گانه قرارگرفته باشد،يا كلمه ديگرى شايسته‏تر يامناسب‏تر يا سزاوارتر باشد.بلكه آن را باچنان
انسجام و دقت نظمى يافتند كه مايه حيرت صاحب خردان و عجز همگان‏گرديدهاست‏». اين گونه تصريحات از
بزرگان ادب و بلاغت،كه گزينش و چينش كلمات قرآن رادر حد اعجاز ستوده‏اند،فراوان است.البته اين

/ 230